با تشکر ممنون از توضیحات روشن و کامل از مدتها قبل از مفهوم دازاین بصورت انتزاعی و صرفا،، در انجا بوده،، فهم اندکی داشتم و این فهم بعلت تکرار و تکرار بصورت پراکنده در ذهنم نشو و نما میکرد با این توضیحات بسیار خوب توانستم به این فهم های پراکنده انسجامی ببخشم لطفا در صورت امکان در مورد زندگی اصیل و غیر اصیل که در مقالات سارتر هم انعکاس مفصلی دارد توضبیح بیشتری بفرمایید؟
خلاصه و خوب توضیح میدی ولی صحبت‌های بین موضوع اصلیت زیاده مثل اینکه میگی اینو گفتم اینو بگم یک چهارم زمان مخاطبت پرت میشه، فقط یک پیشنهاد بود موفق باشی
ببخشيد قطعا شما استاد هستيد و بسى بيش از من ميدانيد اما دازاين به الماني يعنى طراح با پوزش مجدد البته حتما كه ميدانيد اصطلاحات زبان خارجي را نمي توان كلمه به كلمه معنا كرد
سلام آقا مهدی نمیدونم خوب فهمیدم که هایدیگر گفت هستی با وجود انسان معنی پیدا میکنه و بنابر این انسان اشرف مخلوقات هست، یا انطوری که مسلمانان اعتقاد دارند خدا به محمد گفت من جهان رو بخاطر تو خلق کردم،جهان میلیاردها سال هست و طبیعت خودش ،خودش رو سمت و سو میده با تکمیل تک سلولی به حیوان و نهایتا انسان، من این جمله فوق خودخواهانه هایدگر رو نمیفهمم، این دزاین داره هستی رو در واقع نابود میکنه و قراره در واقع انسان نه بود بشه. لطفا منو با یک توضیع هایدگری روشن کنید.
یه جوکی هست، که یه معلمی نمی تونست کلمه "الف" رو (بعلل فیزیولوژی بینی و زبانش) تلفظ کنه و می گفت "انف" به همین دلیل سر کلاس اول دبستان دائماً تکرار می کرد که: وقتی من می گم انف، شما نگین انف، شما بگین انف. حکایت این استاد ره گم کرده هم همینه. همون جملات و حرف های هایدگر رو تکرار می کنه و فکر می کنه داره نظرات هایدگر رو توضیح می ده 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
موارد ذکر شده ساده لوحانه هستند ،،، اولا وجود تعریف داره ، این که ما به یک چیزی وجود بدیم غلطه ،، بلکه ما از بخشی از وجود یک چیز استفاده میکنیم ، مثلا جدول کنار خیابان که مثلا به عنوان نیمکت مورد استفاده قرار میگیره ، به معنی این نیست که من بهش وجود نیمکت دادم ،،، بلکه جدول کنار خیابان این خصوصیت رو داشته ،که به عنوان نیمکت یا صندلی مورد استفاده قرار بگیره ،، آیا اگه جدول کنار خیابان مثلا تیز و برنده بود ، جوری که نشه به عنوان نیمکت ازش استفاده کرد ، باز هم من میتونستم بهش اگزیست نیمکت بدم ؟؟ قطعا نه ،،، پس صحبت های بخش اول دازاین هم غلط میشه ،،، ترس و اضطراب هم دو مقوله جدا نیستند ،، یه ادم بیست سالهو یه ادم نود ساله رو در نظر بگیریم که میخوان خونه بسازن ،،، نود ساله بیشتر عجله میکنه چون به صورت طبیعی خودش رو نزدیکتر به مرگ میبینه ولی یه آدم بیست ساله کمتر عجله میکنه چون خودش رو دورتر از مرگ میبینه ،،،، این دو نفر هر دو از مرگ میترسن ،،، نود ساله افزون بر ترس از مرگ ، اضطراب هم داره چون شرایطش جوریه که مرگ رو نزدیکتر میبینه ، یعنی اینجا هم آقای هایدیگر شرایط رو دخیل کرده ،،، شرایطی مثل بیماری ، مثل سن بالا ،، مثل جنگ ،،، اینها باعث اضطراب میشن چون افرادی که در این شرایط هستند خودشون رو نزدیکتر به مرگ میبینن ،،، ریشه اضطراب ترسه ،،، تا ترس نباشه اضطراب وجود نداره ،، ، در مثالی هم که برای کنکور زدی همینه ،،، طرف یک سال زحمت کشیده ، درس خونده ، هزینه کرده تا کنکور بده ،،، ترس از این رو داره که قبول بشه یا نشه ، چه درس خوان باشه یا نه هم فرق نمیکنه ،،، ترس مشترکه ،، حالا که ترس هست ، اضطراب افرادی که شرایط متفاوت دارند هم متفاوته ،،،، مثل اضطراب پسرها بیشتره چون اگه قبول نشه باید بره سربازی ،، ولی دخترا اضطراب کمتری دارن چون سربازی رو ندارن و سال بعد هم فرصت دارن ، اونی که بد کنکور داده ترسش قبولی هست ،، اونی که میدونه قبول میشه ترس از قبول نشدن در رشته مورد علاقه رو داره و مضطربه
