بچه ها دیدین نویسنده بالاخره تو نیم ساعت آخر چه حماسه ای خلق کرد؟ کل اون بیس قسمت یه طرف، این نیم ساعت یه طرف. خیلی خوب داستانو جم کرد و بست. دمش گرم. برام بنویسید نظراتتون رو
چشم با مامان و بابام ميام 😂😂😂😂😂😂😂😂 داستان رو آنقدر خوب روايت كرديد كه من هنوز جوگيرم. سپاس از شما شير دختر فهيم بابا براى اجراء عاليتون. خصوصاً جاهايى كه حماسى خونديد. حق پشت و پناهتون
هععععییییییی این داستان رو نیم ساعت آخرش رو خیلی دوس داشتم. اون صحنه های پیروزی ایران بر مغولها عالی بود. حیف در طول داستان خیلی بهش نپرداخته بود. حق نگهدارتون باباستار
به به شیرین جان. گمونم اولین باره کامنت میذاری تو کانال. االن هر چی فک میکنم یادم نمیاد ازت کامنتی دیده باشم. همینکه این داستان باعث شد شما به حرف بیای پس معلومه که من توی کارم موفق بودم. قربون محبتت عزیزم
چقدرعالی بود پرنسس جان چقدر درس داشت الهی آمین برای دعاهات ، آزاده سردار واقعی این قیام بود (حداقل دراین داستان) وچقدر زن ها میتونن موثر باشن در خیر و در شر هردو، فاخته هم به سزای اعمالش رسید ولی نه به اعدام کاش ابد میگرفت 😊 اخرش اونقدر انگیزشی اجرا کردی که همهمون فکر میکنم حس ازجان گذشتگی برای وطن بهمون دست داد روزگارت خوش باد پرنسس قصه گوی ما ❤❤❤❤❤
هعععععیییییی ماری جان. بنظر منم فاخته نباید به این سرنوشت گرفتار میشد. بیخود و بیجهت خودشو تو دردسر انداخت. و بقول شما سردار حقیقی این قیام آزاده بود. جسارت و شجاعتش و موقع شناسیش عالی بود. خوشحالم داستانو دوس داشتید. بریم برای داستان بعدیییییییی
سلام ناهید. داستان رو قسمت اول رو ضبط کردم منتها هنوز ادیتش نکردم. فردا بتونم حتمی منتشرش میکنم. اگر نشد دیگه میره برا پسفردا. ولی نهایت تلاشمو میکنم فردا بذارمش
درودننه جاااان خسته نباشی بی نظیربودآفرین به این اجرامخصوص آخرداستان که نادری شده بوددمتگرمکیف کردم ازاجراشماوسربداران عزیزمخصوصن ازاده روحش شاد ولی فاخته چه سرنوشت شومی مرگ شومی ه فرازونشیبی اخرشم این مرگ دردناک خیلی دردم گرفت ننه😢اونم روحش شادمیگن پنج انگشت مثل هم نمیشن قربون ننه ایرادوست خودمم بشم که چه کردی اخرداستان اشکم دراومدمرسی شادوپیروزدرپناه حق باشی عزیزم❤🎉
آره نویسنده بد انتقامی از فاخته گرفت. حقش نبود ولی آخر داستان راس میگی خیلی نادری شد. عالی بود. داستان بعدی رو تلاشمو میکنم فردا شب شروعش کنم. اون در مورد یه دختر قاجاری یه. در دل یه داستان میفهمیم تو قاجاریا کی به کی بوده و کی چیکار کرده
@irandokht2023 بازم دختراین دختراچه کردن باتاریخ ایران توهمین راستان ازاده ی نمونش اگه فاخته بلندپروازی نمیکردوشیخی به کشتن نمیدادشایداین بلاهای دیگه سرش نمیومدقدرتم دست دوتاباجناق میموندوتتریخ سوی دیگه ای میرفت هرچندکه اگه مثل باجناقای الان بودن سرماهم به خطربود نه همون بهترکه جداشدن بامرگ شیخ هرچه پیش ایدخوش ایدتوفقط داستان بخون عالیه
فاخته که خود چاه کن بود افتاد تو چاه خودش اما بازم هم ازاده زن غیور و قهرمان که دوباره تاریخو تکرار کرد و یک بار دیگر سر بداران را سر غیرت اورد ماشاالله این داستان تاریخی خیلی خوب بود هم یاد گرفتیم هم معلومات مرسی خواهر گلم دستت درد نکنه فدایت عزیزم. ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
بچه ها دیدین نویسنده بالاخره تو نیم ساعت آخر چه حماسه ای خلق کرد؟ کل اون بیس قسمت یه طرف، این نیم ساعت یه طرف. خیلی خوب داستانو جم کرد و بست. دمش گرم.
