بخشی از کتاب: 'منهج شیخ الاسلام ابن تیمیه در تعامل با مخالفین' منهج شیخ الاسلام ابن تیمیه در تعامل با مخالفین بسم الله الرحمن الرحیم اختلاف یکی از سنتهای تکوینی الله متعال است چنانکه خود میفرماید:﴿وَلَا يَزَالُونَ مُخۡتَلِفِينَ١١٨ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَۚ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمۡۗ وَتَمَّتۡ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ ٱلۡجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ أَجۡمَعِينَ١١٩﴾[هود: ١١٨-١١٩] «ولی (آنها) همواره مختلفاند؛ مگر کسیکه پروردگارت (بر او) رحم کند و برای همین آنها را آفریده است» . اختلاف دو نوع است: نوعی که حرام و مذموم است و آن عبارت است از: اختلافی که تفرق و پراکندگی است و فرقههای منحرف گرفتار آن شدند. چنانکه الله متعال میفرماید:﴿وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَٱخۡتَلَفُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ١٠٥﴾[آل عمران: ١٠٥] «و مانند کسانی نباشید که پراکنده شدند و اختلاف کردند پس از آنکه دلایل روشن برایشان آمد و اینان برایشان عذاب بزرگی است» . همچنین میفرماید:﴿وَلَا تَكُونُواْ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ٣١ مِنَ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗاۖ كُلُّ حِزۡبِۢ بِمَا لَدَيۡهِمۡ فَرِحُونَ٣٢﴾[الروم: ٣١-٣٢] «و از مشرکان نباشید؛ از کسانیکه دین خود را پاره پاره کردند و فرقه فرقه شدند، و هر گروهی به آنچه نزد خود دارند خوشحالند» . نوع دیگر اختلافِ جایز است و آن عبارت است از اختلاف اهل حق در امور علمی و عملی که خلاف در آنها امری جایز بوده و گنجایش آن وجود دارد و اختلاف کنندگان در هر صورت به دو یا یک اجر و پاداش دست پیدا میکنند. در این نوع، ولاء و براء معنایی ندارد وگرنه ثمرهی آن تعصب وبه نرمی سخن گفتن از جمله صفات شیخ رحمه الله به نرمی سخن گفتن با مخالفان بود هرچند مخالف در مورد او شدت به خرج میداد؛ تا به رهنمود الهی گردن نهاده باشد؛ آنجا که بخشی از کتاب: 'منهج شیخ الاسلام ابن تیمیه در تعامل با مخالفین' میفرماید:﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلۡحِكۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ١٢٥﴾[النحل: ١٢٥] «با حکمت و پند نیکو (مردم را) به راه پروردگارت دعوت نما و با روشی که نیکوتر است با آنها (بحث و) مناظره کن، بیتردید پروردگارت به (حال) کسیکه از راه او گمراه شده است داناتر است و (نیز) او به هدایتیافتگان داناتر است» . و اینکه میفرماید:﴿وَقُل لِّعِبَادِي يَقُولُواْ ٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُۚ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ يَنزَغُ بَيۡنَهُمۡۚ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ كَانَ لِلۡإِنسَٰنِ عَدُوّٗا مُّبِينٗا٥٣﴾[الإسراء: ٥٣] «و به بندگانم بگو: (با یکدیگر) سخنی بگویند که آن بهترین باشد، بیگمان شیطان میان آنها فتنه (و فساد) میکند، به راستی که شیطان دشمن آشکاری برای انسان است» .بخشی از کتاب: 'اصول و مبانی اعتقادی «اصول السنة»' اصول و مبانی اعتقادی اصول سنت نزد ما عبارت است از تمسک جستن به آنچه اصحاب رسول الله صلى الله عليه و سلم بر آن بودند و اقتدا به آنها و ترک بدعتها؛ و هر بدعتی گمراهی است؛ و ترک جدال در دین. ١- بخشی از حدیث عرباض بن ساریه رضي الله عنه است که میگوید: «روزی رسول الله بر ما نماز گزارد و پس از نماز رو به ما کرده و به پند و اندرز پرداخت، چنان پند و اندرزی رسا که در اثر آن اشکها بر چشمها جاری شده و قلبها هراسان و لبریز از خوف گردید؛ کسی گفت: ای رسول خدا، گویا که این موعظه، موعظهی خداحافظی است، ما را به چه امر میکنی؟ رسول الله صلى الله عليه و سلم فرمودند:«أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَالسَّمْعِ وَالطَّاعَةِ، وَإِنْ عَبْدًا حَبَشِيًّا، فَإِنَّهُ مَنْ يَعِشْ مِنْكُمْ بَعْدِي فَسَيَرَى اخْتِلَافًا كَثِيرًا، فَعَلَيْكُمْ بِسُنَّتِي وَسُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الْمَهْدِيِّينَ الرَّاشِدِينَ، تَمَسَّكُوا بِهَا وَعَضُّوا عَلَيْهَا بِالنَّوَاجِذِ، وَإِيَّاكُمْ وَمُحْدَثَاتِ الْأُمُورِ، فَإِنَّ كُلَّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ، وَكُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ»: «شما را به تقوای الهی و شنیدن و اطاعت کردن (از امیر مسلمان، حتی) اگر غلامی حبشی باشد، سفارش میکنم؛ هرکس پس از من زندگی کند، اختلافات بسیاری را خواهد دید و شاهد خواهد بود، پس (در چنین شرایطی) بر شماست که سنت مرا و راه و روش خلفای هدایت شده هدایتگر را بر خود لازم بگیرید و به آنها تمسک جویید و آنها را با دندان محکم بگیرید و از امور نوپیدای (در دین) برحذر باشید و دوری کنید، چرا که هر امر نو پیدایی (در دین) بدعت است و هر بدعتی گمراهی است». این حدیث، حدیث بزرگ و صحیحی است که امام احمد (٤/١٢٦)، ابن ابی عاصم در«السنة» (٢٦)، أبوداود (٤٦٠٧)، ترمذی (٢٦٧٦)، ابن ماجه (٤ در«البدع» (ص ٢٣)، حاکم (١/٩٥)، عکبری در «الإبانه» (١/٣٠٥)، آجرّی در «الشریعة» (ص٤٦)، طبرانی در «الکبیر» (١٨/٢٤٦)، ابونعیم در «الضعفاء»، ابن عبدالبر در «جامع بیان العلم» (٢/١٨٢) و بیهقی در «الکبری» (١٠/١١٤) آن را روایت کردهاند. طرق مختلف این حدیث و شواهد آن را در حاشیه خود بر کتاب «المذکر و التذکیر والذکر» از ابن ابیعاصم (ص ٤٦) ذکر کردهام. ا
