به نظرم این احساس طبیعیه خصوصا وقتی ادم تنهاس ویه پارتنر در کنارش نداره اینجورحس ها بیشترم میشه پس کاملا طبیعیه همه چیو به نظرم به گذرزمان باید واگذار کنی رفع میشه...
سایه جون من چندین بار برام پیش اومده ، هم کوله پشتیم که همه چیزای مهمم ، مک بوک نو ، یه هاردیسک مموری که تمام عکسها و فیلهام توش بودن که تنها چیزی بود که وقت مهاجرت با خودم از گذشته آورده بودم ، همش دزدیده شد و یکی از بزرگترین شک های زندگیم بود ، جنازه کوله پشتیم رو که توی یک شهر دیگه پیدا کرده بودن بهم برگردوندن که کاش اونم برنمیگش چون تجاوزی که بهش شده بودو دیدم و از تصور اینکه تک تک وسایلو با دستای کثیفش در آورده و بعضیا که به دردش نخورده رو گذاشته توی کیف ، باقیمونده غذایی که خورده بووده توی کیف… اینا حال منو بدتر کردن . دقیقا حس تجاوز به حریم خصوصیم و عدم امنیت بوود تو سال اول مهاجرتم . باعث شد به هیچیز مادی دیگه دلنبندم. و بعد از اون هم یک بار مبایلم دزدیده شد از توی جییبم. و دوبار از حسابم پول برداشت شد، از حسابم از سایتهای پورن خرید شده بود !!!! وقتی ازوش آثاری میمونه خیلی دیدن این آوار سخته. هر بار ازین اتفاقا برام میوفته همون حس زنده میشه ، خیلی خوب میفممت ، ولی هر بار من سریعتر دوباره به زندگی نرمال برگشتمو زودتر خوب میشم الان. امیدوارم که زودتر بتونی از این حس بیای بیرون و تمرکزت رو بذاری روی چیزای خوب و رها کنی این اتفاقرو . ❤
سایه عزیزم خیلی متاسفم که این تجربه بد رو داشتی 🥺 برای منم این اتفاق افتاد و دزد خونه مونو زد و تمام اتاق خواب رو به هم ریخت و هر چی طلا داشتیم برد. دقیقا منم همین حس تجاوز رو تجربه کردم و کاملا میفهمم چی میگی. ببین مغز ما قادر نیست که تفاوت بین اتفاقات مختلف رو تشخیص بده. به خاطر همین وقتی آدم خوشحاله میزنه زیر گریه و یا وقتی عصبانیه، میخنده. چیزی که خیلی میتونه کمک کنه اینه که این شوک و ترس رو از ناخوداگاهت بیاری تو دامنه ی آگاهیت، و این کار رو با نوشتن انجام بده. بنویس: “من امن هستم. هیچ کس و هیچ چیز نمیتونه به من آسیب بزنه. من در امنیت کامل هستم”. و بنویس که اون دوچرخه من بود که دزدیده شد و به من برگشت، هیچ چیزی منو تهدید نمیکنه. وقتی بنویسی ذهنت اینو باور میکنه و میپذیره. امیدوارم هر چه زودتر حالت خوب بشه ❤😘
من بچه بودم و یبار که رفتیم مسافرت وقتی برگشتیم دیدیم خونمونو دزد زده و تمام وسایل رو برده حتی ظرف لباس مدارک شناسایی و غیره.و من نزدیک ۴۰ سالگی هنوز هر وقت در خونه‌مو باز میکنم فکر میکنم با خونه بهم ریخته و خالی روبرو میشم یا هر صدای دری توی تنهایی منو سریع به دزدی وصل میکنه…
می فهممت همه عمر با آدم می مونه چون خودم هم همین تجربه را در کودکی داشتم و صورت دزد را دیدم وقتی داشت از بیرون تو رو می دید از همون موقع هنوز تروما در خونه دارم تو خواب می بینم که در خونه باز هست و هنوز می ترسم. شب قبل از دزدی هم دوباره خواب رو دیدم.
