یادش بخیر سریال آیینه.چه زود آن دوران با مردم مهربان آن زمان گذشت.زنده یاد خانم مهین شهابی یک هنرمند واقعی به تمام معنا بود که به همراه زنده یاد جواد خدادادی در این سریال مردم پسند و بسیار خاطره انگیز هر دو محبوبیت شان نزد همگان دوچندان شد.روحشان شاد و یادشان گرامی.با تشکر.❤️❤️
چه دوران شیرین و خاطره انگیزی بود،یادش بخیر.زمان جنگ بود و این سریال دوشنبه شبها پخش می شد.هرگز از یاد نخواهم برد که صحبتش همه جا بود و همچنین دیدنیها که زنده یاد جلال مقامی مجری آن بود.چه هنرمندان خوب و اسطوره ای و بی ادعایی داشتیم روحشان شاد یادشان گرامی.
واى من چقدر اين سريالو دوست داشتم، تنها برنامه كمى درست و حسابى اون زمان بود، يادش بخير. همه دورهم جمع ميشديم و اين سريال و يا سريال اوشين رو نگاه ميكرديم😊
منم دقیقا نوجوان بودم موقعی ک این سریال پخش میشد و یادمه خیلی دوست داشتم چون هیچی از مشکلات زندگی نمیدونستم..نوجوان بودم و پر از شور شوق زندگی ولی الان ک میبینم راستش دلم میگیره..با خودم میگم درسته فیلمه و همیشه توو فیلما قضیه هارو پر رنگ تر از واقعییت نشون میدن چه داستانای خوب و چه بد رو ولی چون دیگه خودم توو زندگی افتادم و میفهمم و درک میکنم مشکلات چقدر زیاده برای اینه ک دلم میگیره
یادش بخیر.در آن زمان مقیم کویت بودیم و تابستان سال ۱۳۶۴ برگشتیم ایران و تا سال ۱۳۶۶ ماندیم که همان زمان این سریال را پخش میکردند.خیلی دلمان برای ایران تنگ شده بود منتها قبل از شروع سری سوم برگشتیم و دختر عمویم برایم نامه نوشته بود که سری سوم هم شروع شد که من نتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم.به هر حال سال ۱۳۶۹ عراق به کویت حمله کرد و ما به ایران برگشتیم.این سریال برای خیلی ها خاطره انگیز بود.اما متاسفانه آن زمان هم زود گذشت.یاد مهربانی،عشق،عاطفه،محبت و صمیمیت آن زمان بخیر.تنها چیز مهمی که در زندگی ما می ماند خوبیهاست و بس،برای همین میگویم واقعاً خاطره انگیز است.با تشکر.🙏🙏🙏
من متولد کویت بندر احمدی هستم.پدرم ایرانی از خرمشهر مادرم از جبال لبنان و پنج سالگی که بودم آمدیم ایران.یادم هست یک خانم ایرانی به نام شهین می آمد خانه مان به مادرم فارسی یاد میداد.شما ویزای دائم داشتید یا موقت چون این را میدانید بعد از ۱۹۷۴ به آنهایی که در کویت متولد شدند شناسنامه تعلق نگرفت.من و خواهرم شانس آوردیم ولی دوتا خواهرام که بعد از ۱۹۷۴ متولد شدند شناسنامه نگرفتند.
@@AlenGroups-cl3pf من تقریباً سه ساله بودم که با پدر خدا بیامرزم و مادرم رفتیم کویت در سال ۱۳۵۱ البته پدرم قبلش تو کویت بود و آمد ایران و من و مادرم را برد آنجا برادرم ۱۹۷۲و خواهرم ۱۹۷۴ آنجا متولد شدند شناسنامه دارند ولی بعد از سال میلادی همان ۷۴ دوتا خواهر و یک برادر دیگه دارم که شناسنامه بهشون تعلق نگرفت بعد از ۷۴ میلادی بدنیا آمدند یعنی شش تا بچه فقط به دوتا تعلق گرفت شانس داشتند می دانید ماهیانه از دولت کویت دریافت می کنند ولی متأسفانه شانس من نبود.ما هر سه یا چهار سال می آمدیم ایران.ولی آن زمان خوب بود عراق که حمله کرد تقریباً ۸۰ درصد کویت فرق کرد.آن زمان یادش بخیر پدرم در شرکت نفت بندر احمدی کار میکرد و من چندین بار آمدم بندر.حالا بعد از خود کویتی های اصیل تنها مردمی که ماندند اکثریت اصالت هندی و یا مصری داشتند.یادش به خیر یادت هست که کویت آن زمان واقعاً نعمت بود.
