ماجرای ازدواج زید و زینب - آیا پیامبر با عروس خود ازدواج کرد؟
HTML-код
- Опубликовано: 12 окт 2024
- ماجرای زید و زینب و ازدواج حصرت محمد با زینب بنت جحش - خطبه های نماز جمعه - مصطفی حسینی طباطبایی
تلگرام : t.me/s/mhtabat...
اینستاگرام : / mhtabatabaie1
فیسبوک : / mhtabatabaie
#مصطفی_حسینی_طباطبایی
حاج اقا خداوندی به این عظمت وخلقتی به این بزرگی که کهکشان ما کوچکترین درمقابل کهکشانهای دیگره خداوندبه رختخواب محمدهم حکم میکند خدای ماخیلی باحاله
هنگامیکه تواضع، دانش و خلوص در یکجا جمع شوند، نتیجه می شود استاد طباطبائی عزیز..عمرتان دراز و پر برکت باشه..
وقتی مغلطه .سفسطه .فریبکاری .دروغگویی وارونه کردن حقایق .حاشیه رفتن بی جهت و مزخرف گویی و نداشتن جواب منطقی در یک جا جمع شود می شود بی شعوری مثل طباطبایی
خدا پشت وپناهت ❤
عالی
داستان رو عوض نکن اصلا اینجور نبوده ....مثلاذتوجیه کردی حاج آقای .....
کلا
عالمـ!!..
. خاک بر سرما.....
چه خدای. دلالی داریم
😂❤😂❤
خداوند این مرد بزرگ محقق را حفظ کند و افراد شایسته اطرافش بگذارد و پاداش دنیا و آخرت به او دهد و در بهشت قردوس در جوار پیامبران مکانش دهد.امین
الله چهاردهقرن پیش اداره تمام کهکشانها را رها کرده بوده و تمام وقت به آلت محمد بیمارجنسی شیاد قاتل خدمت میکرده.
🤮🤮🤮🤮🤮😁😁😁😁😁😁😁🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
در پناه حق باشید استاد گرامی
حاج اقا تفخیذ چیه😂😂😂
انتقاد: آقای طباطبایی واقعیت نه ان است که شما میفرمایید. به دلائلی که اینجا اشاره میکنم. ولی قبل از ان یک نکته رو بدانید و ان اینکه کسی که بخشی از واقعیت رو نمگوید کمتر از دروغ گو نیست و شما واقعیت رو کامل بیان نمیکنید. اما دلائل ...
۱. شما نگفتید اگر پیامبر نظری به زینب نداشت چرا او رو که حداقل ۱۵ سالی از زید بزرگتر بود برای همسری او خواستگاری کرد. مگر زن کم بود. ان هم زنی که قبلا هم ازدواج کرده بود ... خیر پیامبر برنامه داشت و میخواست زینب رو در واقع از آن خود کنه از طریق زید و اینکه او بعدا زینب رو طلاق بده
۲. اینکه زید با همسرش اختلاف داشت رو شما از خودتون درآوردید که حرفتان رو اثبات کنید وگرنه مدرک این اختلافات رو بیان میکردید.
۳. حالا گیریم که زید زنش رو نمیخواست چرا خدا باید دستور بده که پیامبر با زینب ازدواج کنه. مگه خدا بیکاره که برای محمد دنبال زن باشه. اگر میفرمایید که میخواست سنت ازدواج با زن پسرخوانده رو بشکنه خوب در مورد کس دیگری این دستور رو میداد و موجب این شایعات هم نمیشد و آبروی محمد رو هم نمیبرد .... استدلال شما کاملا ضعیف هست
۴. شما با دید مذهبی خودتان که همه چیز رو مقدس میدانید چشم بر واقعیت میبندید. ولی عقل سلیم چیز دیگریست. شما از آیه قران که به مکنونات قلبی محمد اشاره میکنه یک نتیچه میگیرید در حالیکه جور دیگه هم میشه این رو معنی کرد و آن اینکه محمد به زینب بخصوص پس از نزدیکتر شدن و در حلقه نزدیکتر محمد درامد دلبسته شد. چرا باید تفسیر شما رو از آیه باور داشت و نه مورد خلاف اون رو؟ و این تطابق هم داره با صفات پیامبر که ایشون عاشق زن بود بطور کلی و چپ و راست زن میگرفت و میل جنسی بسیار بالایی داشت به اعتراف خود ایشون و احادث معتبر
