مرضیهی عزیز یک دنیا سپاس برای انتخاب داستان رستم و اسفندیار. این داستان نبرد میان آزادگی و بندگیست... رستم نمایندهی انسانهای آزاده و اسفندیار نمایندهی دین حکومتیه... نبرد میان این دو اعتقاده... اعتقادی که میگه: نبندد مرا دست چرخ بلند و اعتقادی که میگه: چو فرمان یزدان چو فرمان شاه ... دختر قصهگوی ایران شما بینظیرید🌸🌸🌸
ممنون از بیان زیباتون از اینکه به شیوه دیگری داستان رو ادامه میدید و اینکه متاسفم از این شنیدن داستان از طرف ما و نداشتن تاثیر بر روی ما ایرانیها. فردوسی بزرگ سالها زحمت کشید تا این داستان مشعل روشنی باشه برای راه آینده ما ایرانیها دریغ از کوردلی ما😢 کاش پر سوم برای بیداری ما ایرانیها آتش بگیرد❤❤❤
با ادب و درود شاهنامه از ایرانیان سخن میگوید و شما نیز اینکونه باشید ِ سلام عربی تازی ست ِدرود ایرانی ست ِو بعد سیاوش نیست . سیاووش درست است ِ روایت ِ واژه ای حوزوی و تازیست ِ میشود از داستان ِقصه ِو ماجرا بهره جست. بامهر ❤🙏
سلام دوست عزیز. اگر قرار باشه واژههای عربیای که در بافت زبان فارسی تنیده شدند رو از زبان فارسی جدا کنیم باید آثار تمام بزرگان مثل حافظ و سعدی و مولوی رو کنار بگذاریم که بسیار دور از منطق است. درباره شکل وازهها هم توضیح دادم که کاملا مطابق نسخه دکتر خالقی تلفظ میکنم و از اعراب گذاری ایشون استفاده میکنم. ❤🙏
بر خلاف نظرات رایج و معمول "شاهنامه" به معنی "داستان شاهان ایرانی" نیست بلکه به معنی "مجموعه نامه های مانده از گذشته" و به عبارت دیگر به معنی "شاه نامه ها" ست. داستان آرش هرچند که در شاهنامه نیامده را میتوان از مجموعۀ نامه های از قدیم مانده محسوب داشت. منظور از "مرز ایران و توران" نیز همان روخانه موسوم به "آمودریا" یا "جیهون" است. گویا اعراب آنرا به یکی از رودخانه های جاری در بهشت تشبیه کرده اند. شمال رودخانه مأمن سکاهای دو رگه "اروآسیائی" بود که سر به مهاجرت به مناطق جلگه ای و گرمتر شبه قارۀ هند داشتند. این مناطق قبلاً توسط طوایف موسوم به آریائی یا به پهلوی "ایرانی" اشغال شده بود و بلخ و سمنگان و کابل از شهرهای مهمش بودند. مرز غربی شان هم شهر "آریاته - بعدها هرات" غربی ترین رودخانه شان هم "آریه رود - اری رود - هریرود" بود. القصه داستانهای اصیل شاهنامه به غیر از بخش به اصطلاح "تاریخی" آن که توسط موبدان و دبیران اواخر زمان ساسانیان برای عظمت بخشیدن به حکومت ساسانیان و بنیانگذارانش تهیه و تنظیم شده حاکی از مقاومت پهلوانهای دو رگۀ سکائی در مقابل تمایلات نژاد پرستانه و حتی زن ستیزانۀ شاهان ایرانی است. داستان آرش نیز یکی از همان حماسه های جاویدان تقابل آئین پهلوانی با باورهای نژاد پرستانه شاهان مذهبی و نژاد پرست ایرانی همچون لهراسب و گشتاسب به مرکزیت بلخ است. .......... القصّه، اول اینکه "آرش" خود به معنی "کمانگیر" است و معادل "آرچر" است. در یونان و در غرب سکاها را "آرکر - آرچر = کمانگیر" نیز خطاب میکردند. در داستان آرش یا همان داستان "کمانگیر" منظور اسطوره پرداز از "آرش" یک کمانگیر از میان مردم است و اسمش هم معلوم و مهم نیست. او یک جوان کمانگیر از میان مردم است که کار قهرمانی میکند. داستان بر این منوال میگذرد که تورانیان ( فرزندان تور پسر فریدون که ایرج را کشت و به شمال رفت و با لشکریان بزرگی از مردم "ایرانی- آسیائی" به ایران زمین " جغرافیای امروز افغانستان" برای تصرف آن باز گشت. تورانیان به ایران زمین حمله کرده و آنرا تحت محاصرۀ خود درآورده اند و هیچگونه امیدی هم به نجات نیست. اگر شهر را اشغال کنند بیم کشتار و تجاوز و تحقیر میرود. همه از خُرد و کلان در هول و هراسند که دشمنان ایرانزمین را هیچگونه رحمی نیست و بجز کشتن و ویران کردن هنر دیگری ندارند. مردم ایران زمین و رهبرانشان نا امید و زار و نزار در این حال و هوا بودند که تورانیان که هرلحظه میتوانستند شهر را اشغال کنند شرطی را برای ایرانیان قائل شدند که به هیچ عنوان انتظارش نمیرفت. همان زمان که شرط را قائل شدند کار پهلوانی را همانجا کردند که به جوان کمانگیر گمنامی فرصت قهرمان و اسطوره شدن دادند. تیر آرش که گویا از روی "البز کوه" در نزدیکی بلخ به طرف شمال پرت شده بود در ساحل شمال آمودریا بر روی تنه درخت گردوئی نشست و در نتیجه تورانیان ( سکاهای دو رگه) به آسیای میانه ( تاجیکستان و قرقیزستان و ازبکستان امروز ) باز کشتند. ضمنا "البرزکوه" یا "کوه البرز" از کوههای رشته کوه هندوکش و در نزدیکی بلخ است و هنوز هم همین نام را دارد. با "رشته کوه البرز" در ایران اشتباه نشود. تصورش را بکنید که تیر آرش که از بالای کوه پرتاب شده بود اگر هزار متر هم خارج از شهر میرفت باز ایرانزمین اشغال نمیشد. منتها از آنجائیکه "ایرانیان خیلی خوش اشتها و وطنپرست" تشریف داشتند تیر آرش که به قیمت جانش هم تمام شده بود یکی دو روز روی هوا پرواز کرد تا به ساحل شمالی آمودریا رسید و جالب اینجاست که تورانیان نیز به قولشان وفا کردند و شرط را بجا آوردند و بدون هیچگونه جنگ و جدل و کشتاری دوباره بر گشتند سرِ جای اولشان. در داستانهای اصیل شاهنامه مثل نبرد رستم و اسفندیار، گردآفرید و سهراب و رستم و سهراب این پهلوانان تورانی هستند که در مقابل راسیسم و زن ستیزی شاهان ایرانی مقاومت میکنند و رستم مظهر آئین پهلوانی در همه نبردها پیروزمند از آب در میاید تا آئین پهلوانی پابرجا بماند . گشتاسب شاه نژادپرست بلخ پسر و دو نوه اش را برای دستگیر و تحقیر نمودن رستم به سیستان گسیل میکند و همه شان را به کشتن میدهد. آنها حتی سهراب پسر رستم را با مذهب و افکار راسیستی خودشان خودخواه و مدعی تربیت میکنند و به جنگ پدرش گسیلش میکنند و به کشتنش میدهند.