@@AlenGroups-cl3pf من تقریباً سه ساله بودم با پدر خدا بیامرزم و مادرم رفتیم کویت البته پدرم از قبل در کویت اقامت داشت و آمد من و مادرم را با خودش برد.یکی از برادران و یکی از خواهرام قبل از ۱۹۷۴ در کویت به دنیا آمدند و شناسنامه یا همان سی تی زن گرفتند شانس آوردند.واضح است برای آنهایی که شناسنامه دارند حقوق ماهیانه از دولت کویت دارند.ما در سالمیه زندگی میکردیم ولی یادش بخیر پدرم در شرکت نفت بندر احمدی کار می کرد.چندین بار به بندر رفتم.کویت یک نعمت بزرگی بود بعد از حمله ارتش عراق خیلی عوض شد در صورتی که در کویت در دنیا از لحاظ اقتصاد و تجارت و خیلی چیزها مثال زدنی بودالبته تا حالا پولش خیلی ارزش دارد.یعنی برادرم و خواهرم با حقوقی که از دولت کویت میگیرند زندگی خوبی دارند چون ارزش پولشان خوب میباشد.یادش به خیر چه زمانی بود.
چقدر دوران بدی بود بچهای کم توقع و بیچاره که از دوران طلایی شاهنشاه به دوران انقلاب تبدیل شد و ما هیچی نفهمیدیم.😢اون روزا مثلا سریال خانوادگی شون این بود.من ده سالم بود ❤ولی خوب گذشت .بلکه نجات پیدا کنیم
یادش بخیر سریال آیینه.چه زود آن دوران با مردم مهربان آن زمان گذشت.زنده یاد خانم مهین شهابی یک هنرمند واقعی به تمام معنا بود که به همراه زنده یاد جواد خدادادی در این سریال مردم پسند و بسیار خاطره انگیز هر دو محبوبیت شان نزد همگان دوچندان شد.روحشان شاد و یادشان گرامی.با تشکر.❤️❤️
چه دوران شیرین و خاطره انگیزی بود،یادش بخیر.زمان جنگ بود و این سریال دوشنبه شبها پخش می شد.هرگز از یاد نخواهم برد که صحبتش همه جا بود و همچنین دیدنیها که زنده یاد جلال مقامی مجری آن بود.چه هنرمندان خوب و اسطوره ای و بی ادعایی داشتیم روحشان شاد یادشان گرامی.
واى من چقدر اين سريالو دوست داشتم، تنها برنامه كمى درست و حسابى اون زمان بود، يادش بخير. همه دورهم جمع ميشديم و اين سريال و يا سريال اوشين رو نگاه ميكرديم😊
یادش بخیر بچه بودم این سریال رو میدیدم وخیلی دوست داشتم
منم دقیقا نوجوان بودم موقعی ک این سریال پخش میشد و یادمه خیلی دوست داشتم
چون هیچی از مشکلات زندگی نمیدونستم..نوجوان بودم و پر از شور شوق زندگی
ولی الان ک میبینم راستش دلم میگیره..با خودم میگم درسته فیلمه و همیشه توو فیلما قضیه هارو پر رنگ تر از واقعییت نشون میدن چه داستانای خوب و چه بد رو
ولی چون دیگه خودم توو زندگی افتادم و میفهمم و درک میکنم مشکلات چقدر زیاده برای اینه ک دلم میگیره
درس های خوبی میداد به همه
آره واقعاً.یادش بخیر.چه زود گذشت.حالا شنیدم مردم کشورمان خیلی عوض شدند و محبت و عاطفه و دوستی مثل قبل نیست.واقعاً جای تأسف می باشد.
