درس ۲: روحالقدس در عهدجدید
HTML-код
- Опубликовано: 7 фев 2025
- عمل فدیهدهندهی مسیح توسط روحالقدس در یک ایماندار بکار میرود. از طریق کار اوست که حیات روحانی مییابند. در این درس، دکتر اسپرول مطالعهاش را دربارهی روحالقدس، با نگاهی بر کار او در زمینهی عهدجدید، مخصوصاً کار تولد تازه ادامه میدهد.
fa.ligonier.org/
در آموزه مسیحیت اگرچه پدر خداست، پسر خداست و روح القدس هم خداست. با این همه، نه سه خدا بلکه یک خدا وجود دارد یعنی سه ماهیت مستقل ولی ذات هر سه یکی است.
بنابراین تثلیث در وحدانیت و وحدانیت در تثلیث باید پرستیده شود سه «چیز» یا «شخص» یا «اقنوم» در عین غیر مادی بودن از یکدیگر متمایزند و هر یک فردی است و تشخصی جدا دارد، این سؤال پیش می آید که چه چیز در آنها اصل تمایز بوده که موجب سه شخصیت و جایگاه (هم پسر، هم پدر، هم روح القدس) گردیده؟
گذشته از این، قدیم بودن صفات ممتاز هر یک از ایشان را باید پذیرفت چرا که هیچ یک از این صفات، عارض بر ذات نباید باشد تا معلول نگردد. با توجه بر این، ما با سه شخصیت مواجه هستیم که هر کدام دارای صفات ذاتی ممتازی میباشد . و نتیجه ی این توصیف، اعتقاد به آموزه ی سه خدایی است که شرک میباشد.
و با قائل شدن به چنین تفسیری که: (حقیقت مشترک کلی با سه خصوصیت که هر کدام معرف یک شخص در وحدت تثلیث است.) اعتراف آشکار به مرکب بودن ذات پروردگار میشود و لازمه ترکیب نیاز به اجزاء است.
تثلیث عقیده به تجسم الهى دارد، مشکل تجسد یافتن خداوند در بُعد پسر این است که در عین بی نیازی، نیاز به حرکت و غذا، استراحت، خواب و... داشته و در عین نامحدود بودن محدود در زمان و مکان و... شود. و در عینِ قادر بودن و شکست ناپذیری مغلوبِ مخلوق خود باشد، در عینِ جباریت و قهاریت مورد ستم و شکنجه قرار گیرد در عینِ سعید (خوشبخت) بودن در رنج و عذابِ باشد.
مسیحیت معتقد است با توجه به گناهى که حضرت آدم مرتکب شد تمام بشر آلوده به گناه گردیدند یعنى: این گناه آنقدر شدید بود که تمام نسل بشر را آلوده کرد و براى نجات بشر از این گناه چارهاى نبود جز آنکه خدا، خود به صورت انسان در آید تا بدین وسیله توسط مردم کشته شود و به همین دلیل روحالقدس، به صورت کبوتر بر عسیى مسیح نازل شد و در وى حلول کرد؛ عیسى توسط مردم کشته شد و براى همین با فدا شدن عیسى مسیح تمام مردم از گناه نجات پیدا کردند، مشروط بر آن که به عیسى مسیح ایمان بیاورند. بنابراین مهمترین عامل تثلیث را در مسأله فدا مىتوان جستجو نمود. حال پرسش اینجا است که با فدا شدن پسر خدا بشریت از دِین گناه آدم خارج میشود؟ یا اینکه دِین سنگینتری بر گردنشان حاصل میگردد چرا که گناه سلیب کشیدن پسر خدا کم از گناه و نافرمانی آدم نیست گذشته از آن، مگر این همه پیامبران که در راه خدا شهید شدند جبران گناه بشریت که از جنس خودشان بود نکرد که خدا بعد از نافرمانی انسان ها باید خود گناه ایشان برگردن گیرد و خود را بیازارد، چه خدایی است که برای رفع ظلم مخلوق، خود ستم کش باشد و بار ستم خلق به گردن گیرد مگر برای بخشش نیاز به قربانی دارد که خود را در پیشگاه مخلوق قربانی کند؟!
حاشا از این ضعف و نیاز، که برای حضرت باری تعالی قائل شویم.