بخشی از کتاب: 'مباحثی پیرامون نواقض اسلام' الله متعال، میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُۚ﴾[النساء: ۴۸]. « همانا الله این را که به او شرک ورزند، نمیآمرزد و جز شرک را برای هر که بخواهد میبخشد ». و میفرماید: ﴿إِنَّهُۥ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ ٱلۡجَنَّةَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ ٧٢﴾[المائدة: ۷۲]. « بهراستی هر کس به الله شرک ورزد، الله بهشت را بر او حرام نموده و جایگاهش دوزخ است و ستمکاران هیچ یاوری ندارند ». از آن جمله، ذبح (قربانی کردن) برای غیر الله میباشد؛ مانند کسی که برای جن یا قبر، قربانی میکند.] شرک، بدین معناست که کسی یا چیزی را در ربوبیت و الوهیت، شریک الله میسازند که غالباً شرک در الوهیت، بیش از شرک در ربوبیت است. شرک، بزرگترین معصیت و نافرمانی از الله متعال است و بیشترین جرم را در میان نواقض اسلام دارد. الله متعال، بهروشنی بیان فرموده که گناه شرک را برای هیچ مشرکی نمیبخشد، مگر اینکه توبه نماید. چنانکه مشهور است برخی از اعمال نیک، کفارهی گناهان بزرگ محسوب میشود، ولی گناه شرک، هیچ کفارهای ندارد؛ و تنها عاملی که باعث بخشش این گناه میگردد، این است که مشرک، از شرک خود توبه کند. از اینرو الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُ﴾[النساء: ۴۸]. « همانا الله این را که به او شرک ورزند، نمیآمرزد و جز شرک را برای هر که بخواهد میبخشد ». شرک، ظلم و گناهِ بسیار بزرگی است. الله عز و جل میفرماید: ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ يَلۡبِسُوٓاْ إِيمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ ٨٢﴾[الأنعام: ۸۲]. « امنیت، از آنِ کسانی است که ایمان آوردند و ایمانشان را به شرک نیامیختند؛ آنان، هدایتیافتهاند ». احمد، بخاری و مسلم از سلیمان از ابراهیم از علقمه از عبدالله روایت کردهاند که وقتی این آیه - یعنی آیهی ۸۲ سورهی «انعام»- نازل شد، مفهوم این آیه برای اصحاب پیامبر صلى الله عليه و آله و سلم ، دشوار بود. از اینرو گفتند: چه کسی از ما، بر خویشتن، ستم نمیکند؟ رسولالله صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «آنگونه که شما میپندارید، نیست؛ بلکه مفهومش مانند سخن لقمان به فرزند اوست:﴿يَٰبُنَيَّ لَا تُشۡرِكۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّ ٱلشِّرۡكَ لَظُلۡمٌ عَظِيمٞ﴾[۸]. امام احمد و بخاری و مسلم از منصور از ابووائل از عمرو بن شرحبیل از عبدالله روایت کردهاند: «سَأَلْتُ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله و سلم أَيُّ الذَّنْبِ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ قَالَ أَنْ تَجْعَلَ لِلَّهِ نِدًّا وَهُوَ خَلَقَكَ، قُلْتُ: إِنَّ ذَلِكَ لَعَظِيمٌ». یعنی: عبدالله بن مسعود سمیگوید: از پیامبر صلى الله عليه و آله و سلم پرسیدم: بزرگترین گناه نزد الله چیست؟ فرمود: «اینکه کسی یا چیزی را با الله، شریک قرار دهی، حال آنکه الله، تو را آفریده است». عبدالله سمیگوید: گفتم: بهراستی که این، گناهِ بزرگی است. چرا بزرگترین گناه و بدترین ظلم نباشد در حالیکه شرک، برابر و همسان دانستن مخلوق است با خالق هستی؟ شرک، عیبی بزرگ و نکوهیده میباشد که الله متعال، خود را از آن پاک و دور دانسته است؛ لذا هرکس به الله شرک ورزد، به مخالفت با او برخاسته و کاستی و عیبی را به الله نسبت داده که شایستهی او نیست؛ زیرا الله متعال، از هر عیب و نقصی، پاک و منزّه است. الله عز و جل ، خود از حال و روز مشرکان و سخنانی که روز قیامت به معبودان باطل خویش میگویند، خبر داده و فرموده است: ﴿قَالُواْ وَهُمۡ فِيهَا يَخۡتَصِمُونَ ٩٦ تَٱللَّهِ إِن كُنَّا لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ ٩٧ إِذۡ نُسَوِّيكُم بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٩٨﴾[الشعراء: ۹۶-۹۸]. « و در دوزخ در حالى که با هم مشاجره مىکنند، (به معبودان خویش) مىگویند: سوگند به الله که ما در گمراهى آشکارى بودیم، چون شما را با پروردگار جهانیان برابر مىدانستیم ». بهشت بر مشرک، حرام است؛ همانگونه که الله عز و جل میفرماید: ﴿إِنَّهُۥ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ ٱلۡجَنَّةَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ﴾[المائدة: ۷۲]. « بهراستی هر کس به الله شرک ورزد، الله بهشت را بر او حرام نموده و جایگاهش دوزخ است و ستمکاران هیچ یاوری ندارند ». همهی اعمال مشرک، تباه میگردد: ﴿وَلَوۡ أَشۡرَكُواْ لَحَبِطَ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ﴾[الأنعام: ۸۸]. « و اگر شرک بورزند، اعمالشان نابود میشود.. ». همچنین میفرماید: ﴿لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ﴾[الزمر: ۶۵]. « اگر شرک بورزی، بهطور قطع عملت نابود و تباه میشود ». عمل که در این آیه شامل همه اعمال انسان می باشد، بیعنی همهی اعمال صالح تباه میشود. و چیزی جز شرک اکبر ،نمی تواند همهی اعمال را نابود کند. جان و مال مشرک، حلال میباشد؛ جز در مواردی که شریعت، مستثنا کرده است، مانند کافرِ ذمی و همپیمان.[۹]الله عز و جل میفرماید: ﴿فَٱقۡتُلُواْ ٱلۡمُشۡرِكِينَ حَيۡثُ وَجَدتُّمُوهُمۡ وَخُذُوهُمۡ وَٱحۡصُرُوهُمۡ وَٱقۡعُدُواْ لَهُمۡ كُلَّ مَرۡصَدٖ﴾[التوبة: ۵]. « پس مشرکان را هر جا که یافتید، بکشید و آنان را بهاسارت بگیرید و محاصره نمایید و در هر کمینگاهی به کمینشان بنشینید ». ارسال شده به وسیلۀ: کتابخانه الکترونیکی قلم دانلود برنامۀ آیفون وآیپد: appsto.re/us/dr-52.i نسخۀ اندروید: goo.gl/ATGHt0
فتاوی علّامه ناصر الفهد-فك الله أسره- ازشیخ المحدث علّامه ناصر الفهد -فك الله أسره- پرسیده شدند: آیا تلبیس (پوشیده بودن حقائق بواسطه امور یا افرادی) در مسائل شرك اکبر و أصل دین عذر است؟ پس -الله حفظش کند- جواب دادند: تلبیس در شرك اکبر عذر نیست، پس کسیکه در کفر به غیر از اکراه بیفتد پس او کافر است،و بیشتر کفار در کفر واقع نشدند مگر به خاطر تلبیس بزرگان و علمایشان بر آنان، ➖الله تعالی میفرماید: اتخذوا أحبارهم ورهبانهم أَرْبَابًا من دون اللَّه [التوبه: ٣١] ترجمه: احبار و راهبانشان را به جاى خداوند، به خدايى گرفتهاند. و این سرزنش کفار است نه إعذار آنان، ➖ الله تعالی در موردشان -در حالیکه در آتشاند- میفرماید : وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا [احزاب:٦٧] ترجمه: و مىگويند: «پروردگارا، ما رؤسا و بزرگتران خويش را اطاعت كرديم و ما را از راه به در كردند.» ➖و میفرماید: وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلَا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ[سبأ: ٣١] ترجمه: و اگر روزی که آن ظالمان را در پیشگاه خدا باز داشتهاند ببینی در حالی که با یکدیگر به دشمنی و گفتگو برخاسته و ضعیفان تابع به رؤسای گردنکش خطاب کنند که اگر اغوای شما نبود ما البته ایمان میآوردیم. آیات و آیات دیگری در این رابطه وجود دارد. همچنانکه در حدیث مشهور آمده است، حدیث عبدالله بن عمرو رضی الله عنهما در خصوص قبض علم، که متواتر از او وارد است، و در آن آمده است: اتَّخَذَ النَّاسُ رُءُوسًا جُهَّالاً، فَسُئِلُوا، فَأَفْتَوْا بِغَيْرِ عِلْمٍ، فَضَلُّوا وَأَضَلُّوا[البخاری] ترجمه: مردم، جاهلان را رهبر خود قرار میدهند و مسائل خود را از آنها میپرسند. رهبرانشان نیز از روی جهالت، فتوا میدهند كه هم خود گمراه میشوند وهم دیگران را به گمراهی میكشند ▫️و نصوص در این رابطه بسیار است؛ و کسی که میخواهد به سبب تلبیس، عذر ( برای مرتکبین شرک اکبر) قائل شود لازمهاش این است که برای همگی کفار بدون استثناء عذر قائل شود. [الفتاوی الحایریه]
Аллох аз шумо рози бошад шейх мадани
جزاکم الله خیراکثیرا
Аллох шуморо хифозат кунад шери Аллох шери танхо Абу мухамад мадани
*🖋 {اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}.*
*✒️ Моро ба роҳи рост ҳидоят кун.*
📝 Иттибоъ ва пайравии Расулуллоҳ салаллоҳу ъалайҳи ва саллам роҳи мустақим аст, пас :
*{واتَبِعُونِ ۚ هَٰذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ} [سورة الزخرف 61].*
Ва аз ман пайрави кунед, ( чаро, кӣ ) ин роҳи рост аст.
( Сураи Зухруф 61 ).
Аллоҳи мутаъол моро ба роҳи рост ҳидоят фармоид.
✏️ Сироти мустақим кадом роҳро гуянд ?
🔹 Сироти мустақим роҳи Қуръону суннат аст.
🔹 Сироти мустақим манҳаҷӣ Саҳобаи киром аст.
🔹 Сироти мустақим манҳаҷ ва маслаки Салафият аст.
🔹 Сироти мустақим сироти ихлос ва мутобиъат аст.
🔹 Сироти мустақим амал кардан ба мазмуни шаҳодатайн аст.
✒️ Сироти мустақим роҳе аст, ки Аллоҳи мутаъол барои бандагони худ тавасути Паëмбарон - ъалайҳи муссалом - возеҳ сохта аст ва ин роҳ роҳи расидан ба ҷаннат ва наҷот аз оташи ҷаҳаннам аст ва ғайр аз ин дигар ҳеҷ роҳи барои наҷот вуҷуд надорад.
✏️ Сироти мустақимро Аллоҳи мутаъол худ таъриф карда аст:
*{صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ} [الفاتحة:7].*
🔸Роҳи касоне, ки бар онон неъмат доди, на хашм гирифтагон бар онҳо, ва на гумроҳон.
