Fataneh live in Concert - 1995 in Swiss / Zurich - Part 2/2

Поделиться
HTML-код
  • Опубликовано: 24 дек 2018
  • Fataneh live in Concert - 1995 in Swiss / Zurich - Part 2/2
  • ВидеоклипыВидеоклипы

Комментарии • 5

  • @yaasseerr
    @yaasseerr 11 месяцев назад

    لطفا اگر از بانو مهستی و یا با ایشون کنسرت دارید ازتون خواهش میکنم به اشتراک بزارید لطفا

  • @hamidmohseni5745
    @hamidmohseni5745 5 лет назад

    Fadat besham ke euros az on roza zibatar ham hats Fataneh jan. Asheghetam

  • @hamidmohseni5745
    @hamidmohseni5745 5 лет назад

    Mahyar jan radat aziz ke in concerto to RUclips gozashti

  • @emtfgadas6726
    @emtfgadas6726 2 года назад

    A . Abbassian
    هم میهنان گرامی لطفا توچه گنید به دومین آهنگ از گنسرت خانم فتانه :
    "هوار هوار بردن دار و ندار ما را " نقد بر این آهنگ است که عده ای آن آنچنان با شادی و با غروری میرقصند و تکرار میگنند و هوار هوار میگنند که بردن همه مال و منال ما را و با آن میرقصند و بخاطر بردن مالشان شادی میگنند .
    بهمین جهت تصمیم کرفتم که این پدیده غیر اعقلانی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهم که چگونه چنین امری امگان پذیر است .
    فرقی نداره که این آهنگ مربوط به چه دوره ای و مربوط به چه جریان عشق و یا سیاسی است . در اینجا صحبت از بردن مال و منال و منال است که توسط آهنگ خوانده میشود دیگر فرقی ندارد که در رابطه با چه جریانی است . آنچه که مسلم است این است که بردن مال و منال انسان دیگر شادی و رقصیدن نداره .
    تا اینجای صورت مسئله درست طرح شده یا نه ؟.
    در این جا دو پرسش مطرح میشود که آیا شاعر این شعر را برای این ساخت که مردم با آن برقصند و شادی گنند ؟ و یا اینکه در اندیشه باشند و راه چاره بیاندیشند برای اینکه مال ومنال آنها از دستشان بیرون کشیده شده است و باید راه و چاره ای برای آن جست و جو گنند .؟
    بنابراین اکر اولین هدف شاعر مطرح باشد باین معنی که برای نابودی مال و منال یک ملت بهر دلیلی بایست شادی کرد بجرعت میتوان گفت که این شاعر و خواننده تعلقات میهنی ندارند .
    پرسش ایجاست که بچه مناسبت می بایست با این اشعار بی منطق چنان خواند و شادی کرد .
    مردم‌ برای این که مالشان برده شده می بایست شادی کنند ؟. در واقع این کاری است که دشمنان برای ما انجام میدهند .
    واقعا اکر چنین باشد باید برای احمقی این مردم گریست . مردمی که برای نابودی ما شادی میگنند اصلا ایرانی نیستند و فقط فارسی صحبت میگنند .
    بهر حال هیچ منطقی وجود ندارد برای این موردی که شما برای اینکه مال و منال شما را بردن اصلا دچار غم و اندوه نمی شوید و بر عکس میخوانید و میرقصید و حلحله میگنید بسیار جای تعجب است .
    در گل میتوان چنین نتیچه کرفت که بسیاری از مردم چون اندیشه کردن و تجزیه تحلیل کردن را بلد نیستند در نتیچه قدرت تشخیص بد از از خوب را مثل یک انسان معمول بلد نیستند .
    این حهل حهله کردن در میان شادی آنها در نتیچه نا آگاهی آن ها است .
    بسیاری از پژوهشگران تاگید بر این دارند که مردم مذهبی ذهنشان بخاطر پر کردن موهمات در نتیچه خالی ازماهیت و دور از واقعیت است .
    بهمین دلیل یک بانو خواننده میتواند چنان آنها را به هیجان بیآورد که آنها نیز با آنها باتفاق شادی گنند .
    چگونه بخش های زیادی از مردم نمی توانند این موارد مهم و ساده را در پیش خود در اندیشه خود بررسی گنند و درست و یا نا درست بودن آن را تشخیص بدهند .
    این درست حالت همان امامزاده ها را دارد که مردم برای دشمنان خود گریه و زاری میگنند .
    این پرسش بزرگی است که میبایست در واقع ایرانی حال طی صده های طولانی از خود میگردند که چه عواملی باعث میشود که ما بر علیه خود عمل میگنیم .
    این پرسش ها را می بایست متخصصین علوم سیاسی و تاریخی و جامعه شناسان به آن جواب میدادند .
    ولی متاسفانه امروزه بعضی ار صاحبان اسم خود مشغول عادی کردن روابط نامشروع جامعه و درامد آفرینی و اندوه سرمایه هستند .
    ویا ابنکه آن کسانی که ما بآنها متخصص و یاروشن اندیش مینامیم خود دارای ذهنیتی دشمن وار و یا عقب افتاده عقیدتی می باشند .
    در ایجا می بایست اشاره کوتا به ما فوق بودن انسان در رابطه با حیوان در طبیعت انداخته شود .
    درست که بشر و یا انسان بر خلاف حیوانات دارای دستگاه اندیشه در حد بسیار بالا واز همه مهمتر دارای آرشیو بسیار بزرگ حافظه و در مجموع دارای بخش تجزیه وتحلیل داده ها توسط اندیشه است و در نتیچه خرد مندی میباشند ول چه فایده اکر خرد آنها همان طور مثل دوران گودگی که تجربه ای بدون اندیشه برروی آن نقش نگرفته و ذهن او خالی از تجربیات عینی و آزمایش نشده و نسنجیده هیچگونه نقش نکرفته و همانطور مثال دوران گودکی خام باقی بمانده .
    عوض محتویات پر از موارد درهم و برهم .
    هستی واقعی از نظر فلسفی هنگامی شگل میگیرد که انسان در مورد هرچیز شروع به اندیشیدن کند و تجربیات خود را بوسیله اندیشیدن تبدیل به شعور و خرد و انرا پخته گرده و تبدیل به آگاهی گند .
    بنابراین کسانی که با آهنگ و شعر " هوار هوار بردن مال و منال ما را از دست ما کرفتن آن یار بی وفا را"
    را می خواند و شادی برای بردن مال و منال خود میکند دارای ذهنیتی خام و در از منطق و در نتیچه تهی از هر گونه آگاهی است .
    A . Abbassian
    Deuschland
    20 . 9 . 2021

  • @seddimoussavi3721
    @seddimoussavi3721 2 года назад +1

    Trashy trashy.