یه جوکی هست، که یه معلمی نمی تونست کلمه "الف" رو (بعلل فیزیولوژی بینی و زبانش) تلفظ کنه و می گفت "انف" به همین دلیل سر کلاس اول دبستان دائماً تکرار می کرد که: وقتی من می گم انف، شما نگین انف، شما بگین انف. حکایت این استاد ره گم کرده هم همینه. همون جملات و حرف های هایدگر رو تکرار می کنه و فکر می کنه داره نظرات هایدگر رو توضیح می ده 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
😂😂😂😂😂 آنجا بودن...😂😂😂😂😂 شما اصلاً نفهمیدین هایدگر چی میگه. در ضمن، بیق بیق هستین و نمی دونین که دعوای بین هایدگر و سارتر چی بود. هایدگر واقعاً اگزیستانسیالیست نبود. ولی سوال من اینه که شما در مقام توضیح فلسفه هایدگر درآمده اید؟ 😂😂😂😂😂 می تونین بگین چرا هایدگر فقط ۱۰ صفحه در مورد طی مسافت (Entfernung) در کتاب هستی و زمان نوشته؟ و چرا بعد‌ها برای توضیح هستی، نه از دازاین، بلکه برخلاف کتاب هستی و زمان، با خود هستی شروع کرد؟ خواهشمندم خودتان را با پاسخ های مهمل مسخره نکنید 😢
یه جوکی هست، که یه معلمی نمی تونست کلمه "الف" رو (بعلل فیزیولوژی بینی و زبانش) تلفظ کنه و می گفت "انف" به همین دلیل سر کلاس اول دبستان دائماً تکرار می کرد که: وقتی من می گم انف، شما نگین انف، شما بگین انف. حکایت این استاد ره گم کرده هم همینه. همون جملات و حرف های هایدگر رو تکرار می کنه و فکر می کنه داره نظرات هایدگر رو توضیح می ده 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
با درود .
مورد مبحث دازاین. پیچیدگی خصی دارد که شما ، بخوبی وقابل فهم بیانش کردید ، با سپاس .
مزخرف نگو!😢😢😢
Excellent
عالی .استاد خیلی روان توضیح می‌دهی.سپاس فروان
مزخرف نگو 😢😢
اواي فلسفه را ببينيد
🌻🌷🌻🌷🌻🌷🌻🌺درود بی پایان به شما 🌷🌻🌷🌻🌷🌻🌺 سپاسگزار از تلاشتان 🌷🌻🌷🌻🌷🌻
درود فراوان و سپاس از شما
سپاس از آگاهی شما 🌻
در اینستاگرام نیز مطالب قرار داده میشود
سپاسگزارم اگر دنبال کنید🙏
با تشکر
ممنون از توضیحات روشن و کامل
از
مدتها قبل از مفهوم دازاین بصورت انتزاعی و صرفا،، در انجا بوده،، فهم اندکی داشتم و این فهم بعلت تکرار و تکرار بصورت پراکنده در ذهنم نشو و نما میکرد
با این توضیحات بسیار خوب
توانستم به این فهم های پراکنده انسجامی ببخشم
لطفا در صورت امکان در مورد زندگی اصیل و غیر اصیل که در مقالات سارتر هم انعکاس مفصلی دارد
توضبیح بیشتری بفرمایید؟
قربان مرسی ما داریم یاد میگیریم
سپاس از نگاه آگاه شما 🌻
در اینستاگرام نیز مطالب قرار داده میشود
سپاسگزارم اگر دنبال کنید🙏
سپاسگزارم از اینکه توضیحات می هید.کتاب هستی و زمان مارتین هایدگر کتاب بسیار پیچیده است چون درک این موضوع سخت است.امیدوارم موفق باشید
درود بر شما 🌻
دقیقا همینطور است
به قول معروف، خوانش آن با عرق ریزی ذهن همراه است
سلام. ازکانادا همیشه شمارو فالو اما بدون کامنت مرسی از زحمت وقت شما برای ما بابک 💕❤💚🇮🇷🇮🇷
Well done ✅
خیلی خوب توضیح دادین. ممنون
هیچگاه نفهمیدم که چرا دانایی را بیشتر از هر چیز دوست دارم و همیشه لبخند استادی چون شما و آموختنت را بهترین لحظه زندگی میدانم باز هم نمیدانم چرا
از لطف همیشگی شما سپاسگزارم 🌻
به نظرم تمامی فلسفه اگزیستان....
