واقعا در گذشته چه هنرمندان و اسطوره های گرانقدر و گرانبهایی داشتیم و کمتر قدرشان را میدانستیم حالا که دیگر در بین ما دیگر نیستن بیشتر به قدر و قیمتشان پی میبریم.
به به چه آهنگ و ترانه زیبایی و چه صدای گرم و محشری، صدای زنده نام فرزین که چه زود باز سفر بست و رفت و ما را از شنیدن صدایش و کارهای ارزشمند بیشتری محروم کرد، یاد و نام اش گرامی و جاودان باد 😢❤🙏
اگر الانم دلتون میگیره و این آهنگ رو توی مستی تون گوش میکنید که سه قفر از همه دنیا جلوترید،امیدوارم اگر اون دنیایی وجود داشت حالت بهتر از این دنیایی که توش بودی باشه❤
در منطقه زبیدات عراق سال ۱۳۶۴ در منطقه جنگی بودیم سرباز وظیفه ۵۸ ذوالفقار بودم با ۱۹ ماه خدمت ،،یادش بخیر با بچه های تبریز و سنندج و تهران همسنگر بودیم ،،،یکی از بچه ها همش از فرزین میگذاشت و این ترانه رو پخش میکرد ❤❤❤❤❤ یادش بخیر اون روزها
یادش بخیر...کلاس پنجم بودم ... تابستان سال ۱۳۶۵ بود... ما پایگاه سوم شکاری همدان زندگی می کردیم که جایی سرسبز و زیبا بود و تعطیلات تابستان و بهار که می شد خونه ما مقصد گردشگری فک و فامیل بود ... ما چهار تا برادر قد و نیم قد بودیم و به ترتیب وظیفه راهنمایی و گردش بردن مهمونا را به دوش می کشیدیم! هر بار که نوبت یکی از ماها می شد سر از پا نمی شناختیم! هیجان انگیز ترین گردش منطقه ما هم رفتن به غار علی سرد بود که هنوز خیلی معروف نشده بود و مسیرش تابلو نداشت و خیلی قسمتهای اون خاکی و شوسه بود ! این بار اما نوبت من بود که مهمونا را ببرم گردش... بردمشون غار علیصدر... کنار روستای کوچک و دور افتاده علی سرد یک شکاف بزرگ توی یک چاله بزرگ بود که باید یک طرفه می شدی که بتونی بری توی غار ... هنوز برق کشی نداشت و باید پنج تومنی (پنج تا یک تومنی اون موقع) کف دست جوونای ده میذاشتی تا با چراغ زنبوری بیفتن جلو و راه را نشونت بدن ! اونم فقط می شد تا دم آب بری ! تاریک و سرد و مرموز و اسرار آمیز به نظر می رسید ! همه چیز بکر و دست نخورده بود ! از میلیون ها سال پیش! ما تو جاده ای که دو طرفش سرتاسر گندم های طلایی آماده درو بود با پیکان جوانان نارنجی و خوشرنگ و نوی پسر عموم که تازه نامزد کرده بود پیچ و تاب می خوردیم و بالا و پایین می رفتیم... ماشین بابای من یک پیکان دولوکس سبز چمنی بود و دستگاه کاست و پخش صوت نوار نداشت و فقط رادیو داشت اما پیکان جوانان مادرزادی روش پخش صوت نوار کاست داشت ... واسه خودش داستانی بود ... به همین خاطر بهش می گفتن پیکان «جوانان!» ! اون روز من کنار پنجره عقب سمت شاگرد نشسته بودم و شیشه را تا ته داده بودم پایین و نصف سرم از پنجره بیرون بود ... باد گرم تابستان به صورتم می خورد ... و اونو می سوزوند ... و من ... غرق در رویاهای شیرین ... به فرداهای بی نشونه فکر میکردم! اون موقع نمی دونستم فردای بی نشونه چیه ! نمی دونستم دلواپسی چیه ... سال های زیادی پشت سر هم بسرعت برق گذشت و بدون اینکه بدونم دیدم یکهو بزرگ شدم ... حالا خوب می فهمم چرا فرزین می گفت «گره ها را محکم ببندید» ! اما حیف که نمیشه به گذشته برگشت... اما هنوزم میشه مهربون بود ... حتی اگر هیچ کس هم مهربون نبود ... لااقل تو مهربون باش ❤️🌿
چه بگویم درباره تو؟ از زمانی که تو وارد زندگی ام شدی هر چیزی برایم تازگی دارد و تو دلیل شادی من در زندگی هستی من کلمات زیادی برای نشان دادن احساسم به تو ندارم مگر آن که بگویم ممنونم!