سایه جونم منم اینجا تو کانادا دوچرخمو دزدیدن و من موندم و کلی خرید و بدون دوچرخه، اولش خیلی ناراحت شدم و حتی به پلیسم گزارش دادم ولی پیدا نشد. اینو میخوام بگم که احساستو منم داشتمو درکت میکنم و طبیعیه.شاید نرمال نباشه ولی من واسه التیام خودمم شده واسه دزده یه داستان میسازم که چرا دوچرخه منو دزدید. شاید واقعااا واقعاا بدبخت بود اونوقت میتونم راحت تر کنار بیام با غصش... حس میکنم اینکه ترستو یا دردتو شروع کنی واسه خودت روایت کنی یا بازگو‌کنی یا بنویسیش مثل یه ریچواال میمونه مثلا مثل عذاداری. به روانت کمک میکنه اون شوکی که تو تایم کم واست اتفاق افتاد و بدنت یا ذهنت نیاز به تایم بیشتری داشت تا هضمش کنه رو بتونی راحت تر باهاش کنار بیای.
بقدری استرس گرفتم که مجبور شدم بزنم جلو بعد که خیالم راحت شد پیدا شده نشستم از اول نگاه کردم سایه جونم خیلی تجربه ی وحشتناکیه مثل یه زلزله آدمو ویران میکنه تا مدتیم پس لرزهاش هست امیدوارم خیلی زود بهحس امنیتو آرامش برسی یه عالمه بوسو بغل برای تو پابلو نفس میفرستم قربون هرسه تاتون❤❤❤❤❤❤❤❤
Aybaba
متاسفم برای این پیشامد! و چقدر خوب احساساتت رو تفکیک و بیان کردی.ازت یاد میگیرم همیشه.
🙏🏼😘
امیدوارم زود خوب بشی..خوشحالم که پیدا شد
ممنونم ❤️🙏🏼
سایه جان عزیزم زمان اون حس امنیت رو به مرور بهت برمیگردونه❤
حتما همینجوره 😘❤️🩹
عزیزم❤احساست طبیعی و قابل درک ، به خودت زمان بده
😘🙏🏼
خداروشکر که پیدا شد و متاسفم بخاطر احساست ❤
امیدوارم الان بهتر باشی🍀
بهترم عزیز💚
سلام سایه جون💖 تازه باهات آشنا شدم و دارم ویدیوها از قدیمی ترین میبینم 🍃🌹🍃 چقدر بعضی احساسات آدمها به هم شبیه💚
بیشترش حتی 🌱
آره عزیزم 💖 ما که امنیت رو از خانواده مون دریافت نکردیم حتی کنار پارتنرمون هم اونقدرا احساس امنیت نمیکنیم و حتی ممکنه ناخواسته باعث آزارش بشیم💔
👍👍👍
🙏🏼
به نظرم این احساس طبیعیه خصوصا وقتی ادم تنهاس ویه پارتنر در کنارش نداره اینجورحس ها بیشترم میشه پس کاملا طبیعیه همه چیو به نظرم به گذرزمان باید واگذار کنی رفع میشه...
دقیقا خیلی سختر می شه ولی باز خوبه پابلو و نفس هستند ❤️🩹
سایه جون جهان هستی جواب خوبیها تونو داده... حالتوخوب کن عزیزم
دقیقا همین فکر رو می کنم ❤️🙏🏼
امیدوارم همیشه شادوسلامت باشی عزیزدلم
🌱❤️🙏🏼
سایه جون من چندین بار برام پیش اومده ، هم کوله پشتیم که همه چیزای مهمم ، مک بوک نو ، یه هاردیسک مموری که تمام عکسها و فیلهام توش بودن که تنها چیزی بود که وقت مهاجرت با خودم از گذشته آورده بودم ، همش دزدیده شد و یکی از بزرگترین شک های زندگیم بود ، جنازه کوله پشتیم رو که توی یک شهر دیگه پیدا کرده بودن بهم برگردوندن که کاش اونم برنمیگش چون تجاوزی که بهش شده بودو دیدم و از تصور اینکه تک تک وسایلو با دستای کثیفش در آورده و بعضیا که به دردش نخورده رو گذاشته توی کیف ، باقیمونده غذایی که خورده بووده توی کیف… اینا حال منو بدتر کردن . دقیقا حس تجاوز به حریم خصوصیم و عدم امنیت بوود تو سال اول مهاجرتم . باعث شد به هیچیز مادی دیگه دلنبندم. و بعد از اون هم یک بار مبایلم دزدیده شد از توی جییبم. و دوبار از حسابم پول برداشت شد، از حسابم از سایتهای پورن خرید شده بود !!!! وقتی ازوش آثاری میمونه خیلی دیدن این آوار سخته. هر بار ازین اتفاقا برام میوفته همون حس زنده میشه ، خیلی خوب میفممت ، ولی هر بار من سریعتر دوباره به زندگی نرمال برگشتمو زودتر خوب میشم الان. امیدوارم که زودتر بتونی از این حس بیای بیرون و تمرکزت رو بذاری روی چیزای خوب و رها کنی این اتفاقرو . ❤
ممنونم برای به اشتراک گذاشتن تجربه تلخت 😘🙏🏼
سایه عزیزم خیلی متاسفم که این تجربه بد رو داشتی 🥺 برای منم این اتفاق افتاد و دزد خونه مونو زد و تمام اتاق خواب رو به هم ریخت و هر چی طلا داشتیم برد. دقیقا منم همین حس تجاوز رو تجربه کردم و کاملا میفهمم چی میگی.