برام بنویسید نظراتتون رو
🙏🙏خخخخخخ
دست شمادردنکند بسیار عالی به سرانجام رساندی❤❤❤❤❤
درووووود. آره خیلی خوب تموم شد. آخرش رو خیلی دوست داشتم.
سپاس گزاریم تنت سالم بانوی مهربان❤
درووووووووووود احمدخان گل. زنده باشی مادر
واقعا دستدمریزاد بانو ایراندخت گرامی،،، شماواقعااستادسخنوری هستین باتسلط تبهر کامل،،،،ممنون ازشما،،،الهی آمین❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉
دروووووووود اقا شهرام زنده باشید. خدارو شکر این داستانم به سرانجام رسید. حالا میریم سراغ بعدی. به امید خدا
با مثل همیشه عالی بودی
خسته نباشی
خدارو شکر که دوس داشتید
👏👏👏👏👏
سپاااااااااااااس ایرج خان
درودی بیکران به اندازه شجاعت دلیرانه ایران زمین برای شما
دروووووووووووود آق جمال خودمون
در نام عیسی مسیح آمین آمی✝️✝️✝️✝️✝️✝️💟💟💟💟💟💟💟
اصلا حواسم به کریسمس و تولد عیسی مسیح نبود. کریسمس مبارک عزیزم.
@@irandokht2023 ❤️❤️❤️😘😘😘
🌹
سپااااااااااااااااااااس
مرسی ازت بانوووو عالی بوووود❤❤❤❤
فدااااااااااای تو فرانک جانم
@ ❤️❤️❤️😘😘😘
سلام و درود خدمت صنم بانو و تماميه دوستان همراه. صنم بانو سپاس از شما بابت روايت و خواندن زيبا و شيوا تون
حق پناهتون
سپاس مجدد
👏👏👏🙏🙏🙏❤️❤️❤️👌
دروووووووود ستاربابای نازنین خودم. ستاربابا حواسم هس تو گروه نیستیدااااااااااااااااااا. غیبتاتون زیاد شده فردا با والدینتون باید بیاید گروه خخخخخخخ
چشم با مامان و بابام ميام
😂😂😂😂😂😂😂😂
داستان رو آنقدر خوب روايت كرديد كه من هنوز جوگيرم. سپاس از شما شير دختر فهيم بابا براى اجراء عاليتون. خصوصاً جاهايى كه حماسى خونديد. حق پشت و پناهتون
هععععییییییی این داستان رو نیم ساعت آخرش رو خیلی دوس داشتم. اون صحنه های پیروزی ایران بر مغولها عالی بود. حیف در طول داستان خیلی بهش نپرداخته بود.
حق نگهدارتون باباستار
ممنون ایراندخت عزیز از صدای قشنگت و اجرای بینظیرت
شاد و سلامت باشی
ممنون از زحمت هایی که میکشی
به به شیرین جان. گمونم اولین باره کامنت میذاری تو کانال. االن هر چی فک میکنم یادم نمیاد ازت کامنتی دیده باشم. همینکه این داستان باعث شد شما به حرف بیای پس معلومه که من توی کارم موفق بودم. قربون محبتت عزیزم
درود بر مامان جون عزیزم❤❤
درود آقا پویا
تشکر❤❤
محبت دارید
Oky
خسته نباشی خیلی قشنگ بود و قشنگ تعریف کردی و واقعا کلی از تاریخ رو یاد گرفتیم ❤❤❤❤❤
آره نظر منم اینه که در دل یه داستان بهتر میشه تاریخ رو یاد گرفت و بهتر یاد آدم میمونه.
ممنون که گوش کردی
آخيش، بلاخره داستان شیرین تمام شد 😍😍😍😍😍😍
@@HamidOmidi-uq6wn آره قشنگ تموم شد
درود به بانو صنم ❤❤خسته نباشید تشکر از شما که با صدای دلنشین لحظات خوبی رو برامون رقم میزنید ❤
چقدرعالی بود پرنسس جان چقدر درس داشت الهی آمین برای دعاهات ، آزاده سردار واقعی این قیام بود (حداقل دراین داستان) وچقدر زن ها میتونن موثر باشن در خیر و در شر هردو، فاخته هم به سزای اعمالش رسید ولی نه به اعدام کاش ابد میگرفت 😊 اخرش اونقدر انگیزشی اجرا کردی که همهمون فکر میکنم حس ازجان گذشتگی برای وطن بهمون دست داد روزگارت خوش باد پرنسس قصه گوی ما ❤❤❤❤❤
هعععععیییییی ماری جان. بنظر منم فاخته نباید به این سرنوشت گرفتار میشد. بیخود و بیجهت خودشو تو دردسر انداخت.