درگفتگوهای کاستاندا و دون خوان موجود است
Sehr schön 👍🏻
استاد عالی سپاسگزارم
سپاس از توجه و نگاه شما 🌻
Thank you
درود برشما ...سپااس❤
ولی صحبت‌های شما دلنشینه❤❤❤
استاد عزیز گرامی جان لاک پدر سکولاریسم یا لیبرالیسم 😳
درود
لیبرالیسم کلاسیک
اینکه هیدگرگفته من اگزیستانسیالیست نیستم را ازخودت درآوردی؟!!
خلاصه و خوب توضیح میدی ولی صحبت‌های بین موضوع اصلیت زیاده مثل اینکه میگی اینو گفتم اینو بگم یک چهارم زمان مخاطبت پرت میشه، فقط یک پیشنهاد بود موفق باشی
سپاس از توجه شما 🌻
نقد شما را حتما در نظر میگیرم🙏🙏
مزخرف نگو 😢😢
❤
ببخشيد قطعا شما استاد هستيد و بسى بيش از من ميدانيد اما دازاين به الماني يعنى طراح
با پوزش مجدد البته حتما كه ميدانيد اصطلاحات زبان خارجي را نمي توان كلمه به كلمه معنا كرد
درود بر شما 🌻
سپاسگزارم از اطلاعات مفید شما ❤️
Dasein, not design 😂😂😂😂
سلام آقا مهدی نمیدونم خوب فهمیدم که هایدیگر گفت هستی با وجود انسان معنی پیدا میکنه و بنابر این انسان اشرف مخلوقات هست، یا انطوری که مسلمانان اعتقاد دارند خدا به محمد گفت من جهان رو بخاطر تو خلق کردم،جهان میلیاردها سال هست و طبیعت خودش ،خودش رو سمت و سو میده با تکمیل تک سلولی به حیوان و نهایتا انسان، من این جمله فوق خودخواهانه هایدگر رو نمیفهمم، این دزاین داره هستی رو در واقع نابود میکنه و قراره در واقع انسان نه بود بشه. لطفا منو با یک توضیع هایدگری روشن کنید.
❤😊
دازاین غیر اصیل ادیان و خدا رو هم میسازه.
این دازاین اصیل وغیراصیل راهم ازخودت درآوردی شما
یه جوکی هست، که یه معلمی نمی تونست کلمه "الف" رو (بعلل فیزیولوژی بینی و زبانش) تلفظ کنه و می گفت "انف"
به همین دلیل سر کلاس اول دبستان دائماً تکرار می کرد که:
وقتی من می گم انف، شما نگین انف، شما بگین انف.