درود عباس عزیز اتفاقا بعد از کامنت اولتون من خیلی تو کتابهای چاپ شده گشتم و یکی دو تا پیدا کردم ولی چون از محتویاتش مطمئن نبودم سفارش دادم که به دستمون برسه و خودمون مطالعه کنیم و اگر خوب بود به شما هم معرفی کنیم شک نکنین که کامنتتون مدنظرمون هست و ممنون میشم چند وقت دیگه بهمون یادآوری کنین که نتیجه رو براتون بنویسم، چون تعداد کامنتها بالاست نگرانم که گمتون کنم سلام به دختر زیباتون برسونین ارادت ❤️
رویکرد ما در قصهگو این نیست صرفا به یک متن اکتفا کنیم، اگر قراره داستانی رو روایت کنیم متون جانبی رو هم بررسی میکنیم و اگر نکتهای باشه حتما میگیم. این رویکرد ماست و خواهد بود❤️❤️
🔥تا حالا هیچ کس را ندیدم که به این زیبایی همه چیز را بگه❤پاینده ایران جاوید شاهان ایران ❤
ممنون ازشما عالي❤❤❤❤
سپاس بانو بزرگ وخوش بیان خسته نباشید و پاینده باشید ممنون از گروه تون❤❤
درود بر شما بانو،بسیار زیبا چون هم از شاهنامه فردوسی بی همتا میگویی هم از متون باستانی و با توضیحات زیبا گره از مغز شنونده باز میکنی❤
❤❤❤
بسیار سپاسگزارم از برنامه پادکست مفید و ارزنده شما 🙏🌹
❤❤❤
آفرین و درود بر شما هم میهن عزیز،
نحوه تعریف و تفسیر شما عالی است.
سپاسگذارم
❤❤❤❤❤❤❤❤❤
لذت بردم از این روایت ناب❤
ممنون مرضیه❤❤❤❤❤
❤️❤️❤️
قصه گوی زیبا و خوش صدا ، درود و سپاس 🙏👏
❤️❤️❤️
سپاسگزارم، پاینده باشید.
❤❤❤❤
در مورد ازدواج اسفندیار،اگر منبع شما شاهنامه است، پس موضوعی که در شاهنامه عنوان نشده را بازگو نباید بکنید، مگر اینکه منظور خاصی داشته باشید!!!
عالی بود این داستان. کاراکترها فوق العادهن.
ممنون بابت روایت زیباتون. خسته نباشید
ممنون از همراهی شما❤🙏
چه صدایی،چه بیان شیرین و زیبایی،نفستان گرم،لذت میبریم بانو🌻
آفرین آفرین محتوای چنلتون عالیه بسیار مناسب برای کودکان و نوجوانان که ما تو چنل های فارسی کم داریم خسته نباشید❤️
درود بر بانوی مهرم سپاسگزارم از سخن شیرنتان.
عالی متشکرم از زحماتتون ❤
سپاس بیکران
تشکر از شما و شادی و امین
خیلی دلنشین توضیح میدین یه لحظه هم ادم دوست نداره از داستان غافل بشه پاینده باشید😍😍لطفا بازم ادامه بدین❤
درود بر بانوی خوش سخن ایران زمین❤❤❤❤
فوق العاده ❤
عالی هستید. آرزوی موفقیت و شادمانی
دمتون گرم و سرتون خوش بچه های گروه خوشگل و مهربونِ قصه گو🙂
کارِتون درسته و از قضای روزگار خییییلی هم درسته🙂✌🏼
واقعا لذت بردم ،عالی عالی بود❤
واقعا عالی بود.دستتون درد نکنه💙
درود. درود درود. ❤❤❤
اولین باره کانال قصه گو رو میبینم جالبه . مسلط بودن شما هم به جذاب بودن داستان اضافه کرده . موفق باشید
❤️❤️❤️ممنونم
درود و سپاس لطفتون پایدار🌹🌹
❤️❤️🥰🥰🥰
Tanks🙏🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹
ممنونم عالی هستید
خیلی عالی بود . واقعا خیلی خوبه که این داستان ها رو میشنوم
❤️❤️ممنون از همراهی شما
مرضیه جان شما واقعا معرکه هستید❤ مرسی برای زحماتی که در ساخت ویدئوهاتون می کشید و خسته نباشید حسابی😊❤
عالی
MARG BAR ISLAM . JAVID ARIA , AVESTA and GORGIN SHAH .
