قصه ظهر جمعه - قصه شب - کتاب صوتی - داستان های فارسی - راه شب - کتاب گویا - اگر با خدا باشیم
HTML-код
- Опубликовано: 3 окт 2024
- برای دسترسی به لیست کلیه قصه های ظهر جمعه لطفا روی لینک زیر کلیک کنید
• قصه ظهر جمعه - قصه شب ...
در روزگاران قدیم، در ولایتی، مردی به نام صابر زندگی می کرد که خدمتکار حاکم شهر بود.
... صابر به عکس غلامان دیگر، دل پاکی داشت و از اینکه برای حاکم کار میکرد، ناراحت بود. دلش میخواست وسیلهای مهیا شود و به کار دیگری مشغول شود.
روزی اتفاقی افتاد و حاکم ظالم شهر از دست مردی بیگناه ناراحت شد و مرد را به دست جلاد سپرد تا او را بکشد. صابر یقین داشت که او هیچ خطایی نکرده است، پس به نگهبان گفت که او را آزاد کند. مرد فرار کرد و رفت و روز بعد حاکم باخبر شد و نزد صابر آمد و صابر عمل خود را توجیه کرد و گفت که از روی سادگی گول خوردم و حالا پشیمانم. حاکم خشمگین شد و دستور داد او را به جای مرد فراری دار بزنند. صابر در آن لحظه فقط از خدا کمک خواست. در همین هنگام صدای حاکم را شنید که گفت دست نگه دارید، اعدام برای او کم است. پس کاری می کنم که روزی هزاربار آرزوی مرگ کنی.
حاکم ستمگر، همه چیز او را گرفت و آوارهاش کرد؛ به طوری که خرابهنشین شد. صابر خدا را شکر کرد که زنده مانده است. بعد از مدتی خرابهنشینی پولی قرض کرد و با آن تور ماهیگیری خرید تا امرار معاش کند.
#کتاب_صوتی#قصه_ظهر_جمعه#قصه_شب
#قصه
#قصه_ظهر_جمعه
#Ghese_Zohre_Jomeh
#محمدرضاسرشار
#داستان_شب_رادیو
#قصه_شب
#قصه_شب_رادیو
#رادیو
#راه_شب
#داستان_فارسی
#راه_شب
#داستان_کودکانه_فارسی
#داستان_راستان
#حکایت_های_فارسی
#حکایت_های_ایرانی
#داستان_های_کوتاه
#داستان_های_فارسی
#داستان_های_صوتی
#حکایت_های_زیبا_ایرانی
#داستان_های_زیبا_ی_ایرانی
#حکایت_های_پند_آموز
#قصه_های_پند_آموز
#داستان_های_پند_آموز
#dastanhaye_farsi
#ghese_zohre_jomeh
#dastan
#قصه_های_خوب
#مرزبان_نامه
#کتاب_های_کهن
#حکایت_های_کهن
#قصه_های_کهن
#حکایت
#داستان
#کتاب_گویا
#RADIO_ZIBA
#رادیو_زیبا
#RADIOZIBA
Radio Ziba
رادیو زیبا
داستان های فارسی
داستان شب رادیو قدیمی
قصه شب
داستان شب رادیو
قصه ظهر جمعه
Ghese Zohre Jomeh
کتاب گویا
کتاب صوتی
یاد ایام نوجوانی و دوران خوش زندگی بخیر ، اومدیم و زندگی کردیم و حالا با یک دنیا خاطره و حسرتها و شادیها و غمها ،اماده خوب رفتن باشیم که اگر یادی از ما بشه به مهر و محبت باشه حالا بگو الهی امین
یادش بخیر آرامش خونه پدری ظهر جمعه راديو پدرم که گوش میداد و پخش این صدا کاملا حس ظهر جمعه بود
یادش بخیر تمام خاطرات بچکی . همه دور هم
باسلام خدمت خاطرات کودکی وقصه ظهرجمعه واقای سرشارورهبرعزیزمان ونظام جمهوری اسلامی ایران عزیزم جانم فدای ایران
وای خدا رفتم به ۲۵ سال پیش چقدر دوست داشتم این برنامه را ساعت ۲ شروع میشد صبح جمعه هم برنامه داشت چقدر خوب بود
ساعت یک و نیم شروع میشد. ساعت ۲ اخبار پخش میشد.