✏️ Касонеро, ки Аллоҳи мутаъол болояшон инъом карда:
*وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا (النساء 69).*
🔸Ва касе, ки Аллоҳ ва Паëмбарро итоъат кунад ( рузи қиëмат ) ҳамнишини касоне хоҳад буд, ки Аллоҳи мутаъол бар онон инъом намуда аст, аз Паëмбар ва Сиддиқон, Шуҳадо, Солеҳин ва инҳо чи некӯ рафиқоне ҳастанд.
*{فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ} [الزخرف:43].*
🔸Ба чизе, ки ба ту ваҳий шуда аст тамассук биҷуед, кӣ бе шак ту бар роҳи рост ҳасти.
*{وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ} [الأنعام:153].*
🔸Ва ин роҳи мустақими ман аст, пас аз он пайравӣ кунед, ва аз роҳҳои ( пароканда ) пайравӣ накунед, ки шуморо аз роҳи Аллоҳ дур мекунад, ин чизи аст, ки Аллоҳ шуморо ба он фармоиш дода аст, шояд парҳезгор шавед.
*{قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي} [يُوسُفَ:10]۰*
🔸{ Эй Паëмбар } бигу; < Ин роҳи ман аст, ман бо басирати ( комил ) ба суйи Аллоҳ даъват мекунам ва касоне, ки аз ман пайравӣ карданд ( низ чунин мекунанд ) ва Аллоҳ поку муназзаҳ аст ва ман аз муҳрикон нестам.
🕋☝️🕋☝️🕋☝️🕋🛣👍🛣👍🛣👍🛣👍🛣👍🛣👍ruclips.net/video/Ax2No-kvDGI/видео.html
ruclips.net/video/hw0t0yAAplc/видео.html
ruclips.net/video/qJPcNag_Ko0/видео.html
بخشی از کتاب: 'منهج شیخ الاسلام ابن تیمیه در تعامل با مخالفین'
منهج شیخ الاسلام ابن تیمیه در تعامل با مخالفین بسم الله الرحمن الرحیم اختلاف یکی از سنتهای تکوینی الله متعال است چنانکه خود میفرماید:﴿وَلَا يَزَالُونَ مُخۡتَلِفِينَ١١٨ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَۚ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمۡۗ وَتَمَّتۡ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ ٱلۡجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ أَجۡمَعِينَ١١٩﴾[هود: ١١٨-١١٩] «ولی (آنها) همواره مختلفاند؛ مگر کسیکه پروردگارت (بر او) رحم کند و برای همین آنها را آفریده است» . اختلاف دو نوع است: نوعی که حرام و مذموم است و آن عبارت است از: اختلافی که تفرق و پراکندگی است و فرقههای منحرف گرفتار آن شدند. چنانکه الله متعال میفرماید:﴿وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَٱخۡتَلَفُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ
عَذَابٌ عَظِيمٞ١٠٥﴾[آل عمران: ١٠٥] «و مانند کسانی نباشید که پراکنده شدند و اختلاف کردند پس از آنکه دلایل روشن برایشان آمد و اینان برایشان عذاب بزرگی است» . همچنین میفرماید:﴿وَلَا تَكُونُواْ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ٣١ مِنَ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗاۖ كُلُّ حِزۡبِۢ بِمَا لَدَيۡهِمۡ فَرِحُونَ٣٢﴾[الروم: ٣١-٣٢] «و از مشرکان نباشید؛ از کسانیکه دین خود را پاره پاره کردند و فرقه فرقه شدند، و هر گروهی به آنچه نزد خود دارند خوشحالند» . نوع دیگر اختلافِ جایز است و آن عبارت است از اختلاف اهل حق در امور علمی و عملی که خلاف در آنها امری جایز بوده و گنجایش آن وجود دارد و اختلاف کنندگان در هر صورت به دو یا یک اجر و پاداش دست پیدا میکنند. در این نوع، ولاء و براء معنایی ندارد وگرنه ثمرهی آن تعصب وبه نرمی سخن گفتن از جمله صفات شیخ رحمه الله به نرمی سخن گفتن با مخالفان بود هرچند مخالف در مورد او شدت به خرج میداد؛ تا به رهنمود الهی گردن نهاده باشد؛ آنجا که بخشی از کتاب: 'منهج شیخ الاسلام ابن تیمیه در تعامل با مخالفین'
میفرماید:﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلۡحِكۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ١٢٥﴾[النحل: ١٢٥] «با حکمت و پند نیکو (مردم را) به راه پروردگارت دعوت نما و با روشی که نیکوتر است با آنها (بحث و) مناظره کن، بیتردید پروردگارت به (حال) کسیکه از راه او گمراه شده است داناتر است و (نیز) او به هدایتیافتگان داناتر است» . و اینکه میفرماید:﴿وَقُل لِّعِبَادِي يَقُولُواْ ٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُۚ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ يَنزَغُ بَيۡنَهُمۡۚ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ كَانَ لِلۡإِنسَٰنِ عَدُوّٗا مُّبِينٗا٥٣﴾[الإسراء: ٥٣] «و به بندگانم بگو: (با یکدیگر) سخنی بگویند که آن بهترین باشد، بیگمان شیطان میان آنها فتنه (و فساد) میکند، به راستی که شیطان دشمن آشکاری برای انسان است» .بخشی از کتاب: 'اصول و مبانی اعتقادی «اصول السنة»'