یادم هست در آن زمان خیلیها می گفتند سریال آیینه مثل مدرسه میباشد.و،واقعاً همینطور بود
یادش بخیر جوون بودم وقتی این سریال را میدیدم
بسیار عالی بود👏👏👏👏👏
یادش بخیر.در آن زمان مقیم کویت بودیم و تابستان سال ۱۳۶۴ برگشتیم ایران و تا سال ۱۳۶۶ ماندیم که همان زمان این سریال را پخش میکردند.خیلی دلمان برای ایران تنگ شده بود منتها قبل از شروع سری سوم برگشتیم و دختر عمویم برایم نامه نوشته بود که سری سوم هم شروع شد که من نتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم.به هر حال سال ۱۳۶۹ عراق به کویت حمله کرد و ما به ایران برگشتیم.این سریال برای خیلی ها خاطره انگیز بود.اما متاسفانه آن زمان هم زود گذشت.یاد مهربانی،عشق،عاطفه،محبت و صمیمیت آن زمان بخیر.تنها چیز مهمی که در زندگی ما می ماند خوبیهاست و بس،برای همین میگویم واقعاً خاطره انگیز است.با تشکر.🙏🙏🙏
من متولد کویت بندر احمدی هستم.پدرم ایرانی از خرمشهر مادرم از جبال لبنان و پنج سالگی که بودم آمدیم ایران.یادم هست یک خانم ایرانی به نام شهین می آمد خانه مان به مادرم فارسی یاد میداد.شما ویزای دائم داشتید یا موقت چون این را میدانید بعد از ۱۹۷۴ به آنهایی که در کویت متولد شدند شناسنامه تعلق نگرفت.من و خواهرم شانس آوردیم ولی دوتا خواهرام که بعد از ۱۹۷۴ متولد شدند شناسنامه نگرفتند.
@@AlenGroups-cl3pf من تقریباً سه ساله بودم که با پدر خدا بیامرزم و مادرم رفتیم کویت در سال ۱۳۵۱ البته پدرم قبلش تو کویت بود و آمد ایران و من و مادرم را برد آنجا برادرم ۱۹۷۲و خواهرم ۱۹۷۴ آنجا متولد شدند شناسنامه دارند ولی بعد از سال میلادی همان ۷۴ دوتا خواهر و یک برادر دیگه دارم که شناسنامه بهشون تعلق نگرفت بعد از ۷۴ میلادی بدنیا آمدند یعنی شش تا بچه فقط به دوتا تعلق گرفت شانس داشتند می دانید ماهیانه از دولت کویت دریافت می کنند ولی متأسفانه شانس من نبود.ما هر سه یا چهار سال می آمدیم ایران.ولی آن زمان خوب بود عراق که حمله کرد تقریباً ۸۰ درصد کویت فرق کرد.آن زمان یادش بخیر پدرم در شرکت نفت بندر احمدی کار میکرد و من چندین بار آمدم بندر.حالا بعد از خود کویتی های اصیل تنها مردمی که ماندند اکثریت اصالت هندی و یا مصری داشتند.یادش به خیر یادت هست که کویت آن زمان واقعاً نعمت بود.
@@AlenGroups-cl3pf من تقریباً سه ساله بودم با پدر خدا بیامرزم و مادرم رفتیم کویت البته پدرم از قبل در کویت اقامت داشت و آمد من و مادرم را با خودش برد.یکی از برادران و یکی از خواهرام قبل از ۱۹۷۴ در کویت به دنیا آمدند و شناسنامه یا همان سی تی زن گرفتند شانس آوردند.واضح است برای آنهایی که شناسنامه دارند حقوق ماهیانه از دولت کویت دارند.ما در سالمیه زندگی میکردیم ولی یادش بخیر پدرم در شرکت نفت بندر احمدی کار می کرد.چندین بار به بندر رفتم.کویت یک نعمت بزرگی بود بعد از حمله ارتش عراق خیلی عوض شد در صورتی که در کویت در دنیا از لحاظ اقتصاد و تجارت و خیلی چیزها مثال زدنی بودالبته تا حالا پولش خیلی ارزش دارد.یعنی برادرم و خواهرم با حقوقی که از دولت کویت میگیرند زندگی خوبی دارند چون ارزش پولشان خوب میباشد.یادش به خیر چه زمانی بود.
خاطره بسیار جالبی تعریف کردید یاسمین خانم.هر جا که باشید شاد و پیروز و تندرست باشید.
دقیقا همه همین حس رو دارن
یاد بچگی هامون بخیر ، من یازده سالم بود
💬👍
چرا تمامی قسمت هاش نیست؟؟؟؟
🖤
اون روزا انگار بچهها عقلشون قدر ی آدم سی ساله میفهمید.ولی چی شده که هیچی هیچی سر جایش نیس .شما بگین چی شده
چقدر دوران بدی بود بچهای کم توقع و بیچاره که از دوران طلایی شاهنشاه به دوران انقلاب تبدیل شد و ما هیچی نفهمیدیم.😢اون روزا مثلا سریال خانوادگی شون این بود.من ده سالم بود ❤ولی خوب گذشت .بلکه نجات پیدا کنیم
❤❤❤