اولویت فضیلت فردی در برابر ایجاد سیستم برای گسترش رفاء و آرامش و امنیت بشریت .....آیا بشریت با انکار دین و اخلاق با نسبی خواندن آن توسط بعضی مثلاً نخبگان و اندیشمندان که علامت نخبه کی را در همین انکار دیده آند ..و شمشیر را از رو بستن و بدون تفکیک روشن و بدیهی بین اصل معنویت و اخلاق با نوع بدلی آن یعنی انحرافی و خرافی آن که علامت این بوده که اساسا آنان با ملاحظه و توجه به بعد خرافی و بدلی دین و معنویت اساسا یا توان این تفکیک را نداشته یا اساسا به لحاظ راحت طلبی ناخودآگاه خود زحمت اندیشیدن در خصوص نوع اصلی و اصیل معنویت و دین و اخلاق را بخود نداده و بلافاصله انکار نموده ولی اینکه تفکیک نداده یعنی متوجه تفکیک نشده ارتباطی با نادرستکاری آنان داشته چون ایمان به درستی و اخلاق اصیل بر پایه درستکاری است که ناخودآگاه و خود آگاه ذهن آنرا پذیرفته ولی آنان که در عمل نادرستکار بوده عملا درستی و اخلاق و دین و معنویت اصیل را انکار نموده و بنحوی که حتی توجه به آن نیز نکرده و انکار کرده البته انکار ناشی از جهل به موقعیت علمی و آگاهی خود است و انکار منوط به احاطه به همه علوم و کل آگاهی ها دارد
کاشکی یه تلنگر هم راجع به شرایط ایران میزدین
درمورد تفسیر اون بوسه ای ک مسیح به مفتش اعظم میزنه کاش توضیحی میدادید باید جالب باشه.
اولویت فضیلت فردی در برابر ایجاد سیستم برای گسترش رفاء و آرامش و امنیت بشریت .....آیا بشریت با انکار دین و اخلاق با نسبی خواندن آن توسط بعضی مثلاً نخبگان و اندیشمندان که علامت نخبه کی را در همین انکار دیده آند ..و شمشیر را از رو بستن و بدون تفکیک روشن و بدیهی بین اصل معنویت و اخلاق با نوع بدلی آن یعنی انحرافی و خرافی آن که علامت این بوده که اساسا آنان با ملاحظه و توجه به بعد خرافی و بدلی دین و معنویت اساسا یا توان این تفکیک را نداشته یا اساسا به لحاظ راحت طلبی ناخودآگاه خود زحمت اندیشیدن در خصوص نوع اصلی و اصیل معنویت و دین و اخلاق را بخود نداده و بلافاصله انکار نموده ولی اینکه تفکیک نداده یعنی متوجه تفکیک نشده ارتباطی با نادرستکاری آنان داشته چون ایمان به درستی و اخلاق اصیل بر پایه درستکاری است که ناخودآگاه و خود آگاه ذهن آنرا پذیرفته ولی آنان که در عمل نادرستکار بوده عملا درستی و اخلاق و دین و معنویت اصیل را انکار نموده و بنحوی که حتی توجه به آن نیز نکرده و انکار کرده البته انکار ناشی از جهل به موقعیت علمی و آگاهی خود است و انکار منوط به احاطه به همه علوم و کل آگاهی ها دارد