اصول و مبانی اعتقادی اصول سنت نزد ما عبارت است از تمسک جستن به آنچه اصحاب رسول الله صلى الله عليه و سلم بر آن بودند و اقتدا به آنها و ترک بدعتها؛ و هر بدعتی گمراهی است؛ و ترک جدال در دین. ١- بخشی از حدیث عرباض بن ساریه رضي الله عنه است که میگوید: «روزی رسول الله بر ما نماز گزارد و پس از نماز رو به ما کرده و به پند و اندرز پرداخت، چنان پند و اندرزی رسا که در اثر آن اشکها بر چشمها جاری شده و قلبها هراسان و لبریز از خوف گردید؛ کسی گفت: ای رسول خدا، گویا که این موعظه، موعظهی خداحافظی است، ما را به چه امر میکنی؟ رسول الله صلى الله عليه و سلم فرمودند:«أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَالسَّمْعِ وَالطَّاعَةِ، وَإِنْ عَبْدًا حَبَشِيًّا، فَإِنَّهُ مَنْ يَعِشْ مِنْكُمْ بَعْدِي فَسَيَرَى اخْتِلَافًا كَثِيرًا، فَعَلَيْكُمْ بِسُنَّتِي
وَسُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الْمَهْدِيِّينَ الرَّاشِدِينَ، تَمَسَّكُوا بِهَا وَعَضُّوا عَلَيْهَا بِالنَّوَاجِذِ، وَإِيَّاكُمْ وَمُحْدَثَاتِ الْأُمُورِ، فَإِنَّ كُلَّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ، وَكُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ»: «شما را به تقوای الهی و شنیدن و اطاعت کردن (از امیر مسلمان، حتی) اگر غلامی حبشی باشد، سفارش میکنم؛ هرکس پس از من زندگی کند، اختلافات بسیاری را خواهد دید و شاهد خواهد بود، پس (در چنین شرایطی) بر شماست که سنت مرا و راه و روش خلفای هدایت شده هدایتگر را بر خود لازم بگیرید و به آنها تمسک جویید و آنها را با دندان محکم بگیرید و از امور نوپیدای (در دین) برحذر باشید و دوری کنید، چرا که هر امر نو پیدایی (در دین) بدعت است و هر بدعتی گمراهی است». این حدیث، حدیث بزرگ و صحیحی است که امام احمد (٤/١٢٦)، ابن ابی عاصم در«السنة» (٢٦)، أبوداود (٤٦٠٧)، ترمذی (٢٦٧٦)، ابن ماجه (٤
در«البدع» (ص ٢٣)، حاکم (١/٩٥)، عکبری در «الإبانه» (١/٣٠٥)، آجرّی در «الشریعة» (ص٤٦)، طبرانی در «الکبیر» (١٨/٢٤٦)، ابونعیم در «الضعفاء»، ابن عبدالبر در «جامع بیان العلم» (٢/١٨٢) و بیهقی در «الکبری» (١٠/١١٤) آن را روایت کردهاند. طرق مختلف این حدیث و شواهد آن را در حاشیه خود بر کتاب «المذکر و التذکیر والذکر» از ابن ابیعاصم (ص ٤٦) ذکر کردهام.
ا
6⃣➖ Касеки бахше аз2️⃣
дини Аллоҳ таъолоро маскара кунад Кофир мешавад.
Бп далели фармудаи Аллоҳ таъоло :
« وَلَئِن سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ ۚ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنتُمْ تَسْتَهْزِئُون َ (65)لا تَعْتَذِرُوا قَدْ کَفَرْتُمْ بَعْدَ إِیمَانِکُمْ » [توبه:65-66]
Агар аз онҳо суол кунӣ, мегӯянд: «Ҷуз ин нест, ки мо дар ҳазл шухи ва бозӣ мекардем». Бигӯ: «Оё ба Худо ва оятҳои Ӯ ва пайғамбари Ӯ маскара мекунед?» (65) Узр магӯед, ба дурустӣ ки шумо баъд аз имони худ(Яъне: имон ба забони худ) кофир шудед. Сураи Тавба ояти 65/66.
🌾🍃📚📚📚🍃🌾
7⃣➖Сеҳр ва аз чумла
« الصرف والعطف »
( аъмолеки ба василаи он бйни зан ва Мард чудоеи ва ё тавофук мешавад ) аз ъамали куфр омез мебошад ва анчом диҳанди он ва розибудани он кофир аст .
БАДАЛЕЛИ ФАРМУДАИ АЛЛОҲ ТАЪОЛО :
« وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّی یَقُولا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ»[بقره:۱۰۲]
Ин ду фаришта ба ҳечкас омезиш намндоданд магар инки ба у мегуфтанд: мо сабаби озмоиш ҳастем кофир нашавед. Сураи Бакара ояти 102.
🌾🍃📚📚📚🍃🌾8⃣➖Ҳимоят аа пушту бони аз мушрикин ва ҳамкори
Бо онон ъалайҳи мусалмонон ба далели кавли Аллоҳ таъоло :
« وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ »[مائده: ۵۱]
Ҳаркасе аз шумо бо онҳо дусти бикунад бешак у аз чумлаи ононаст ва бегумон ки Аллоҳ таъоло ситамгоронро ба я ( сўи имон ) ҳидоят намекунад.
Сураи Моида ояти 51.🌾🍃📚📚📚🍃🌾
9⃣➖ Касеки муътақид бошад Паерави аз Расул ( салла-л-Лоҳу алайҳи ) барои баъзе аз одамҳо вочиб нест.
Ва метавонад аз шаръати Паёмбар ( салла-л-Лоҳу алайҳи васал-лам ) хориҷ (буброя) шаванд ,
Онгунаки Хизр ( ъалайҳ салом ) хориҷ (баромад) шуд , касе ки чунин Акида дошта бошад ба ичмоъ Кофир аст.
Ба далели фармудаи Аллоҳ таъоло:
وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ.
Ва ҳар ки ғайри Ислом динеро талаб кунад, пас ҳаргиз аз ӯ қабул карда нахоҳад шуд; ва ӯ дар охират аз зиёнкорон аст.
Сураи Оли Имрон ояти 85.
🌾🍃📚📚📚🍃🌾1⃣0⃣➖Ъарз ва руй гардони аз дини Аллоҳ таъолоро ки онро ёод нагиранд ва бадон ъмал накунанд .
Ба далели фармудаи Аллоҳ таъоло :
« وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنْتَقِمُونَ (۲۲) »
[سجده:۲۲]
Ва кист ситамкортар аз касе, ки ба оёти Парвардигори хеш панд дода шавад, сипас, аз он рӯй бигардонад? Ба ростӣ ки Мо аз гуноҳкорон Интиқомкашандаем.
Сураи Сачда ояти 22.
🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾
Мавриди куфр омез ки дар боло зикр шуд ба таври яксон шомили тамоми одамоне мешавад ки ба чиди ё шухи ва ё аз руи хавф ва тарс муртакиби он шаванд ;
Магар касоне ки мачбураш карда бошанд ба ин ъамал зиёоне ба у нест.
Хатари ин ъамал бисёр сангин ҳаст дар ҳоле ки ин маврид биёортар ( тавасути афроде) анчом мешавад.
Бинбар ин шоиста аст ҳар мусалмон худро аз он барҳазар дорад ва бар нафси хеш ро монеъ бошем.
(" الرسائل الشخصیة" ص (212-214))
(Ар-рисолау Ашахсия " Саҳ ( 212-214)).
نعوذ بالله من موجبات غضبه و ألیم عقابه، وصلی الله علی محمد
شیخ محمد بن عبدالوهاب - الدرر السنیة ط / 5(10/91)
#abu_muhammad_madai
☝️🕋☝️🕋☝️🕋☝️🕋☝️🕋🛣👍🛣👍🛣👍🛣👍
ruclips.net/video/D9Iw08Vxrkw/видео.html
بخشی از کتاب: 'مباحثی پیرامون نواقض اسلام'
الله متعال، میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُۚ﴾[النساء: ۴۸]. « همانا الله این را که به او شرک ورزند، نمیآمرزد و جز شرک را برای هر که بخواهد میبخشد ». و میفرماید: ﴿إِنَّهُۥ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ ٱلۡجَنَّةَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ ٧٢﴾[المائدة: ۷۲]. « بهراستی هر کس به الله شرک ورزد، الله بهشت را بر او حرام نموده و جایگاهش دوزخ است و ستمکاران هیچ یاوری ندارند ». از آن جمله، ذبح (قربانی کردن) برای غیر الله میباشد؛ مانند کسی که برای جن یا
قبر، قربانی میکند.] شرک، بدین معناست که کسی یا چیزی را در ربوبیت و الوهیت، شریک الله میسازند که غالباً شرک در الوهیت، بیش از شرک در ربوبیت است. شرک، بزرگترین معصیت و نافرمانی از الله متعال است و بیشترین جرم را در میان نواقض اسلام دارد. الله متعال، بهروشنی بیان فرموده که گناه شرک را برای هیچ مشرکی نمیبخشد، مگر اینکه توبه نماید. چنانکه مشهور است برخی از اعمال نیک، کفارهی گناهان بزرگ محسوب میشود، ولی گناه شرک، هیچ کفارهای ندارد؛ و تنها عاملی که باعث بخشش این گناه میگردد، این است که مشرک، از شرک خود توبه کند. از اینرو الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ
ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُ﴾[النساء: ۴۸]. « همانا الله این را که به او شرک ورزند، نمیآمرزد و جز شرک را برای هر که بخواهد میبخشد ». شرک، ظلم و گناهِ بسیار بزرگی است. الله عز و جل میفرماید: ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ يَلۡبِسُوٓاْ إِيمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ ٨٢﴾[الأنعام: ۸۲]. « امنیت، از آنِ کسانی است که ایمان آوردند و ایمانشان را به شرک نیامیختند؛ آنان، هدایتیافتهاند ». احمد، بخاری و مسلم از سلیمان از ابراهیم از علقمه از عبدالله روایت کردهاند که وقتی این آیه - یعنی آیهی ۸۲ سورهی «انعام»- نازل شد، مفهوم این آیه برای اصحاب پیامبر صلى الله عليه و آله و سلم ، دشوار بود. از اینرو گفتند: چه کسی از ما، بر خویشتن، ستم نمیکند؟ رسولالله صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «آنگونه که
شما میپندارید، نیست؛ بلکه مفهومش مانند سخن لقمان به فرزند اوست:﴿يَٰبُنَيَّ لَا تُشۡرِكۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّ ٱلشِّرۡكَ لَظُلۡمٌ عَظِيمٞ﴾[۸]. امام احمد و بخاری و مسلم از منصور از ابووائل از عمرو بن شرحبیل از عبدالله روایت کردهاند: «سَأَلْتُ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله و سلم أَيُّ الذَّنْبِ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ قَالَ أَنْ تَجْعَلَ لِلَّهِ نِدًّا وَهُوَ خَلَقَكَ، قُلْتُ: إِنَّ ذَلِكَ لَعَظِيمٌ». یعنی: عبدالله بن مسعود سمیگوید: از پیامبر صلى الله عليه و آله و سلم پرسیدم: بزرگترین گناه نزد الله چیست؟ فرمود: «اینکه کسی یا چیزی را با الله، شریک قرار دهی، حال آنکه الله، تو را آفریده است». عبدالله سمیگوید: گفتم: بهراستی که این، گناهِ بزرگی است. چرا بزرگترین گناه و بدترین ظلم نباشد در حالیکه شرک، برابر و همسان دانستن مخلوق است با خالق هستی؟ شرک، عیبی بزرگ و نکوهیده میباشد که الله
متعال، خود را از آن پاک و دور دانسته است؛ لذا هرکس به الله شرک ورزد، به مخالفت با او برخاسته و کاستی و عیبی را به الله نسبت داده که شایستهی او نیست؛ زیرا الله متعال، از هر عیب و نقصی، پاک و منزّه است. الله عز و جل ، خود از حال و روز مشرکان و سخنانی که روز قیامت به معبودان باطل خویش میگویند، خبر داده و فرموده است: ﴿قَالُواْ وَهُمۡ فِيهَا يَخۡتَصِمُونَ ٩٦ تَٱللَّهِ إِن كُنَّا لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ ٩٧ إِذۡ نُسَوِّيكُم بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٩٨﴾[الشعراء: ۹۶-۹۸]. « و در دوزخ در حالى که با هم مشاجره مىکنند، (به معبودان خویش) مىگویند: سوگند به الله که ما در گمراهى آشکارى بودیم، چون شما را با پروردگار جهانیان برابر مىدانستیم ». بهشت بر مشرک، حرام است؛ همانگونه
که الله عز و جل میفرماید: ﴿إِنَّهُۥ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ ٱلۡجَنَّةَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ﴾[المائدة: ۷۲]. « بهراستی هر کس به الله شرک ورزد، الله بهشت را بر او حرام نموده و جایگاهش دوزخ است و ستمکاران هیچ یاوری ندارند ». همهی اعمال مشرک، تباه میگردد: ﴿وَلَوۡ أَشۡرَكُواْ لَحَبِطَ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ﴾[الأنعام: ۸۸]. « و اگر شرک بورزند، اعمالشان نابود میشود.. ». همچنین میفرماید: ﴿لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ﴾[الزمر: ۶۵]. « اگر شرک بورزی، بهطور قطع عملت
نابود و تباه میشود ». عمل که در این آیه شامل همه اعمال انسان می باشد، بیعنی همهی اعمال صالح تباه میشود. و چیزی جز شرک اکبر ،نمی تواند همهی اعمال را نابود کند. جان و مال مشرک، حلال میباشد؛ جز در مواردی که شریعت، مستثنا کرده است، مانند کافرِ ذمی و همپیمان.[۹]الله عز و جل میفرماید: ﴿فَٱقۡتُلُواْ ٱلۡمُشۡرِكِينَ حَيۡثُ وَجَدتُّمُوهُمۡ وَخُذُوهُمۡ وَٱحۡصُرُوهُمۡ وَٱقۡعُدُواْ لَهُمۡ كُلَّ مَرۡصَدٖ﴾[التوبة: ۵]. « پس مشرکان را هر جا که یافتید، بکشید و آنان را بهاسارت بگیرید و محاصره نمایید و در هر کمینگاهی به کمینشان بنشینید ».
