خدا انسان نیست که عقل و فکر داشته باشد نیازی ندارد که عقل وفکر بخشی از وجود خدا باشد عقل وفکر را بخشی از در وجود انسان قرار داده خداوند اسما مطلقش وصفات مطلقش حاظر غایب است
[بیچاره ملتی که به پیشوا نیاز دارد.] راستی ای پیشوا ؛ ای زنده جاوید : دانه ذات سلیمت را خدا در کدامین شوره زار شوم : با امید رویش داد آفرین پاشید ؛؟ ریشه عدل تو شاید در کویر تشنه این خاک ظلم آ باد إ با همه خون قطره ها؛ سیلا ب ها غرق در تلخابه بیداد : پوسیده است إ؟ بی گل تو : این چمن : بی بهار و زند گی است خالی رویا ی دشت حسرت آ کند گی است ؛ ***** راستی ای پیشوا : ای نهفته چشمه سار: زمزم پاک تو را ؛إ خشک لب ؛ آ سیمه سر ؛ پیکار گر : تشنگا ن در انتظار إ ای بخواب جاودان إ دیو های کوه قاف : بند ها بگسسته اند إ حلقه زنجیر را بر پر و بال فرشته ؛ بر گلو ی آ دما ن بر بسته اند دیگر ای مهتا ب : ترسم پرده تار خسو ف ؛: مردمک های تو را: در حجاب کوری جاوید گیرد إ آ خر ای خورشید : خون به رگها ی زمان خشگید ؛إ در شب قطبی بی پایان : در مغاک این دیار : با خیال استوا إ در رگ خشک زمان خون مهرت را بریز إ نور گرمت را ببار إ ***** راستی ای ابر و باد و تندر بیداد کش إ: کاش یادت بود از توفان و نوح إ کاش جاری میشدی سیلا ب وار ا ندر این خاشاک زار ؛ خون گرفته دشت را خون گرفته کوه را إ خون گرفته دشت را : دریاچه را : از ارس تا قشم إ لابلای دره البرز در ارومیه ؛ خزر ؛ قم خون انسا نها ی خوب خون آدم های پاک ؛ صبر تو از حد گذشت إ: دیده گان را باز کن إ فریاد کن إإ حق مظلومان بگیر : عدل را بنیا د کن.إ ******* راستی ای زنده جاوید : هیچ میدانی که از جرم زمان : مانده شمشیری تو را اندر غلاف ؟ پیش از آن که رو کنی بر کوه قاف إ دکتر مسعود علی پور. ۹/۱۱/۱۳۵۷
سلام ،من شرح غزل از دیوان شمس را میخام که در مورد عید قربان هست ،اون غزلی که میگه :خویش فربه مینماییم از پی قربان عید،اگر کسی فایل این سخنرانی را جایی سراغ داره ممنون میشم که بهم اطلاع بده
Henry Ahmad چرا بوده،،ولی نه اون جهنمی که ما تفسیرش میکنیم،،جهنم و بهشت رو احوالات درونی انسان که منجر به احوالات اجتماعی انسانها میشه در همین دنیا میدونسته. ..چند آدم که در درون جهنمی دارن یک اجتماع جهنمی میسازند و اجتماع های جهنمی ،یک دنیای جهنمی شبیه به دنیای ما. ..
بسیار عالی ،همنطور که انتظار میرود
منتها کیفت صدا داغون،
سلام. با تشکر از شما و دکتر سروش. لطفا فقط صوت با کیفیت
bravo
sadda khili bad ast
merci
تشکر از شما
اما کیفیت صدا صفر
آنچه را از جانب پروردگارتان به سوى شما فرو فرستاده شده است،(قرآن) پيروى كنيد؛
و جز او از معبودان [ديگر] پيروى مكنيد. چه اندك پند مى‌گيريد!
سخنران و موضوع بسیار مجذوب کننده است ولی کیفیت نازل صدا همه چیز را خراب کرده. افسوس
عالی بود
به این شرح زیبا از مثنوی هم گوش بدهید و لذت ببرید.
m.ruclips.net/video/iPTW4naM9Dc/видео.html
خدا انسان نیست که عقل و فکر داشته باشد نیازی ندارد که عقل وفکر بخشی از وجود خدا باشد عقل وفکر را بخشی از در وجود انسان قرار داده خداوند اسما مطلقش وصفات مطلقش حاظر غایب است
کیفیت صوت حیف خیلی بده
نمیشه گوش داد
صدای وز وز سر درد میاره
[بیچاره ملتی که به پیشوا نیاز دارد.]
