یکی از ساده گوترین و شجاع ترین و مفهوم گراترین سخنور در دنیای امروز و کشور ما جناب ملکیان است بسیار خرسندم که بواسطه ی شما می تونم باری دیگه مطالب ایشون رو مرور کنم. آیا؟! مکانی برای دانلود فایل های صوتی ی ایشون و نظریات دیگرانی مثل تالس ملطی /آنتیستنس / لوکرتیوس ..وجود داره؟
با سلام و تشکر از جناب دکتر این منابع شناخت (به تعبیر استاد) چرا باید رقیب و بدیل هم باشند ؟ در حالی که هر کدام از زاوایه خاصی به موضوع شناخت نگاه میکند و یا اساسا موضوع شناخت آنها مختلف از هم است ؟
فلسفه برای زندگی عمیق ترین خواسته های ذهنی و درونی ما (به این معنی که اگر ما بدنبال چیز دیگری هستیم به این دلیل است که آن را نردبانی کنیم برای رسیدن به این خواسته های اصلی) عبارتند از: 1-حقیقت(علم) 1.1-تجربی 2.1-فلسفی 1.2.1-فرایند(فلسفه ورزی) اساس فلسفه ورزی: حقیقت استدلال گرایانه(عقل) (من با هیچ رای و نظری عقد اخوت نبسته ام و با هیچ رای و نظری دشمنی خونی ندارم) نتایج فلسفه ورزی استدلال گرایانه: 1.1.2.1- اعتیاد به فکر های مختلف را از بین میبرد 2.1.2.1- یاد میگیریم تفکر را (مستقل اندیشی) 3.1.2.1- از پیش داوری ها رهانده می شویم 4.1.2.1- دچار نشدن به جزم و جمود و دگماتیسم (محال است رای من غلط باشد) 5.1.2.1- دچار تعصب نشدن (دلبستگی به چیزی و وابسته نبودن این دلبستگی به دلایل منطقی) 6.1.2.1-مداراگر شدن (قائل بودن به پلورالیسم, به معنای دیگر برای رسیدن به یک موضوع تنها یک راه وجود ندارد) 7.1.2.1- دعوی صدق انحصاری نداشتن 8.1.2.1- آرزو اندیشی (خوش دارم که الف ب باشد پس الف ب است) 9.1.2.1- مالک حقیقت نبودن اما طالب حقیقت بودن 10.1.2.1- متوسل نشدن به, تنها قول بزرگان, برای تایید یک موضوع 11.1.2.1- استفاده هر چه بیشتر از عقلهر چه بیشتر از عقل استفاده شود عقل تیز تر می شود 2.2.1-فراورده(محصول فلسفه ورزی) 3.1-تاریخی 4.1-عرفانی 5.1-دینی و مذهبی 2-نیکی یا خیر(فن) 3-جمال یا زیبایی(هنر)
اخلاق یک حرکت است از سمت عناصر رحمانی به سمت رحیم ودیگر اینکه اخلاق سلیقه ای نیست زیرا جبر سازگاری با زمان و مکان را دارد به عبارتی عنصر رحمانی سازگاری با معلومات مخاطب را می طلبد مختصر و مفید اینکه تحمیل هر نوع اندیشه چه دینی چه غیر دینی که با معلومات مخاطب سازگاری ندارد ضد اخلاق است حتی اگر خود واژه اخلاق معرفش باشد دقیقا تمایز بین یک نظام فاشیستی و مردم گرا در این محتوا نهفته است و کثرت گرایی را ایجاب و ایدءولوژی را نفی می کند نه بیش و نه کم هیچ قدرتی هم تاب تقابل با این جبر ارزشی را ندارد وسلام
بسیار نیکو بود
انسان بزذگی که بی نظیر در تفکر، اندیشه وبیان است
احسنت احسنت
عالی
درود بر استاد ملکیان...
درود برشما. می توانیم فلسفه را فظیلت و حکمت بنامیم بجای علم.
سلام و درود
فضیلت و حکمت و آگاهی...
یکی از ساده گوترین و شجاع ترین و مفهوم گراترین سخنور در دنیای امروز و کشور ما جناب ملکیان است
بسیار خرسندم که بواسطه ی شما می تونم باری دیگه مطالب ایشون رو مرور کنم.