Thank you ❤❤❤
پیروز و پایدار باشید ✌️
درود و سپاس
❤️❤️
سلام و ادب خانوم جان 💙 لایک کردم که بعدا رسیدم خونه گوش کنم 😁 ممنونم از زحماتتون 🙏💙💙
❤️❤️❤️
چه داستان خوبی، چه روایت خوبی
چقد نقاشی زیبا بود، چه کیف داد دیدن نقاشی و این ویدیو، دست شما و شادی عزیز درد نکنه ❤
❤❤❤ممنونم از محبتت ❤❤
مرضیهی عزیز یک دنیا سپاس برای انتخاب داستان رستم و اسفندیار. این داستان نبرد میان آزادگی و بندگیست... رستم نمایندهی انسانهای آزاده و اسفندیار نمایندهی دین حکومتیه... نبرد میان این دو اعتقاده... اعتقادی که میگه: نبندد مرا دست چرخ بلند و اعتقادی که میگه: چو فرمان یزدان چو فرمان شاه ...
دختر قصهگوی ایران شما بینظیرید🌸🌸🌸
ممنونم از محبت شما❤️❤️❤️
Big Like
❤️❤️❤️
بسیار عالی تعریف کردید
❤❤❤❤
Merci 9
❤❤❤
مرسی مرضیه جان،بسیار عالی و زیبا😊❤❤
❤️🥰❤️🥰
عالی بود این قصه😊
رستم قهرمان کودکی های منه🥹
❤❤❤
ممنونم از داستان سرایی زیباتون مرضیه جون مهربون امیدوارم که همیشه دلتون شاد و تنتون سلامت در کنار خانواده محترمتون و درپناه خدا باشید 🙏😘🌹
ممنونم از محبتت❤️❤️
مرسی مرضیه جان
❤🙏❤🙏ممنون از همراهیت
ممنون از مرضیه عزیز دل ❤
❤️❤️❤️
خسته نباشی مرضیه عزیز❤
چقدر قصه های شاهنامه جذاب هستند
❤️❤️❤️
ولی چه غم انگیز بود😔
کاش دوباره بیاین من همه داستاناتون ده بار گوش کردم توروخدا باز بیاین و برامون قصه بگین☹️😭
❤❤
داستان را بسیار روان و شنیدنی روایت میکنید. ولی در لابه لای بیان خود، ابیات بیشتری از شاهنامه بخوانید.❤
❤❤❤
❤❤❤
چه دعوایی شدا😕
😊😊😊سلام خوش تعریف عالی مثل همیشه بی نظیر این قسمت یه کم شعرش کم بود شعر رو به جا وزیبا میخونی پوآرو هستم ممنون ❤❤❤
چقدر دلم برای رستم گرفت همش تو جنگ بوده و احساس میکنم سرنوشت سختی داشته❤
❤❤❤دقیقا همینطوره
💚💚💚💚💚
❤❤❤
درود بر دختر ایران❤
ممنون از بیان زیباتون از اینکه به شیوه دیگری داستان رو ادامه میدید و اینکه متاسفم از این شنیدن داستان از طرف ما و نداشتن تاثیر بر روی ما ایرانیها. فردوسی بزرگ سالها زحمت کشید تا این داستان مشعل روشنی باشه برای راه آینده ما ایرانیها دریغ از کوردلی ما😢 کاش پر سوم برای بیداری ما ایرانیها آتش بگیرد❤❤❤
چقدر حیف که دیگه ویدیو جدید ندارید☹️
زنده باد ایران ❤❤❤❤❤❤❤
❤❤❤❤
Mamnoon ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
♥️♥️♥️
من جديدا شما را پيدا كردم و بسيار استفاده ميكنم و لذت ميبرم
اپیزودی ندارید داستان زندگی اسفنديار به طور کامل توش باشه؟
با ادب و درود
شاهنامه از ایرانیان سخن میگوید و شما نیز اینکونه باشید ِ سلام عربی تازی ست ِدرود ایرانی ست ِو بعد سیاوش نیست . سیاووش درست است ِ
روایت ِ واژه ای حوزوی و تازیست ِ میشود از داستان ِقصه ِو ماجرا بهره جست. بامهر ❤🙏