روح القدس سلام الله علیها و مسیح علیه السلام مخلوق و تجلی پروردگار متعال هستند (لم یلد و لم یولد) نه زاییده و نه زاییده شده، پروردگار احد است و شریک و شراکت و مشارکت ندارد ترکیب نیاز ایجاد میکند چرا که مرکب به قسیم خود احتیاج دارد لذا است که یکی از اسماء الهی صمد (بی نیاز) میباشد. نمیشود بی نهایت در محدود حلول یابد چون بی نهایت که حد و اندازه خورَد محدود میشود و نهایت مییابد (و لم یکن له کفواً احد) هیچ کس شبیه و مانند او نیست. روح القدس مرتبه ای اتم و اکمل از مراتب امر و ملکوت اعلای الهی است که پیامبران الهی را یاری مینماید، مقامی است که بعد از ایمان و اخلاص بدست میآید معجزات انبیاء الهی بواسطه این روح عظیمُ الشأن محقق گردیده لذا است که خداوند در سوره مائده میفرماید:
ﺑﻪﻳﺎﺩ ﺑﻴﺎﻭﺭ ﻭﻗﺘﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﻋﻴﺴﻲﺑﻦﻣﺮﻳﻢ! ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻜﻦ ﻧﻌﻤﺖﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﻖ ﺧﻮﺩﺕ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺕ: ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪﻭﺍﺳﻄﮥ ﺭﻭﺡﺍﻟﻘﺪُﺱ، ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﺩﺍﺩم ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻲ ﺩﺭ ﻧﻮﺯﺍﺩی ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﺑﺰﺭﮒﺳﺎﻟﻲﺍﺕ، ﻋﺎﻗﻠﺎﻧﻪ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻧﻪ ﺑﺎ ﻣﺮﺩم ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻲ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ، ﻳﺎﺩﺕ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻛﺘﺎﺏ ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ ﻭ ﺣﻜﻤﺖ ﻭ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﻭ ﺍﻧﺠﻴﻞ ﻳﺎﺩ ﺩﺍﺩم. ﺑﺎﺯ، ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻜﻦ ﻛﻪ ﺍﺯ ﮔِﻞ ﭼﻴﺰی ﻣﻲﺳﺎﺧﺘﻲ ﺷﺒﻴﻪ ﭘﺮﻧﺪﮤ ﻭﺍﻗﻌﻲ؛ ﺑﻌﺪ ﺩﺭ ﺁﻥ میدمیدی ؛ ﭘﺲ ﺑﺎ ﺍﺟﺎﺯﮤ ﻣﻦ ﭘﺮﻧﺪﻩﺍی ﺟﺎﻧﺪﺍﺭ ﻣﻲﺷﺪ! ﺗﺎﺯﻩ، ﺑﺎ ﺍﺟﺎﺯﮤ ﻣﻦ ﻛﻮﺭِ ﻣﺎﺩﺭﺯﺍﺩ ﻭ ﺟُﺬﺍﻣﻲ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺷﻔﺎ ﻣﻲﺩﺍﺩی ﻭ ﻣﺮﺩﻩﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍذن و اراده ﻣﻦ، ﺯﻧﺪﻩ ﺍﺯ ﻗﺒﺮ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻲﺁﻭﺭﺩی. ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺯ ﺷﺮّ ﻳﻬﻮﺩیﻫﺎ ﻧﺠﺎﺗﺖ ﺩﺍﺩم، ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﺠﺰﻩﻫﺎی ﺭﻭﺷﻦ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺸﺎﻥ ﻣﻲﺁﻭﺭﺩی ﻭ ﺑﻲﺩﻳﻦﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﻣﻲﮔﻔﺘﻨﺪ: ’ﺍﻳﻦﻫﺎ ﻓﻘﻂ ﺟﺎﺩﻭﺟﻨﺒﻞ و سحر ﺭﺍﻳﺞ ﺍﺳﺖ!‘» (١١٠)
انچه که من متوجه شدم ...خداوند بینیاز است انسان به روح القدوس نیاز دارد و چون به گفته های ایشان همه ی انسانها روح القدوس را دارند ... شاید همان باشد که ما وجدان مینامیم...یا شاید به همین سبب روح بی قرارما در جستجوی یافتن خداوند و حقیقت است و یا تفاوت نیک و بد را متوجه میشود و در کل دنیا نیک و بد اخلاقی یک استاندارد دارد ... و عیسی مسیح نجات دهنده است و محافظ است وقتی شخصی به مسیح ایمان می آورد روح القدوس با قوت و قدرت بیشتری در روح انسان کار میکند و هر دو محافظان روح انسان هستند ...با ماندن در کلام و اعمال شایسته ....چرا که پیامبری به پاک دامنی و مهربانی و عدالت و ..مسیح ما نداریم ....تمام پیامبران به نوعی درگیر نفس بودن و جزایی دادن اما مسیح پاک و عادل بود ...و تنها پیامبری است که نمرد و دفن نشد بلکه معجزا اش بعد از سه روز دفن شدن زنده شدن دوباره است ...او زنده است در میان ما با جسم روحانی و مقام کاهن دارد و بنابراین محافظ انسانهاست ...
خداوند میگه انسان رو به شکل خودش ساخته مسیح پسر خداوند است و روح القدوس همیشه در جهان بوده .... همه جدا از خداوند نیستیم و هیچ یک شریک و خدا نیستیم...قطعا خداوند یکیست