وای خدای من از ترس همه داشتیم میمردیم بچه کوچک ۳ساله داریم از ترس رفت زیر پتو و خوابش برد استاد عزیز خیلی نگرانم بچه هام اول خدا بعد شما دخترم ۲۶ سالش هس افسردگی بد گرفته و چشم هاش درشت میکنه جرات نداریم یا تنهاش بزاریم یا کوچکترین حرفی بزنیم بچه کوچک هم رفتارش تغییر کرده اونم خنج میزنه مث گربه وقتی عصبی میشه صداش کلفت میکنه و میگه لولو هستم بی قراره کمکم کن ترا قرآن
سلام و عرض ادب نیاز به کمک دارم عاجز م اشتباه بزرگی مرتکب شدم خواهش میکنم شما اشتباه مرا تکرار نکنید به همه کسی اعتماد نکنید منم در زندگی بسیار مشکل داشتم و مرتب می گفتم طلسم و جادو و سحر هست تا اینکه با یک از خدا بیخبر خواستم باطل کند آمد خانه ما دوتا دستاش روی شانه های دخترم از پشت قرار داد و با صدای بلند خیلی سریع توکیل خواند و گلویش فشار میداد دخترم در یک لحظه تکان شدیدی خورد و به من خیره شد و سپس بلند گریه کرد تا ۳روز تب و لرز شدیدداشت بعد از ۳روز شب چهارم کمی از باهم دعوا کردیم که یکدفعه ناراحت شد و ایستاد دستاش باز کرد و با صدای بلند و کلفت شروع کرد مارا تهدید کردن
سلام.واقعا عالی بود.بسبار آموزنده و جالب.
ممنون
❤❤
وای خدای من از ترس همه داشتیم میمردیم بچه کوچک ۳ساله داریم از ترس رفت زیر پتو و خوابش برد
استاد عزیز خیلی نگرانم بچه هام اول خدا بعد شما
دخترم ۲۶ سالش هس افسردگی بد گرفته و چشم هاش درشت میکنه جرات نداریم یا تنهاش بزاریم یا کوچکترین حرفی بزنیم
بچه کوچک هم رفتارش تغییر کرده اونم خنج میزنه مث گربه وقتی عصبی میشه صداش کلفت میکنه و میگه لولو هستم بی قراره
کمکم کن ترا قرآن
سلام و عرض ادب
نیاز به کمک دارم عاجز م
اشتباه بزرگی مرتکب شدم خواهش میکنم شما اشتباه مرا تکرار نکنید به همه کسی اعتماد نکنید
منم در زندگی بسیار مشکل داشتم و مرتب می گفتم طلسم و جادو و سحر هست تا اینکه با یک از خدا بیخبر خواستم باطل کند آمد خانه ما دوتا دستاش روی شانه های دخترم از پشت قرار داد و با صدای بلند خیلی سریع توکیل خواند و گلویش فشار میداد دخترم در یک لحظه تکان شدیدی خورد و به من خیره شد و سپس بلند گریه کرد تا ۳روز تب و لرز شدیدداشت بعد از ۳روز شب چهارم کمی از باهم دعوا کردیم که یکدفعه ناراحت شد و ایستاد دستاش باز کرد و با صدای بلند و کلفت شروع کرد مارا تهدید کردن