سلام دوست عزیز. اگر قرار باشه واژههای عربیای که در بافت زبان فارسی تنیده شدند رو از زبان فارسی جدا کنیم باید آثار تمام بزرگان مثل حافظ و سعدی و مولوی رو کنار بگذاریم که بسیار دور از منطق است. درباره شکل وازهها هم توضیح دادم که کاملا مطابق نسخه دکتر خالقی تلفظ میکنم و از اعراب گذاری ایشون استفاده میکنم. ❤🙏
Vali age baham tim mishodan kheyli tim ghaviyi mishodan 🤔
❤️❤️
بر خلاف نظرات رایج و معمول "شاهنامه" به معنی "داستان شاهان ایرانی" نیست بلکه به معنی "مجموعه نامه های مانده از گذشته" و به عبارت دیگر به معنی "شاه نامه ها" ست. داستان آرش هرچند که در شاهنامه نیامده را میتوان از مجموعۀ نامه های از قدیم مانده محسوب داشت. منظور از "مرز ایران و توران" نیز همان روخانه موسوم به "آمودریا" یا "جیهون" است. گویا اعراب آنرا به یکی از رودخانه های جاری در بهشت تشبیه کرده اند. شمال رودخانه مأمن سکاهای دو رگه "اروآسیائی" بود که سر به مهاجرت به مناطق جلگه ای و گرمتر شبه قارۀ هند داشتند. این مناطق قبلاً توسط طوایف موسوم به آریائی یا به پهلوی "ایرانی" اشغال شده بود و بلخ و سمنگان و کابل از شهرهای مهمش بودند. مرز غربی شان هم شهر "آریاته - بعدها هرات" غربی ترین رودخانه شان هم "آریه رود - اری رود - هریرود" بود.
القصه داستانهای اصیل شاهنامه به غیر از بخش به اصطلاح "تاریخی" آن که توسط موبدان و دبیران اواخر زمان ساسانیان برای عظمت بخشیدن به حکومت ساسانیان و بنیانگذارانش تهیه و تنظیم شده حاکی از مقاومت پهلوانهای دو رگۀ سکائی در مقابل تمایلات نژاد پرستانه و حتی زن ستیزانۀ شاهان ایرانی است. داستان آرش نیز یکی از همان حماسه های جاویدان تقابل آئین پهلوانی با باورهای نژاد پرستانه شاهان مذهبی و نژاد پرست ایرانی همچون لهراسب و گشتاسب به مرکزیت بلخ است. ..........
القصّه، اول اینکه "آرش" خود به معنی "کمانگیر" است و معادل "آرچر" است. در یونان و در غرب سکاها را "آرکر - آرچر = کمانگیر" نیز خطاب میکردند. در داستان آرش یا همان داستان "کمانگیر" منظور اسطوره پرداز از "آرش" یک کمانگیر از میان مردم است و اسمش هم معلوم و مهم نیست. او یک جوان کمانگیر از میان مردم است که کار قهرمانی میکند. داستان بر این منوال میگذرد که تورانیان ( فرزندان تور پسر فریدون که ایرج را کشت و به شمال رفت و با لشکریان بزرگی از مردم "ایرانی- آسیائی" به ایران زمین " جغرافیای امروز افغانستان" برای تصرف آن باز گشت. تورانیان به ایران زمین حمله کرده و آنرا تحت محاصرۀ خود درآورده اند و هیچگونه امیدی هم به نجات نیست. اگر شهر را اشغال کنند بیم کشتار و تجاوز و تحقیر میرود. همه از خُرد و کلان در هول و هراسند که دشمنان ایرانزمین را هیچگونه رحمی نیست و بجز کشتن و ویران کردن هنر دیگری ندارند. مردم ایران زمین و رهبرانشان نا امید و زار و نزار در این حال و هوا بودند که تورانیان که هرلحظه میتوانستند شهر را اشغال کنند شرطی را برای ایرانیان