۵. واقعیت اینه که پیامبر از آوردن آیه و گفته خدا برای حل مشکلات و جاری کردن نظرات خودش استفاده میکرد به اثبات موارد متعدد در قران که خدا چپ و راست حتی در مورد مسائل کوچک و کم اهمیت آیه نازل میکنه و جبرییل دم دست هست که بیاد و کمک کنه . این موردی بود که عایشه هم یکبار وقتی محمد به کنیز عایشه یعنی ماریه تجاوز کرد گفت. وقتی خدا گفت چیزی رو که ما بتو حلال کردیم (یعنی ماریه کنیز) تو اجازه نداری به خودت حرام کنی عایشه گفت این خدای تو هم خوب کمکی برای تو هست ... یا چیزی شبینه این
۶. پیامبر اگه خیلی اخلاقی بود چرا زینب رو به خودش حرام نکرد مثل همین ماریه کنیز .... حکم خدا رو میگفت ولی این رو در مورد بقیه دستور میداد در مورد ازدواج با زن پسر خوانده و خودش اجرا نمیکرد. گویی اون جامعه هیج مشکلی نداشت جز اینکه همین مورد ازدواج پدر با زن پسر خوانده رو باید حل میکرد چیزی که یک از هزار پیش میامد
۷. این شیخ عبدو هم یک آدم مذهبی هست مثل شما که هیج اشکالی به پیامبر و بقیه قدیسین نمیگیره و اصولا نمیتونه بگیره. آدم مذهبی نمیتونه واقعیت رو راجع به کسی که اون رو پیامبر میدونه ببینه .... چشمش بسته است. قبول ندارید؟ اگه قبول ندارید جواب این سوال رو بدید: شما آیا هیج عیبی ایرادی خلافی اشتباهی از پیامبر سراغ دارید؟ میتوانید یک ایراد او رو بگید؟ یا این شیخ عبدو یکجا کوچکترین ایراد از محمد گرفته ... نه نه شما میتونید و نه شیخ عبدو چون آدم مذهبی در واقع کور هست و نمیتونه ببینه ...
۸. نفرمایید پیامبر معصوم هست و برکنار از اشتباه یا امامان شیعه چرا که و جالب اینکه بارها و بارها خود این معصومین به قول شما خودشون اعتراف به اشتباه کرده اند و کار ها شون رو تصصیح کردن ولی کاسه داغتر از آش ایرادی به اونها نمیبینه ...
به شما آقای طباطبایی ایرادی نیست چون شما به قول خودتون ذوب در مذهب و ولایت هستید و قادر نیستید واقعیت رو ببینید پس حالا که نمیتونید بی طرف قضاوت کنید و طرف دیگه قضیه رو هم ببینید بقول معروف : مرحمت فرموده ما را مس کنید !!!! دست از سر ملت بردارید و بگذارید کسی که منطقی و بخصوص بیطرف هست مسائل رو به خورد ملت بده نه کسی که یک جانبه به قاضی میره
متشکر از شما اگر کامل خوندید و فکر کردید به مواردی که اشاره کردم
استلالاتتون بسیار بسیار ضعیف و ناشیانه بود و من کامل خوندم
استاد !!! یک کلمه نتونستید جواب بدید .... خوب موردی نیست منم اگه یک عمر در این احوالات دست و پا میزدم در عالم پیری هم قدرتش رو نداشتم وهم میترسیدم که جور دیگری فکر کنم .... شما رو درک میکنم @@farhadmokhtari7226
بله کاملا درسته ماله کشی خیلی بد است
متاسفانه استدلال های شما دچار تضاد و نقض و ضعف بسیار است..
به به به کیف کردم❤❤❤ چه بیان زیبایی..از ته دلم جوابش و دادی🤌🤌🤌
واقعا مسخرس الله که کهکشانها را افریده به پیامبر میگه تو باید زینب را بگیری.اخه اینم شد کتاب هدایت😂😂😂😂😂
۰م
پیامب😂😂😂ر هوسباز زنباره
حاج آقا، ازدواج نکردن با زن پسر خوانده که رسم نیکویی بود.
زینب زن زیبایی بود و در مکه شوهر داشت. و آن زمان خدیجه زن اول محمد هم زنده بود و خود محمد هم قدرتی نداشت،
وقتی خدیجه و ابوطالب مُردند محمد بی یاور شد مکیان میخواستند بکشندشان فرار کرد (هجرت) رفت مدینه و در پی آن عده ای که مسلمان شده بودند هم به مدینه آمدند از جمله پدر و برادر و خود زینب اما شوهرش مسلمان نشده بود و به مدینه هم نیامد.
محمد زینبٍ زیبا را می شناخت اما نمی توانست بخاطر شوهرش در مکه نزدیکش شود (بدنامی داشت) اول پسرخوانده خود زید را پیش فرستاد تا آن شوهر اول زید را دور بزند.