راستی ای پیشوا ؛
ای زنده جاوید :
دانه ذات سلیمت را خدا
در کدامین شوره زار شوم :
با امید رویش داد آفرین پاشید ؛؟
ریشه عدل تو شاید
در کویر تشنه این خاک ظلم آ باد إ
با همه خون قطره ها؛ سیلا ب ها
غرق در تلخابه بیداد :
پوسیده است إ؟
بی گل تو : این چمن :
بی بهار و زند گی است
خالی رویا ی دشت
حسرت آ کند گی است ؛
*****
راستی ای پیشوا :
ای نهفته چشمه سار:
زمزم پاک تو را ؛إ
خشک لب ؛ آ سیمه سر ؛ پیکار گر :
تشنگا ن در انتظار إ
ای بخواب جاودان إ
دیو های کوه قاف :
بند ها بگسسته اند إ
حلقه زنجیر را
بر پر و بال فرشته ؛
بر گلو ی آ دما ن بر بسته اند
دیگر ای مهتا ب :
ترسم پرده تار خسو ف ؛:
مردمک های تو را:
در حجاب کوری جاوید گیرد إ
آ خر ای خورشید :
خون به رگها ی زمان خشگید ؛إ
در شب قطبی بی پایان :
در مغاک این دیار :
با خیال استوا إ
در رگ خشک زمان
خون مهرت را بریز إ
نور گرمت را ببار إ
*****
راستی ای ابر و باد و تندر بیداد کش إ:
کاش یادت بود از توفان و نوح إ
کاش جاری میشدی سیلا ب وار
ا ندر این خاشاک زار ؛
خون گرفته دشت را
خون گرفته کوه را إ
خون گرفته دشت را :
دریاچه را :
از ارس تا قشم إ
لابلای دره البرز
در ارومیه ؛ خزر ؛ قم
خون انسا نها ی خوب
خون آدم های پاک ؛
صبر تو از حد گذشت إ:
دیده گان را باز کن إ
فریاد کن إإ
حق مظلومان بگیر :
عدل را بنیا د کن.إ
*******
راستی ای زنده جاوید :
هیچ میدانی که از جرم زمان :
مانده شمشیری تو را اندر غلاف ؟
پیش از آن که رو کنی بر کوه قاف إ
دکتر مسعود علی پور.
۹/۱۱/۱۳۵۷
سلام
كيفيت صدًا أصلًا خوب نيست استاد
سلام ،من شرح غزل از دیوان شمس را میخام که در مورد عید قربان هست ،اون غزلی که میگه :خویش فربه مینماییم از پی قربان عید،اگر کسی فایل این سخنرانی را جایی سراغ داره ممنون میشم که بهم اطلاع بده
فایل صوتی اگه موجود باشه و سخنرانی کرده باشه
همون اسم موضوع سخنرانی و سرچ کنی میاره
تو گوگول پلی سایت خود دکتر
خیلی ممنون
عالی و ستودنی
❤🥀🥀🥀🥀🥀🥀❤
احسنت استاد .
سلام پس معنای خالدین چه شد استاد
انسان در خودش خالد میشه به عبارتی در خودش جاویدان هست
Only Gesùs Christ is god god is love love love father son holy spirito
خیلی ممنون از شما و استاد سروش
مولانا أصلا به بهشت و جهنم معتقد نبوده است
Henry Ahmad چرا بوده،،ولی نه اون جهنمی که ما تفسیرش میکنیم،،جهنم و بهشت رو احوالات درونی انسان که منجر به احوالات اجتماعی انسانها میشه در همین دنیا میدونسته. ..چند آدم که در درون جهنمی دارن یک اجتماع جهنمی میسازند و اجتماع های جهنمی ،یک دنیای جهنمی شبیه به دنیای ما. ..
تشکر زیاد اما صدایتان خوبش نیست
سروش به چه حقیقتی رسیدی؟هیچی. فقط مغلطه
زشت ترین کارت سروش دخالت در سیاست بوده