قائل شدند که به هیچ عنوان انتظارش نمیرفت. همان زمان که شرط را قائل شدند کار پهلوانی را همانجا کردند که به جوان کمانگیر گمنامی فرصت قهرمان و اسطوره شدن دادند. تیر آرش که گویا از روی "البز کوه" در نزدیکی بلخ به طرف شمال پرت شده بود در ساحل شمال آمودریا بر روی تنه درخت گردوئی نشست و در نتیجه تورانیان ( سکاهای دو رگه) به آسیای میانه ( تاجیکستان و قرقیزستان و ازبکستان امروز ) باز کشتند. ضمنا "البرزکوه" یا "کوه البرز" از کوههای رشته کوه هندوکش و در نزدیکی بلخ است و هنوز هم همین نام را دارد. با "رشته کوه البرز" در ایران اشتباه نشود. تصورش را بکنید که تیر آرش که از بالای کوه پرتاب شده بود اگر هزار متر هم خارج از شهر میرفت باز ایرانزمین اشغال نمیشد. منتها از آنجائیکه "ایرانیان خیلی خوش اشتها و وطنپرست" تشریف داشتند تیر آرش که به قیمت جانش هم تمام شده بود یکی دو روز روی هوا پرواز کرد تا به ساحل شمالی آمودریا رسید و جالب اینجاست که تورانیان نیز به قولشان وفا کردند و شرط را بجا آوردند و بدون هیچگونه جنگ و جدل و کشتاری دوباره بر گشتند سرِ جای اولشان. در داستانهای اصیل شاهنامه مثل نبرد رستم و اسفندیار، گردآفرید و سهراب و رستم و سهراب این پهلوانان تورانی هستند که در مقابل راسیسم و زن ستیزی شاهان ایرانی مقاومت میکنند و رستم مظهر آئین پهلوانی در همه نبردها پیروزمند از آب در میاید تا آئین پهلوانی پابرجا بماند . گشتاسب شاه نژادپرست بلخ پسر و دو نوه اش را برای دستگیر و تحقیر نمودن رستم به سیستان گسیل میکند و همه شان را به کشتن میدهد. آنها حتی سهراب پسر رستم را با مذهب و افکار راسیستی خودشان خودخواه و مدعی تربیت میکنند و به جنگ پدرش گسیلش میکنند و به کشتنش میدهند.
درود بانو امشب دومین پیام مینویسم آیا کسی کتاب شاهنامه رو به زبان ساده امروزی نوشته چون زیبایی خط به خط شاهنامه رو فقط شما اساتید میدونید
درود عباس عزیز
اتفاقا بعد از کامنت اولتون من خیلی تو کتابهای چاپ شده گشتم و یکی دو تا پیدا کردم ولی چون از محتویاتش مطمئن نبودم سفارش دادم که به دستمون برسه و خودمون مطالعه کنیم و اگر خوب بود به شما هم معرفی کنیم
شک نکنین که کامنتتون مدنظرمون هست و ممنون میشم چند وقت دیگه بهمون یادآوری کنین که نتیجه رو براتون بنویسم، چون تعداد کامنتها بالاست نگرانم که گمتون کنم
سلام به دختر زیباتون برسونین
ارادت ❤️
میخوام ترجمه بشوی به زبان عربی
تلخ ترین نبرد پهلوانی ایران،نقطه سقوط پهلوانی
❤️❤️
در شاهنانه اشاره نمیشه به ازدواج اسفندیار با خواهرش بعد شما میایی اینو میگی ؟اگه شاهنانه رو داری میگی پس باید عیننا شاهنامه رو بگی
رویکرد ما در قصهگو این نیست صرفا به یک متن اکتفا کنیم، اگر قراره داستانی رو روایت کنیم متون جانبی رو هم بررسی میکنیم و اگر نکتهای باشه حتما میگیم.
این رویکرد ماست و خواهد بود❤️❤️
❤❤❤
❤❤❤