حکایت این استاد ره گم کرده هم همینه. همون جملات و حرف های هایدگر رو تکرار می کنه و فکر می کنه داره نظرات هایدگر رو توضیح می ده
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
موارد ذکر شده ساده لوحانه هستند ،،، اولا وجود تعریف داره ، این که ما به یک چیزی وجود بدیم غلطه ،، بلکه ما از بخشی از وجود یک چیز استفاده میکنیم ، مثلا جدول کنار خیابان که مثلا به عنوان نیمکت مورد استفاده قرار میگیره ، به معنی این نیست که من بهش وجود نیمکت دادم ،،، بلکه جدول کنار خیابان این خصوصیت رو داشته ،که به عنوان نیمکت یا صندلی مورد استفاده قرار بگیره ،، آیا اگه جدول کنار خیابان مثلا تیز و برنده بود ، جوری که نشه به عنوان نیمکت ازش استفاده کرد ، باز هم من میتونستم بهش اگزیست نیمکت بدم ؟؟ قطعا نه ،،، پس صحبت های بخش اول دازاین هم غلط میشه ،،، ترس و اضطراب هم دو مقوله جدا نیستند ،، یه ادم بیست سالهو یه ادم نود ساله رو در نظر بگیریم که میخوان خونه بسازن ،،، نود ساله بیشتر عجله میکنه چون به صورت طبیعی خودش رو نزدیکتر به مرگ میبینه ولی یه آدم بیست ساله کمتر عجله میکنه چون خودش رو دورتر از مرگ میبینه ،،،، این دو نفر هر دو از مرگ میترسن ،،، نود ساله افزون بر ترس از مرگ ، اضطراب هم داره چون شرایطش جوریه که مرگ رو نزدیکتر میبینه ، یعنی اینجا هم آقای هایدیگر شرایط رو دخیل کرده ،،، شرایطی مثل بیماری ، مثل سن بالا ،، مثل جنگ ،،، اینها باعث اضطراب میشن چون افرادی که در این شرایط هستند خودشون رو نزدیکتر به مرگ میبینن ،،، ریشه اضطراب ترسه ،،، تا ترس نباشه اضطراب وجود نداره ،، ، در مثالی هم که برای کنکور زدی همینه ،،، طرف یک سال زحمت کشیده ، درس خونده ، هزینه کرده تا کنکور بده ،،، ترس از این رو داره که قبول بشه یا نشه ، چه درس خوان باشه یا نه هم فرق نمیکنه ،،، ترس مشترکه ،، حالا که ترس هست ، اضطراب افرادی که شرایط متفاوت دارند هم متفاوته ،،،، مثل اضطراب پسرها بیشتره چون اگه قبول نشه باید بره سربازی ،، ولی دخترا اضطراب کمتری دارن چون سربازی رو ندارن و سال بعد هم فرصت دارن ، اونی که بد کنکور داده ترسش قبولی هست ،، اونی که میدونه قبول میشه ترس از قبول نشدن در رشته مورد علاقه رو داره و مضطربه
یه جوکی هست، که یه معلمی نمی تونست کلمه "الف" رو (بعلل فیزیولوژی بینی و زبانش) تلفظ کنه و می گفت "انف"
به همین دلیل سر کلاس اول دبستان دائماً تکرار می کرد که:
وقتی من می گم انف، شما نگین انف، شما بگین انف.
حکایت این استاد ره گم کرده هم همینه. همون جملات و حرف های هایدگر رو تکرار می کنه و فکر می کنه داره نظرات هایدگر رو توضیح می ده
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
اینقدر رو میز نزن ممنون
دازاین و داسمان داریم ،دازاین اصیله و داسمان غیر اصیل ،تقلید از دیگران میشه داسمان
درود بر شما 🌻
دقیقا همینطور می‌باشد ❤️
😂😂😂😂😂
آنجا بودن...😂😂😂😂😂
شما اصلاً نفهمیدین هایدگر چی میگه.
در ضمن، بیق بیق هستین و نمی دونین که دعوای بین هایدگر و سارتر چی بود.
هایدگر واقعاً اگزیستانسیالیست نبود.
ولی سوال من اینه که شما در مقام توضیح فلسفه هایدگر درآمده اید؟ 😂😂😂😂😂
می تونین بگین چرا هایدگر فقط ۱۰ صفحه در مورد طی مسافت (Entfernung) در کتاب هستی و زمان نوشته؟
و چرا بعد‌ها برای توضیح هستی، نه از دازاین، بلکه برخلاف کتاب هستی و زمان، با خود هستی شروع کرد؟
خواهشمندم خودتان را با پاسخ های مهمل مسخره نکنید 😢
داداش زبان آلمانی قابل ترجمه نیست ، کار هایدیگر رو خراب نکن ، خود آلمانی ها هم کار ایشون را نمی فهمن . Please 🙏
یه جوکی هست، که یه معلمی نمی تونست کلمه "الف" رو (بعلل فیزیولوژی بینی و زبانش) تلفظ کنه و می گفت "انف"
به همین دلیل سر کلاس اول دبستان دائماً تکرار می کرد که:
وقتی من می گم انف، شما نگین انف، شما بگین انف.
حکایت این استاد ره گم کرده هم همینه. همون جملات و حرف های هایدگر رو تکرار می کنه و فکر می کنه داره نظرات هایدگر رو توضیح می ده
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