داستان واقعی :پدر شوهرم مثل یه خرس افتاد رو کندوی عسلم...

Поделиться
HTML-код
  • Опубликовано: 3 ноя 2024

Комментарии • 6

  • @KhayaleKhamoosh
    @KhayaleKhamoosh 2 месяца назад

    زیبا ‌غمناک

  • @شیرزادجهانگیری-خ2غ
    @شیرزادجهانگیری-خ2غ Месяц назад

    خوب شما میتونی باردر شوهر تان ازدواج کن ومقدار از ملک وثر‌تس را به نام تو کنه بهترازاین نمیشه

  • @شیرزادجهانگیری-خ2غ
    @شیرزادجهانگیری-خ2غ Месяц назад

    هتما با پدر شوهرتان ازدواج کن

  • @amiramiri-l7d
    @amiramiri-l7d 2 месяца назад

    تنها راهت اینه که بری یه شهرستان دورتر که پاسگاه آشنا نباشه به مسول اون کلانتری موضوع تجاوز رو در میون بذاری و یه شکایت ازش بکن ولی بهشون بگو اقدام و پیگیری نکنند تا زمانی که خودت بهشون خبر بدیو یه نسخه کپی از شکایت بردار برو راهت تو چشماش محکم نگاه کن و نشونش بده و بگو دو تا راه داری یا زمین رو به نامم بزن و گورت رو گم کن و به جاش من هم به کسی نمیگم یا در غیر اینصورت شکایت رو پیگیری میکنم هم ابرو ت رو همه جا میبرم و جرم تجاوز اگر ثابت بشه اعدام یا حبس عبد ه . در ضمن اگر همون روز تا ۱۵ ساعت یا حتی ۲۴ ساعت بعد میتونستی بری پزشک قانونی و تاییدیه تجاوز رو میگرفتی که عالی بود. من اگر جای تو بودم یه نقشه می‌ریختم که دوباره این کار رو بکنه و قبل از ۲۴ ساعت کافیه یه سر بری پزشک قانونی و یه برگه تاییدیه تجاوز بگیری عالی بود و با همون تهدیدش میکردی که حق بچه هات بگیری و تا آخر عمر جرات نکنه طرفت بیاد. ببین خیلی راحته و یک ساعت کار داره و نیازی به پیگیری نداری چون اگر برگه پزشک قانونی رو ببینه سکته میکنه و مطمئن ام هر چی بگی قبول میکنه. ..خودت یه شرایطی رو درست کن که تنها باشید خودش دوباره میاد شروع میکنه. تو هم اولش مقاومت کن بعد آخرش بگذار کارش رو بکنه تا پدرش رو بتونی در بیاری