خدا خيرتون بده ممنونم
خدا شما رو حفظ کنه 💜
الهی آمین
تشکر خیلی داستان عالی بود دستتان درد نکونه
سپاس
یادش بخیر .دورانی بود .گذشت .درود به شما
عالی بود،سپاس از شما.👏🙏🏼
سپاس از لطف همیشگی شما 🙏
دست گلتون درد نکنه😔
سپاس همراه گرامی 🙏
واقعا دست مریزاد، شبانه گوی عزیز . من چند شبی است داستانهای شما را با آن صدای دلنشین با گوش دل میشنوم و بدون اغراق شیفته این برنامه شدم و مرتبا بدوستانم نیز توصیه میکنم که از دست ندهید ! 🌹🥀🌺🌷🌷🌷🌷🌷
همه برنامه هاتون OKAY
سپاس از لطفتون ❤️
روحت شاد ای بزرگمرد که صدات همیشه ماندگار و جاودان باقی میماند
ممنون 🙏
غصه های که شما با موزیک که میگذارم خیلی جالب و شیرین است تشکر ا ز شما موفق باشید
mamnoon az mohabat shoma
عالی و آموزنده
بله صدای آقای سرشار بسیار زیباست
Very nice🌹
عالی
خیلی عالی
عالی بود یه نوستالژیک که من رو برد دقیق سی و پنج سال پیش یه رادیو سیاه که رویه اون چرم سیاه بود و دوتا باطری بزرک می خورد 😢😭😢😭😢واقعا دستتون درد نکنه
😔😔😔👌👌👌
اشكمو در اورد كه چه زندگي داشتيم چي داديم چي گرفتيم چرا خدا يه مملكت و ملتش را بر باد داد به كدامين گناه
👏🙏❤️
❤️
چه صداي گيرايي 🌱
خوشحالم که پسندیدید 🙏
ممنون ازتون که وقت انرژی میگذاریید. این داستانهای زیبا برای من در این غربت و دلتنگی مثله یه روزنه نور میمونه . من ۴۰ ساله که از ایران دورم ولی عاشق فرهنگمان هستم و این عمل کرد خوب شمابوی فرهنگ دوستی و انسان دوستی میده واین من و به وجد میاره ❤ازتون از صمیم قلب سپاس گذارم 👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻😊🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
خیلی خوشحال می شوم وقتی می شنونم این داستان ها حال دل شما را خوب کرده. این باعث افتخار من است ❤️
یادش بخیر جمعه ها روز اتو کشی لباسا بود بعد واکس کفش بعد ناهار دور همی بعد حمام عمومی یه نوشابه تگری و خواب
❤❤❤❤
یاد جمعه های اون زمان به خیر.
کاش بجای ایمان ،در این داستانها از تلاش شخص سخن میگفت. حتما امروز ایرانی در وضع بهتری بود اگر به خودش ایمان داشت
تلاش هم مهمه، ولی ایمان و خدا اساس تلاشه... اینو از این آدم پیرهن پاره کرده بپذیر عزیز
@@farhangtamadon1958 منهم تجربه ایی به باور به خدا داشتم اما یکروز دریافتم که اگر تمام تلاشم را روی به انجام رساندن اهدافم میگذاشتم بی شک موفق می شدم تا اینکه بنشینم تا قدرتی مافوق برایم کاری انجام دهد این تفکر از عقل آمد و نه از خشم حال خود دانید شما بر این اعتقاد بمانید می فهمم این ترس هاست که انسان ها را به مذهب معتاد میکند
یاد بیست هفت سال پیش افتادم باید فردا میرفتیم مدرسه مشق اصلا نمینوشتم چقدر بعد اما نوستالژی الان جای هستم بالاترین هستم
سلام،آقای سرشار دم شماگرم،روزگار جوانی روبه یادمون آوردی،خواهشا ادامه بده وهرروز برامون قصه بگو،ممنونم
یاد اون روزا بخیر......😂
فقط میتونم بگم یادش بخیر. الان که هر روز من پر از دلتنگیه ، خسته شدم از زندگیه الانم ، ولی راهه پس ندارم.
