قصه ظهر جمعه - داستان مرد کفش دوز

Поделиться
HTML-код
  • Опубликовано: 6 окт 2024

Комментарии • 5

  • @mohsenbakhtiyari3578
    @mohsenbakhtiyari3578 Год назад +1

    باسلام وسپاس

  • @mostafa.a1285
    @mostafa.a1285 Год назад +3

    با سلام و احترام خدمت استاد محسنی عزیز و گرامی و سپاس بخاطر این قصه ناب و نوستالژیک خسته نباشید سپاس فراوان از زحماتتون پیروز و موفق باشید 💖💖💖

  • @hzmehdikurban2484
    @hzmehdikurban2484 Год назад

    Behterin ve şirinter zıman der in Cihan
    ☀️🌈🌍🇳🇱🖐

  • @DaReUsH1313
    @DaReUsH1313 Год назад +3

    Hello dear friend's ❤️
    جناب سرشار عزیز امیدوارم این کامنت رو بخونید
    فقط خدا میدونه شنیدن موزیک تيتراژ آغازین چه بر سر من و دل من میاره .!!!!!
    درحالیکه دیگه نه اون پدر و نه اون خانواده و جمع خاطره انگیز روزهای جمعه درکنارم نیستن. شنیدن آهنگ آغازين این برنامه ، تک تک سلول‌های وجودمو به لرزه درمیاره ،اینو از صمیم قلبم نوشتم.❤️❤️❤️
    از شما متشکرم که لحظه ای کوتاه حتی ....... برخی از مخاطبان خودتون رو به سرزمين خاطرات می‌برید شاید بدون اینکه حتي خودتان‌ متوجه‌ شوید.🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

  • @mehrdaddadwer7170
    @mehrdaddadwer7170 11 месяцев назад

    یه زمانی من نوجوان بودم گوش می‌دادم و وقتی می‌گفت یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود امروز به این باورم که غیر از خدا مردم بودن و خدا نبود