ارسال شده به وسیلۀ: کتابخانه الکترونیکی قلم
دانلود برنامۀ آیفون وآیپد:
appsto.re/us/dr-52.i
نسخۀ اندروید:
goo.gl/ATGHt0
Ассаламу алайкум ва рахматуллах.Бародар чихел да дарсои устод иштирок кунем слыкаша мепартофтен бародар.Аллох☝чазои хайртон диха
Ваалейкум ассалом ва раҳматуллоҳ дар поёни видео ҳаст силкааш
Ин дар фейсбук гузаштааст ???
⁹
Ассалому алейкум бародарони имони то ба кай мову шумо озоди гуфта мегардем!!!!??? То ба кай!!!??? Кофирони хунхори палид аз дидани ин суханхои мо озоди ба бобои Доньёр ва дигархо гуфтаниамон лаззат бурда боз зиёдтар зулму ситами Фиръавнияшонро давом медиханд. Барои хамин ягона рохи халоси аз ин эмомшайтони даччол хамин аст, Аллох,и Бузург дар каломаш мефармояд Сураи тавба ояти 38 ва ояти 39, Эй касоне, ки имон овардаед, барои чӣ чун ба шумо гӯянд, ки барои ҷанг дар роҳи Худо ҷамъ шавед, гӯё ба замин мечаспед? Оё ба ҷои зиндагии ухравӣ ба зиндагии дунё розӣ шудаед? Матоъи ин дунё дар баробари матоъи охират ғайри андаке ҳеҷ нест.
39.
Агар ба ҷанг ҷамъ нашавед. Худо шуморо ба шиканҷае дарднок азоб мекунад ва қавми дигареро ба ҷои шумо интихоб кунад ва ба Худо низ зиёне намерасонед, ки Худо бар ҳар коре тавоност!
بسم الله الرحمن الرحيم1️⃣ .
#ШИКАНАНДАҲОИ_ИСЛОМ
الحمدلله،
Шайх Муҳаммад ибни Абдулваҳоб мегуяд :
Бидон ки бузургтарин
نواقض اسلام
Навокизи Ислом (шиканандаи Ислом) 10 даҳ тост.
🌾🍃📚📚📚🍃🌾
1⃣➖ Ширк дар ибодат ба далели фармудаи Аллоҳ таъоло :
« إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ » : [نساء:۴۸]
《 Аллоҳ таъоло ( ҳаргиз ) ширкро намебахшад ва поёонтар аз онро бпрои ҳаркаски бихоҳад мебахшад》. Сураи Нисо ояти 48.
Забҳ ва курбони барои Fайри Аллоҳ ;
Забҳ барои Чин ё кабрҳо аз аксоми шарик дар ибодат ҳастанд.
🌾🍃📚📚📚🍃🌾2⃣➖Касеки миёони худ ва Аллоҳ таъоло восита карор диҳад ва он воситаҳоро( миёонаравро -пасретникро) фарёод бихонад ва аз он талаби шафоът кунад , ба ичмъ , КОФИР мешавад.
Ба далели фармудаи Аллоҳ таъоло :
أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ ۚ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَىٰ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّار.(۳)
Огоҳ бош, парастиш кардани холис(Яъне: ба ғайри ширк) барои Худо аст.(Яъне: наздики Ӯ мақбул аст) Ва онон, ки ба ҷуз Худо дӯстоне гирифтанд, (гуфтанд): «Онҳоро ибодат намекунем, магар барои он, ки моро дар (мартабаи) қурб ба Худо наздик созанд». Ба ростӣ ки Худо дар миёнашон дар он чи онҳо бар он ихтилоф доранд, ҳукм мекунад. Ҳамоно Худо касеро, ки дурӯғгӯи носипос аст, роҳ наменамояд. ٌ
Сураи Зумар ояти 3.
🌾🍃📚📚📚🍃🌾3⃣➖ Касеки мушриконро Такфир накунад (кофир надонад) ё дар куфри онон шак кунад , ё мазҳаби мушрикинро саҳеҳ бидонад , ба ичмоъ Кофир мешавад.
Ба далели фармудаи Аллоҳ таъоло :
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ.
Ҷуз ин нест, ки мӯъминон (ба ҳақиқат) ононанд, ки ба Худо ва пайғамбари Ӯ имон оварданд ва дигар шубҳа накарданд ва бо амволу ҷони худ дар роҳи Худо ҷиҳод намуданд - он ҷамоа ростгӯёнанд.