سرنوشت غم انگیزی داشت فرزین خدا بیامرز سالهای آخر عمرش توی پاریس دیدمش کنار میدان سی دی های خودش رو میفروخت ودر تنهایی در اتاق آپارتمان کوچکش فوت کرد که بعد از یک هفته پسرش پیداش کرد
🚜🚜🚜🚜🚜من در کما بودم چند سال بعد که چشمام رو باز کردم این آهنگ رو تو اتاقم شنیدم دست تقدیر من را بقل کرد و تا بینهایت یک عاشقانه معصوم در نوجوانی برد . عشق اولم رو دوباره زیر پنجره اتاقش با دادن نامه عشق بازی رو تمرین میکردیم آدمههای حسود رفقای نامرد چشم دیدن رابطه ما را نداشتن من هنوزم منتظر توام موهای سرم در کنار قلبم پیر شد وسفید من با تو ما میشوم دیدی از روزیکه تو رفتی بی وفا ولی من با یادت ذره ذره میمیرم .میمیرم آه و دوباره میمیرم.......🚜🚜🚜🚜🚜
واقعا در گذشته چه هنرمندان و اسطوره های گرانقدر و گرانبهایی داشتیم و کمتر قدرشان را میدانستیم حالا که دیگر در بین ما دیگر نیستن بیشتر به قدر و قیمتشان پی میبریم.
درود بر جهانبخش پازوکی ترانه سرا و اهنگساز این اثر زندگی و خاطره به ما دادی.
خاطره ها داشتیم ❤❤❤❤
اين صداست که میماند، روحش شاد و یادش گرامی
به به چه آهنگ و ترانه زیبایی و چه صدای گرم و محشری، صدای زنده نام فرزین که چه زود باز سفر بست و رفت و ما را از شنیدن صدایش و کارهای ارزشمند بیشتری محروم کرد، یاد و نام اش گرامی و جاودان باد 😢❤🙏
کهنه نمیشه این آهنگ، یادش شاد ❤
چه صداهایی چه هنرمندانی که از بین ما پر کشیدند خدا رحمتشون کنه
تادنیا دنیایی میکنه این اهنگ جاودانه میماند
اوف چه صدایی اخ اخ دست میبره به روحت نوازش میده موهات رو میبرت یک سفر به گذشتهمرده شوره خواننده های جدید
روحت شاد . چه زود ترکمون کردی فرزین خاطره ساز🌷🌷
خداوند رحمت کنه آقای فرزین رو🦋⚘⚘⚘⚘⚘⚘🦋
هر چی داریم از دوران شاه داریم
روحت شاد هر چقدر هم که میگزره اما یه تازگی داره این صدا و آهنگ 🖤🖤🌺
فرزین جان صدات همیشه تو قلب مردم ایران هست ارام بخواب❤❤❤
روحت شاد، عجب صدایی عجب حسی🌹🌹
عجب صدایی روحش شاد🙏🏼🙏🏼🥀🥀🥀
روحش شاد. آهنگ قشنگیه 🌹🌿
یک دنیا خاطره دارم با این موزیک
روحش شاد یادش گرامی👌👍
تو زنده ای فرزين جان دويست سال دیگه گوش میکنن صدات رو...