ببین مغز ما قادر نیست که تفاوت بین اتفاقات مختلف رو تشخیص بده. به خاطر همین وقتی آدم خوشحاله میزنه زیر گریه و یا وقتی عصبانیه، میخنده.
چیزی که خیلی میتونه کمک کنه اینه که این شوک و ترس رو از ناخوداگاهت بیاری تو دامنه ی آگاهیت، و این کار رو با نوشتن انجام بده. بنویس: “من امن هستم. هیچ کس و هیچ چیز نمیتونه به من آسیب بزنه. من در امنیت کامل هستم”. و بنویس که اون دوچرخه من بود که دزدیده شد و به من برگشت، هیچ چیزی منو تهدید نمیکنه.
وقتی بنویسی ذهنت اینو باور میکنه و میپذیره. امیدوارم هر چه زودتر حالت خوب بشه ❤😘
چقدر خوب همه چیزی را که گفتی به خودم می گم و هی تکرار می کنم اما حتما می نویسم مرسی که برام نوشتی ❤️🩹🙏🏼
من بچه بودم و یبار که رفتیم مسافرت وقتی برگشتیم دیدیم خونمونو دزد زده و تمام وسایل رو برده حتی ظرف لباس مدارک شناسایی و غیره.و من نزدیک ۴۰ سالگی هنوز هر وقت در خونه‌مو باز میکنم فکر میکنم با خونه بهم ریخته و خالی روبرو میشم یا هر صدای دری توی تنهایی منو سریع به دزدی وصل میکنه…
می فهممت همه عمر با آدم می مونه چون خودم هم همین تجربه را در کودکی داشتم و صورت دزد را دیدم وقتی داشت از بیرون تو رو می دید از همون موقع هنوز تروما در خونه دارم تو خواب می بینم که در خونه باز هست و هنوز می ترسم. شب قبل از دزدی هم دوباره خواب رو دیدم.
سایه جونم منم اینجا تو کانادا دوچرخمو دزدیدن و من موندم و کلی خرید و بدون دوچرخه، اولش خیلی ناراحت شدم و حتی به پلیسم گزارش دادم ولی پیدا نشد. اینو میخوام بگم که احساستو منم داشتمو درکت میکنم و طبیعیه.شاید نرمال نباشه ولی من واسه التیام خودمم شده واسه دزده یه داستان میسازم که چرا دوچرخه منو دزدید. شاید واقعااا واقعاا بدبخت بود اونوقت میتونم راحت تر کنار بیام با غصش... حس میکنم اینکه ترستو یا دردتو شروع کنی واسه خودت روایت کنی یا بازگو‌کنی یا بنویسیش مثل یه ریچواال میمونه مثلا مثل عذاداری. به روانت کمک میکنه اون شوکی که تو تایم کم واست اتفاق افتاد و بدنت یا ذهنت نیاز به تایم بیشتری داشت تا هضمش کنه رو بتونی راحت تر باهاش کنار بیای.
خیلی خوب گفتی کلا این روش برای مشکلات و دردهای دیگه هم بنظرم خیلی جواب می ده مرسی عزیز جان 😘🙏🏼
@@saye820 😘😘🙏
بقدری استرس گرفتم که مجبور شدم بزنم جلو بعد که خیالم راحت شد پیدا شده نشستم از اول نگاه کردم سایه جونم خیلی تجربه ی وحشتناکیه مثل یه زلزله آدمو ویران میکنه تا مدتیم پس لرزهاش هست امیدوارم خیلی زود بهحس امنیتو آرامش برسی یه عالمه بوسو بغل برای تو پابلو نفس میفرستم قربون هرسه تاتون❤❤❤❤❤❤❤❤
قوربونت بشم ببخشید که استرس بهت دادم ❤️🩹😘