آیا؟!
مکانی برای دانلود فایل های صوتی ی ایشون و نظریات دیگرانی مثل تالس ملطی /آنتیستنس / لوکرتیوس ..وجود داره؟
😍😍😍😍😍
با سلام و تشکر از جناب دکتر
این منابع شناخت (به تعبیر استاد) چرا باید رقیب و بدیل هم باشند ؟
در حالی که هر کدام از زاوایه خاصی به موضوع شناخت نگاه میکند و یا اساسا موضوع شناخت آنها مختلف از هم است ؟
فلسفه برای زندگی
عمیق ترین خواسته های ذهنی و درونی ما (به این معنی که اگر ما بدنبال چیز دیگری هستیم به این دلیل است که آن را نردبانی کنیم برای رسیدن به این خواسته های اصلی) عبارتند از:
1-حقیقت(علم)
1.1-تجربی
2.1-فلسفی
1.2.1-فرایند(فلسفه ورزی)
اساس فلسفه ورزی:
حقیقت استدلال گرایانه(عقل)
(من با هیچ رای و نظری عقد اخوت نبسته ام و با هیچ رای و نظری دشمنی خونی ندارم)
نتایج فلسفه ورزی استدلال گرایانه:
1.1.2.1- اعتیاد به فکر های مختلف را از بین میبرد
2.1.2.1- یاد میگیریم تفکر را (مستقل اندیشی)
3.1.2.1- از پیش داوری ها رهانده می شویم
4.1.2.1- دچار نشدن به جزم و جمود و دگماتیسم (محال است رای من غلط باشد)
5.1.2.1- دچار تعصب نشدن (دلبستگی به چیزی و وابسته نبودن این دلبستگی به دلایل منطقی)
6.1.2.1-مداراگر شدن (قائل بودن به پلورالیسم, به معنای دیگر برای رسیدن به یک موضوع تنها یک راه وجود ندارد)
7.1.2.1- دعوی صدق انحصاری نداشتن
8.1.2.1- آرزو اندیشی (خوش دارم که الف ب باشد پس الف ب است)
9.1.2.1- مالک حقیقت نبودن اما طالب حقیقت بودن
10.1.2.1- متوسل نشدن به, تنها قول بزرگان, برای تایید یک موضوع
11.1.2.1- استفاده هر چه بیشتر از عقلهر چه بیشتر از عقل استفاده شود عقل تیز تر می شود
2.2.1-فراورده(محصول فلسفه ورزی)
3.1-تاریخی
4.1-عرفانی
5.1-دینی و مذهبی
2-نیکی یا خیر(فن)
3-جمال یا زیبایی(هنر)
لذت در کدام دسته قرار میگیره؟
لذت میل ذاتیست یا تبعی؟ اگر تبعیست به کدام ذات معطوف است؟
وسط باشی هر چه میتوانی بگویی ،این همین کار را انجام میدهد
چرا نيمه تمام؟
این پارت اول از سه پارت بود.
ruclips.net/video/D64FcOKTcKI/видео.html
ruclips.net/video/Hd9XhoMofpE/видео.html
اخلاق یک حرکت است از سمت عناصر رحمانی به سمت رحیم
ودیگر اینکه اخلاق سلیقه ای نیست زیرا جبر سازگاری با زمان و مکان را دارد به عبارتی عنصر رحمانی سازگاری با معلومات مخاطب را می طلبد مختصر و مفید اینکه تحمیل هر نوع اندیشه چه دینی چه غیر دینی که با معلومات مخاطب سازگاری ندارد ضد اخلاق است حتی اگر خود واژه اخلاق معرفش باشد دقیقا تمایز بین یک نظام فاشیستی و مردم گرا در این محتوا نهفته است و کثرت گرایی را ایجاب و ایدءولوژی را نفی می کند نه بیش و نه کم هیچ قدرتی هم تاب تقابل با این جبر ارزشی را ندارد
وسلام
من حاضرم به خودش ثابت کنم
سلام،یه سطحی نگر،سریع بزن،بازی کن،هستش،که مبشه با،سه حرکت دستشو باز کرد،
این اگر میتواند از وسط به طرف ابتدا،یا انتها حرکت کند تا بداند که هیچ کدام از سخنانش درست نیست