زینب بخاطر شوهر اولش گفت بگذار با خدای خود مشورت کنم. (به شوهرم خیانت بکنم یا نکنم)
زینب اول زن زید شد و بعد به خاست محمد از او جدا شد و زن محمد شد
بزرگترین ننگ همون برده داری بوده چرا ملغی نکرد
آیا این زینب در آن موقع شوهری نداشته که مسلمان نشده باشد و در شهری دیگر ساکن بوده و این زینب که مسلمان شده بود مهاجرت کرده باشد ؟
زینب زن زیبایی بود و در مکه شوهر داشت. و آن زمان خدیجه زن اول محمد هم زنده بود و خود محمد هم قدرتی نداشت،
وقتی خدیجه و ابوطالب مُردند محمد بی یاور شد مکیان میخواستند بکشندشان فرار کرد (هجرت) رفت مدینه و در پی آن عده ای که مسلمان شده بودند هم به مدینه آمدند از جمله پدر و برادر و خود زینب اما شوهرش مسلمان نشده بود و به مدینه هم نیامد.
محمد زینبٍ زیبا را می شناخت اما نمی توانست بخاطر شوهرش در مکه نزدیکش شود (بدنامی داشت) اول پسرخوانده خود زید را پیش فرستاد تا آن شوهر اول زید را دور بزند.
زینب بخاطر شوهر اولش گفت بگذار با خدای خود مشورت کنم. (به شوهرم خیانت بکنم یا نکنم)
زینب اول زن زید شد و بعد به خاست محمد از او جدا شد و زن محمد شد
چرا سنت برده داری را نشکست
عجب سنت شکنی
هـمه دروغ ميگن به جز مسلمانان عزيز خخخ
زینب زن زیبایی بود و در مکه شوهر داشت. و آن زمان خدیجه زن اول محمد هم زنده بود و خود محمد هم قدرتی نداشت،
وقتی خدیجه و ابوطالب مُردند محمد بی یاور شد مکیان میخواستند بکشندشان فرار کرد (هجرت) رفت مدینه و در پی آن عده ای که مسلمان شده بودند هم به مدینه آمدند از جمله پدر و برادر و خود زینب اما شوهرش مسلمان نشده بود و به مدینه هم نیامد.
محمد زینبٍ زیبا را می شناخت اما نمی توانست بخاطر شوهرش در مکه نزدیکش شود (بدنامی داشت) اول پسرخوانده خود زید را پیش فرستاد تا آن شوهر اول زید را دور بزند.
زینب بخاطر شوهر اولش گفت بگذار با خدای خود مشورت کنم. (به شوهرم خیانت بکنم یا نکنم)
زینب اول زن زید شد و بعد به خاست محمد از او جدا شد و زن محمد شد
استادان ماله کشی وخاک پاشی به واقعیات تاریخی متاسفم برای مسطمعین شما😂
من مسلمان معتقدو شیعه اثنی عشری هستم . اماشما خیلی خیلی ضایع وناشیانه استدلال کردید به نظر میاید چون دستانتان تهی بود چنین ضعیف استدلال نمودید.
اقا عموش بوده نه داییش
اشتباه کرد آقا یعنی چه . ایشان از سن ۱۵ سالگی عمرش را در تحقیقات گذاشته به شما یاد ندادن احترام به بزرگترها و شخصیتها بگذارید کجا بزرگ شدید در خانه انسانها یا استبل.
زینب ناراحت شد بخاطر اینکه باید با یک برده ازدواج میکردهر چه باشد او یک زن آزاد از قبیله برتر قریش بودو حالا باید با زید که برده بود باید ازدواج کند( هر چند که زید برده آزاد شده بود.)
زید برده نیود از خانواده بزرگ بود و او را قبیله ای دیگر در اثر جنگ اسیر کرد و برده کرد و ابوبکر ان را خرید که در بدبختی نباشد و بعد پیامبر بعنوان پسر خوانده او را قبول کرد در ثانی برگی بالا و پایینی در بشر و در اسلام است زینب زیادی عبور داشت میبایستی خودش را تربیت میکرد و فروتنی اختیار میکرد . خیلی بیجا میکرد خودش را بالاتر میدانست . همه ما در دیدگاه خداوند یکی هستیم فقط ایمان و تقوی ما را متفاوت مکنه . در ضمن کمی تاریخ بخوانیم معلومات کسب کنیم بجای سوالها و مطالب نامربوط و فکر منفی.
ماله کشی هم بد شغلی نیست.