روحش شاد بزرگوار محترم خاطرات.....👌👌🙏🙏🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
روحش شاد ❤❤❤
🖤🖤🖤🖤🦋🦋🦋🦋🦋🥀🥀🥀🥀🥀یکی از بهترینها
صدای فوق العاده ای داشت ، خدا بیامرزش ♥️
این هنرمندان با اصالت افسوس که اسیر خاکند😢
دو چیز هیچ وقت از یاد آدما نمیره:
دوستای خوب و روزهای خوب
یه چیز هم هیچ وقت از دل آدم نمیره
روزهای خوبی که با دوستای خوب گذشت
حق تا قیامت ❤
بله ولی نه هر دوستی امروزه هیچ دوستی خوب نیست همشون دنبال منفعتت هستن بهت دست میدن
روحت شاد مرد بز رگ خدا رحمتت کنه نور به قبرت بباره❤❤❤❤❤😢😢😢😢😢😢😢
یک انسان عاشق❤
اگر الانم دلتون میگیره و این آهنگ رو توی مستی تون گوش میکنید که سه قفر از همه دنیا جلوترید،امیدوارم اگر اون دنیایی وجود داشت حالت بهتر از این دنیایی که توش بودی باشه❤
2024 and still 😢❤🙏🏻
هی رفیق
بدون چتر کنارم قدم نزن، خیس دلتنگی هایم میشوی
دنیای من ابری تر از آن است که فکرش را میکنی
آهنگ نوت به نوت عالی هارمونیک شعر پر مفهوم صدا عالی فقط حیف که تموم شد
تو مهربون باش😘🥰❤🙏
در منطقه زبیدات عراق سال ۱۳۶۴ در منطقه جنگی بودیم سرباز وظیفه ۵۸ ذوالفقار بودم با ۱۹ ماه خدمت ،،یادش بخیر با بچه های تبریز و سنندج و تهران همسنگر بودیم ،،،یکی از بچه ها همش از فرزین میگذاشت و این ترانه رو پخش میکرد ❤❤❤❤❤
یادش بخیر اون روزها
مگه آهنگران گوش نمیدادید ؟😢
به سلامتی اون رفیقی که
خدا هیچی بهش نداده
به جز مرام و معرفت . . .
مگه میشه مهربون نباشم آخه چطوردلم میادنامهربون باشم
مهربون🌹
Very nice❤❤❤
روحش شاد
مهربون باش💙🕊️🌎🪴
روحشان شاد
Love
درسته که پرسپولیسی بودی ولی صدات خیلی گرم و دلنشین بود من یه عنوان یه استقلالی میلیارد اتشین آرزو میکنم روحت قرین رحمت لا یزال الهی باد
یادش بخیر...کلاس پنجم بودم ... تابستان سال ۱۳۶۵ بود... ما پایگاه سوم شکاری همدان زندگی می کردیم که جایی سرسبز و زیبا بود و تعطیلات تابستان و بهار که می شد خونه ما مقصد گردشگری فک و فامیل بود ... ما چهار تا برادر قد و نیم قد بودیم و به ترتیب وظیفه راهنمایی و گردش بردن مهمونا را به دوش می کشیدیم! هر بار که نوبت یکی از ماها می شد سر از پا نمی شناختیم! هیجان انگیز ترین گردش منطقه ما هم رفتن به غار علی سرد بود که هنوز خیلی معروف نشده بود و مسیرش تابلو نداشت و خیلی قسمتهای اون خاکی و شوسه بود ! این بار اما نوبت من بود که مهمونا را ببرم گردش... بردمشون غار علیصدر... کنار روستای کوچک و دور افتاده علی سرد یک شکاف بزرگ توی یک چاله بزرگ بود که باید یک طرفه می شدی که بتونی بری توی غار ... هنوز برق کشی نداشت و باید پنج تومنی (پنج تا یک تومنی اون موقع) کف دست جوونای ده میذاشتی تا با چراغ زنبوری بیفتن جلو و راه را نشونت بدن ! اونم فقط می شد تا دم آب بری ! تاریک و سرد و مرموز و اسرار آمیز به نظر می رسید ! همه چیز بکر و دست نخورده بود ! از میلیون ها سال پیش! ما تو جاده ای که دو طرفش سرتاسر گندم های طلایی آماده درو بود با پیکان جوانان نارنجی و خوشرنگ و نوی