سلام همراه عزیز. امید داشته باشید. درهای امید موقعی باز می شوند که انتظارشو ندارید :) براتون آرامش آرزومندم
آقاواقعا شادشدم ازشنیدن صدای گیرات
🤔🤔🤔😢😢😢😢😢😢😭😭😭
Hello,
A reminder of the grandma telling stories during the illness periods and the sleeping times.
Nevertheless, the story's details and facts were strange and caused ambiguities.
Thanks a bunch,
سپاس❤
یادش بخیر ..ظهر جمعه پای رادیو همه اماده باش تا قصه شروع بشه..ولی اونجا ضد حال میخوردیم که نصف قصه گفته میشد و بقیه اش برا هفته بعد باقی میموند ..
بله درسته :) ولی در این کانال همه داستان های یک قسمتی هست :) برای راحتی شما عزیزان
جای حاکم باید میگفت اخوند😊
ساعت یک ونیم شروع میشد نه ۲
🥺🥺🦋🦋🦋🦋🦋🦋👌🤗
وقتی در جامعه ای باوجدانهایی پیدا میشوند که غم هموطنان را به جان میخرند، و برای جامعه و ایرانی بهتر در حبس و زندان بسر میبرند، باید نام آنها را هر روز تکرار ده تن توانا و دانا و شیر دل نام میبرم. شما نیز ده تن توانای دیگر بنویس. 1 .مریم حاجیحسینی .2.نیلوفر بیانی .3. ناهید تقوی، 4.زهره سرو، زندانی . 5 .شهره (لیلا) قلیخانی، 6 گلاره عباسی 7زهرا زهتابچی ه8 سپیده کاشانی 9 سپیده قلیان .10 نرگس محمدی
در روز قیامت و روز پاداش و جزا ، من فقط یک سوال از خداوند میکنم. از خدا میپرسم که ای خدای جهان هستی آیا قبل از تولد من ازم پرسیدی که آیا من دوست دارم که پا به این جهان بگذارم و اگر خدا دروغگو نباشد میگوید نه از تو نپرسیدم. سپس من به خدا میگم پس تو گوه خوردی منو بدنیا آوردی و اکنون میخواهی از من بازجویی بکنی. در اینجا اگر خداوند عادل و مهربان باشه باید همه گناهانم را ببخشه و منو به بهشت بفرسته و اگر عادل و مهربان نباشد باید من گناهکار را به جهنم بفرسته. در هر دو حالت ادعاهای قرآن در مورد روز قیامت باطل میشود
خداانقدر حالیش هس که چیزیو بی حکمت بوجود نیاره قطعا جوابتو میده اونی که ضایع میشه تویی خدایی که هیچکسی نتونسته ازش ایراد بگیره تومیخایی ازش ایراد بگیری اون دنیاهرکسی باامثال خودش جمع میشه برو باامثال خودت اونجا بحرف ببین به کدوم منطق میرسی اینجا که روزیشو خوردیو کفرکردی
برادر
خداوند از تو نپرسیده
اما این همه کتاب های آسمانی و پیامبران برای رهنمایی ما نفرستاده
که به آن باید عمل کنیم
امید از کمنت ایکه خودت نوشتی اًضهار ندامت کنی و به کتاب الله رو بیاری