گل در بر و می در کف و معشوق به کام است سلطان جهانم... سلطان جهانم به چنین روز غلام است غلام است گل در بر و می در کف و معشوق به کام است سلطان جهانم... سلطان جهانم به چنین روز غلام است غلام است گو شمع میارید در این جمع که امشب گو شمع میارید در این جمع که امشب در مجلس ما... در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است تمام است دلم میخواد به اصفهان برگردم بازم به اون نصف جهان برگردم برم اونجا بشینم در کنار زاینده رود بخونم از ته دل ترانه و شعر و سرود ترانه و شعرو سرود خودم اینجا دلم اونجا همه راز و نیازم اونجا ای خدا عشق منو یار منو اون گل نازم اونجا چکنم با کی بگم عقده دل رو پیش کی خالی کنم دردمو با چه زبون به اینو اون حالی کنم اسمون گریه کند بر سر جانانه من اشک ریزان شده دلدار در ان خانه من از غم دوری او همدم پیمانه شدم همچو شبگرد غزل خون سوی میخانه شدم مست و دیوانه شدم مست و دیوانه شدم به خدا این دل من پر از غمه تموم دنیا برام جهنمه هر چه گویم من از این سوز دلم به خدا بازم کمه بازم کمه چکنم با کی بگم عقده دل رو پیش کی خالی کنم دردمو با چه زبون به اینو اون حالی کنم دلم میخواد به اصفهان برگردم بازم به اون نصف جهان برگردم
فوق العاده است
یادگاری با صدای استاد عزیز در کشور دانمارک ١٠/١٢/١٤٠٢
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما، ماه رخ دوست ،تمام است ❤❤❤
یادگاری من و خانواده دوستداشتنیم ،برای ابد .
Remembering , me and my lovely family for ever❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
Armenia,ارمنستان
عالی بود ❤❤❤❤❤
خداوندگار صدا
آواز بیات اصفهان در دستگاه همایون❤
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم...
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
غلام است
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم...
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما...
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
تمام است
دلم میخواد به اصفهان برگردم
بازم به اون نصف جهان برگردم
برم اونجا بشینم در کنار زاینده رود
بخونم از ته دل ترانه و شعر و سرود ترانه و شعرو سرود
خودم اینجا دلم اونجا همه راز و نیازم اونجا
ای خدا عشق منو یار منو اون گل نازم اونجا
چکنم با کی بگم عقده دل رو پیش کی خالی کنم
دردمو با چه زبون به اینو اون حالی کنم
اسمون گریه کند بر سر جانانه من
اشک ریزان شده دلدار در ان خانه من
از غم دوری او همدم پیمانه شدم
همچو شبگرد غزل خون سوی میخانه شدم
مست و دیوانه شدم مست و دیوانه شدم
به خدا این دل من پر از غمه تموم دنیا برام جهنمه
هر چه گویم من از این سوز دلم
به خدا بازم کمه بازم کمه
چکنم با کی بگم عقده دل رو پیش کی خالی کنم
دردمو با چه زبون به اینو اون حالی کنم
دلم میخواد به اصفهان برگردم
بازم به اون نصف جهان برگردم
خخخ