پسر عموم که تازه نامزد کرده بود پیچ و تاب می خوردیم و بالا و پایین می رفتیم... ماشین بابای من یک پیکان دولوکس سبز چمنی بود و دستگاه کاست و پخش صوت نوار نداشت و فقط رادیو داشت اما پیکان جوانان مادرزادی روش پخش صوت نوار کاست داشت ... واسه خودش داستانی بود ... به همین خاطر بهش می گفتن پیکان «جوانان!» ! اون روز من کنار پنجره عقب سمت شاگرد نشسته بودم و شیشه را تا ته داده بودم پایین و نصف سرم از پنجره بیرون بود ... باد گرم تابستان به صورتم می خورد ... و اونو می سوزوند ... و من ... غرق در رویاهای شیرین ... به فرداهای بی نشونه فکر میکردم! اون موقع نمی دونستم فردای بی نشونه چیه ! نمی دونستم دلواپسی چیه ... سال های زیادی پشت سر هم بسرعت برق گذشت و بدون اینکه بدونم دیدم یکهو بزرگ شدم ... حالا خوب می فهمم چرا فرزین می گفت «گره ها را محکم ببندید» ! اما حیف که نمیشه به گذشته برگشت... اما هنوزم میشه مهربون بود ... حتی اگر هیچ کس هم مهربون نبود ... لااقل تو مهربون باش ❤️🌿
بیانت چقدر خوبه
❤❤❤❤❤❤❤❤❤
عجب تصویری رسم کردی
امیدوارم هرجاهستی شادوسلامت باشی و زندگیت پر از آدمهای مهربون باشه.
ببخشید، جهت کنجکاوی میپرسم شما کلاس پنجم گواهینامه داشتید و رانندگی میکردید
زمانی که الکی دنبال غم میگشتیم
سرخوش و سبکبال نمیدونستیم چه از زندگی میخواهیم
زندگی پر از صفا بود😂😂😂
اگه روزگار بی رحمه تو مهربون باش✝️✝️✝️
اگه آفتاب میسوزونه تو سایبون باش✝️✝️✝️
روحت درآرامش ابدی 🖤🖤🖤
گفتند اشک بریز
خالی میشوی
خالی که نشدم هیچ…
پر شدم از بی کسی
که چرا کسی اشک هایم را
پاک نمیکند
و بگوید اشک نریز تو
من را داری
روحت شاد
❤❤❤❤
تو اوج قهر و آشتی اگه بیای گل کاشتی
همه آهنگاش تکه صدای خاص بی تکرار. حیف دیگه نیستی 😢روحت درآرامش
سلام! 🎶😍👍😉✌
💚💖💛💙💜🙌🌄🙏🎄✨
🙏RIP
Root shad
IRAN'ın Ahmet Kaya'sı
فرزینم الاهی میشد من بجات برم از این دنیا تورو به عنوان نازنین ترین فرزینه دنیا دوست دارم در قلبم جاودانه هستی 2:34
چه بگویم درباره تو؟
از زمانی که تو وارد زندگی ام شدی
هر چیزی برایم تازگی دارد
و تو دلیل شادی من در زندگی هستی
من کلمات زیادی برای نشان دادن احساسم به تو ندارم
مگر آن که بگویم ممنونم!
سرنوشت غم انگیزی داشت فرزین خدا بیامرز سالهای آخر عمرش توی پاریس دیدمش کنار میدان سی دی های خودش رو میفروخت ودر تنهایی در اتاق آپارتمان کوچکش فوت کرد که بعد از یک هفته پسرش پیداش کرد
🚜🚜🚜🚜🚜من در کما بودم چند سال بعد که چشمام رو باز کردم این آهنگ رو تو اتاقم شنیدم دست تقدیر من را بقل کرد و تا بینهایت یک عاشقانه معصوم در نوجوانی برد . عشق اولم رو دوباره زیر پنجره اتاقش با دادن نامه عشق بازی رو تمرین میکردیم آدمههای حسود رفقای نامرد چشم دیدن رابطه ما را نداشتن من هنوزم منتظر توام موهای سرم در کنار قلبم پیر شد وسفید من با تو ما میشوم دیدی از روزیکه تو رفتی بی وفا ولی من با یادت ذره ذره میمیرم .میمیرم آه و دوباره میمیرم.......🚜🚜🚜🚜🚜
نتت
خدایش بیامرزد
روحت شاد عزیزم ❤
روحش شاد
❤❤❤