Сураи Ҳучрот ояти 15.🌾🍃📚📚📚🍃🌾
4⃣➖ касеки муътақид бошад равиши дигарон комилтар аз равиши Расулуллоҳ ( салла-л-Лоҳу алайҳи васал-лам ) аст , ё ҳукми дастури дигаре беҳтар аз ҳукум Паёмбар ( салла-л-Лоҳу алайҳи васал-лам ) аст ,
Монанди он даста аз афроде ки ҳукми ТОFОУТРО бартар (бо Арзиштар) аз ҳукми Паёмбар ( салла-л-Лоҳу алайҳи васал-лам ) медонанд чунин фард Коаираст .
Ба далели фармудаи Аллоҳ таъоло:
مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا.
Ҳар ки пайғамбарро фармонбардорӣ кунад, пас, ҳамоно Худоро фармонбардорӣ кардааст. Ва ҳар ки эъроз кард, пас, туро бар онҳо нигоҳбон нафиристодаем.
Сураи Нисо ояти 80.
🌾🍃📚📚🍃🌾5⃣➖Касеки бо як дастуроти Паёмбар ( салла-л-Лоҳу алайҳи васал-лам ) бугз ва ъиндод ( бад бини ва душмани ) дошта бошад ;
ҳарчанд ки бадон ъмал би кунад ба ичмоъ Кофир аст .
БА ДАЛЕЛИ ФАРМУДАИ АЛЛОҲ ТАЪОЛО:
« ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَرِهُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ »[محمد:۹]
Ба ин далел буд ки онон ончиро Аллоҳ таъоло фуру фиристода аст
(Нозил карда буд)
нописанд медонистанд ва аз инру Аллоҳ таъоло ъамали онҳоро нобут кард.
Сураи Муҳаммад ояти 9.🕋☝️🕋☝️🕋☝️🕋☝️🕋🛣👍🛣👍🛣👍🛣👍🛣
🌾🍃📚📚📚
وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ
(Аз Зумар - 65)
Ба ту ва паёмбарони пеш аз ту ваҳй шудааст, ки агар ширк биёваред, амалҳоятон ночиз гардад ва худ аз зиёнкунандагон хоҳед буд.
ruclips.net/video/kQMkD0DcUTQ/видео.html
فتاوی علّامه ناصر الفهد-فك الله أسره-
ازشیخ المحدث علّامه ناصر الفهد -فك الله أسره- پرسیده شدند: آیا تلبیس (پوشیده بودن حقائق بواسطه امور یا افرادی) در مسائل شرك اکبر و أصل دین عذر است؟
پس -الله حفظش کند- جواب دادند: تلبیس در شرك اکبر عذر نیست، پس کسیکه در کفر به غیر از اکراه بیفتد پس او کافر است،و بیشتر کفار در کفر واقع نشدند مگر به خاطر تلبیس بزرگان و علمایشان بر آنان،
➖الله تعالی میفرماید: اتخذوا أحبارهم ورهبانهم أَرْبَابًا من دون اللَّه [التوبه: ٣١]
ترجمه: احبار و راهبانشان را به جاى خداوند، به خدايى گرفتهاند.
و این سرزنش کفار است نه إعذار آنان،
➖ الله تعالی در موردشان -در حالیکه در آتشاند- میفرماید : وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا [احزاب:٦٧]
ترجمه: و مىگويند: «پروردگارا، ما رؤسا و بزرگتران خويش را اطاعت كرديم و ما را از راه به در كردند.»
➖و میفرماید: وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلَا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ[سبأ: ٣١]
ترجمه: و اگر روزی که آن ظالمان را در پیشگاه خدا باز داشتهاند ببینی در حالی که با یکدیگر به دشمنی و گفتگو برخاسته و ضعیفان تابع به رؤسای گردنکش خطاب کنند که اگر اغوای شما نبود ما البته ایمان میآوردیم.
آیات و آیات دیگری در این رابطه وجود دارد. همچنانکه در حدیث مشهور آمده است، حدیث عبدالله بن عمرو رضی الله عنهما در خصوص قبض علم، که متواتر از او وارد است، و در آن آمده است: اتَّخَذَ النَّاسُ رُءُوسًا جُهَّالاً، فَسُئِلُوا، فَأَفْتَوْا بِغَيْرِ عِلْمٍ، فَضَلُّوا وَأَضَلُّوا[البخاری]
ترجمه: مردم، جاهلان را رهبر خود قرار میدهند و مسائل خود را از آنها میپرسند. رهبرانشان نیز از روی جهالت، فتوا میدهند كه هم خود گمراه میشوند وهم دیگران را به گمراهی میكشند
▫️و نصوص در این رابطه بسیار است؛ و کسی که میخواهد به سبب تلبیس، عذر ( برای مرتکبین شرک اکبر) قائل شود لازمهاش این است که برای همگی کفار بدون استثناء عذر قائل شود.
[الفتاوی الحایریه]
Мадани Саги Хабиси Такфири хасти 5%-и Устод Мубашир Муслимёра Рахматуллохи Алайх ро надошти Каззоб!
Эээ шумҳо сагҳои дузах илм надорӣ чӣ инқадар аккас мекунӣ. Ту Абудаҷҷол хоки пои Шаҳид Мубашир Муслимёр намешавӣ!!!!
Чаро ай мубашириёр Бут месози Бин авал сухбатой дутарафа гушкн далелхои кадомш конекнандааст Аллох хидоятонкна
@@AliAbdullah-vm8vl ШУМО КУНКОВЕН, ХАЙФИ У ЧОР КАЛИМАЕ КИ ШУМО ОМУХТЕН, АЗ ИСЛОМ.
Абу Мухаммад макдисие ки гуфти аз ту ва тубарин такфирихо безор аст . Ва бароаташро баён кардааст. Кучое лозим аст аз кавли ин машоих истифода мекуни, кучое ба манфиатат нест такфир мекуни .