و بقول شما سردار حقیقی این قیام آزاده بود. جسارت و شجاعتش و موقع شناسیش عالی بود.
خوشحالم داستانو دوس داشتید. بریم برای داستان بعدیییییییی
سه بار گوش دادم این قسمت و😊
@@HamidOmidi-uq6wn تبلیغاتشم میدیدی یه چیزی ام بره تو جیب ما🤣🤣🤣🤣🤣🤣
روهشان شادیدشا گرام آمین بامید خدا
بله روحشون شاد
درودبرایراندخت بانوی گرامی بلاخره فاخته به سزای کارش رسید
عاقبت دردناکی داشت. و عجیب بود
❤❤❤
سپاااااااااااااااااس
کریسمس مباررررررک🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉
سال پر از خیر و برکت و اتفاقات خوب داشته باشی جانم
@ مرسی عزیز جانم شمام همینطور در پناه مسیح باشی عزیزم💟✝️
❤
سپااااااااااااس
دروود شب بخیر بانو،،،نفست گرررم❤❤❤،،،بهتربودماریه رابجای لطیفه میفرستادن❤❤😂😂😂😂😂
@@Shahram-gj3yl بیوه بزک کرده نخواسته بودن که😅😅😅😅
دختر مسعودا میخواسن
@irandokht2023 😂😂😂😟😟
سلام صنم جانم … صنم جان داستان جدید از فرداشب شروع میشه؟؟
سلام ناهید. داستان رو قسمت اول رو ضبط کردم منتها هنوز ادیتش نکردم. فردا بتونم حتمی منتشرش میکنم. اگر نشد دیگه میره برا پسفردا. ولی نهایت تلاشمو میکنم فردا بذارمش
بازهم ازاده به داد مردم رسید
آره آزاده باز خوب وارد میدون شد
درود بر بابا مجيد گل
شير زن در درازاى تاريخ هميشه وجود داشته ولى حيف كه تاريخ بيشتر به شيرمردان وطن پرداخته
درودننه جاااان خسته نباشی بی نظیربودآفرین به این اجرامخصوص آخرداستان که نادری شده بوددمتگرمکیف کردم ازاجراشماوسربداران عزیزمخصوصن ازاده روحش شاد
ولی فاخته چه سرنوشت شومی مرگ شومی ه فرازونشیبی اخرشم این مرگ دردناک خیلی دردم گرفت ننه😢اونم روحش شادمیگن پنج انگشت مثل هم نمیشن قربون ننه ایرادوست خودمم بشم که چه کردی اخرداستان اشکم دراومدمرسی
شادوپیروزدرپناه حق باشی عزیزم❤🎉
آره نویسنده بد انتقامی از فاخته گرفت. حقش نبود
ولی آخر داستان راس میگی خیلی نادری شد. عالی بود.
داستان بعدی رو تلاشمو میکنم فردا شب شروعش کنم. اون در مورد یه دختر قاجاری یه. در دل یه داستان میفهمیم تو قاجاریا کی به کی بوده و کی چیکار کرده
@irandokht2023 بازم دختراین دختراچه کردن باتاریخ ایران توهمین راستان ازاده ی نمونش اگه فاخته بلندپروازی نمیکردوشیخی به کشتن نمیدادشایداین بلاهای دیگه سرش نمیومدقدرتم دست دوتاباجناق میموندوتتریخ سوی دیگه ای میرفت هرچندکه اگه مثل باجناقای الان بودن سرماهم به خطربود نه همون بهترکه جداشدن بامرگ شیخ
هرچه پیش ایدخوش ایدتوفقط داستان بخون عالیه
فاخته که خود چاه کن بود افتاد تو چاه خودش اما بازم هم ازاده زن غیور و قهرمان که دوباره تاریخو تکرار کرد و یک بار دیگر سر بداران را سر غیرت اورد ماشاالله این داستان تاریخی خیلی خوب بود هم یاد گرفتیم هم معلومات مرسی خواهر گلم دستت درد نکنه فدایت عزیزم. ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
قربونت خواهرکم. عزیزی. آره قشنگ و آموزنده بود. امیدوارم داستانای بعدی ام به همین اندازه با حال باشن
تمام این بدبختی ها دلیلش فاخته بوده اگر این همه دسیسه نمی کرد این اتفاقات نمی افتاد
فاخته زن بدبختی بود. چون نمیتونس و قادر به دیدن زیباییهای زندگی نبود. دنبال سعادت میگشت در حالیکه سعادت دم در خونش نشسته بود. بنظرم قابل ترحم بود حتی