این داستان که تعریف کردید یکی اینکه به هر کس نباید اطمینان کرد مثل دوست شما که همه کارهای شما رو کف دست شوهرتون گذاشت و شما رو کوچک و بی ارزش کرد و اون مسئله خیلی بزرگ و مؤثر بود شخصیت شما تو نظر شوهرتون و دوم اینکه آدم آویزون کسی نمیشه اون هم بدون شناخت از طرف مقابل فقط هول اینو داشتی که بدست اش بیاری بدون اینکه کوچکترین شناختی از شخصیت و رفتارش داشته باشی بازم اون می خواست یه مدت با هم آشنا باشید عزیز ازدواج موقعی خوب هست که آدم هم خودیاش رو خوب بشناسه هم مطالعه در مورد روابط داشته باشه ، شما بهتره اول یه روانشناس خوب پیدا کنید زندگی بچه بازی نیست و عمر هم به یه چشم بهم زدن تمام میشه
درود عزیزم ، نباید تلافی میکردی میگذاشتی که کارما ، یعنی زمونه ازش انتقام بگیره ، حالا اتفاقیی که افتاده ولی سعی که پرونده خاطرات مجید رو ببندی و زندگی رو از نو شروع کنی ، و لطفا دیگه با نقشه جلو نرو ، همه چیز با صبر کردن درست میشه ، خدا رو فراموش نکن ، ورزش کن تا زندگی سالمی داشته باشی ، برات دعا میکنم عزیزم 💝🌹
در تعجبم با این همه زرنگی چطور نتوانستی جاوید را که دوستت داشت نگه داری. حق آزیتا بود که این بلا را سرش بیاری. اون کارما هم که یکی از مشترکین گفت توسط خودت اجرا شد. کارما یعنی همین. اما راوی از برادر صدف نگفت. الان چند سال گذشته و مجید هنوز تو رو میخواد. بنظرم بعنوان یک کیس ازدواج بهش فکر کن. از عاشقیت که نتیجه نگرفتی پس به یک ازدواج منطقی و عقلی نه دلی فکر کن. موفق باشی .
اصلا کارت درست نیست و آدم بدی هستی چون همه ی کارات رو با نقشه پیش بردی و تازه رسیدی به اینجا از اونجا رونده از اینجا مونده ،کار نا درست عاقبت خوبی نداره😊
حقش رو گذاشتی کف دستش 👏👏👏
کار خوبی کردی
😊
کار درست کردی حقت بود عزیزم
perfect❤❤❤❤
آفرین بهترین کارو کردی .دمت گرم .تا وقتی خودت هستی چرا کارما انتقام بگیره
❤❤❤
این داستان که تعریف کردید یکی اینکه به هر کس نباید اطمینان کرد مثل دوست شما که همه کارهای شما رو کف دست شوهرتون گذاشت و شما رو کوچک و بی ارزش کرد و اون مسئله خیلی بزرگ و مؤثر بود شخصیت شما تو نظر شوهرتون و دوم اینکه آدم آویزون کسی نمیشه اون هم بدون شناخت از طرف مقابل فقط هول اینو داشتی که بدست اش بیاری بدون اینکه کوچکترین شناختی از شخصیت و رفتارش داشته باشی بازم اون می خواست یه مدت با هم آشنا باشید عزیز ازدواج موقعی خوب هست که آدم هم خودیاش رو خوب بشناسه هم مطالعه در مورد روابط داشته باشه ، شما بهتره اول یه روانشناس خوب پیدا کنید زندگی بچه بازی نیست و عمر هم به یه چشم بهم زدن تمام میشه
خدا نکنه ما جای تو باشیم
سلام
جاوید اصلا به تو فکر نمیکنه
خودتو کوچیک نکن
برو با مجید
میگن زن از زن. بدش. میاد
من خودم یه زنم واقعا زنها درحق هم پستن چرا اینجوری هستیم
کارت اشتباه بود دختر
تا وقتی مطمئن نشدی که مردی برای ازدواج با تو مصمم هست یا نیست نیاید بری طرفش
اگر جاوید تو رو می خواست همون اول خواستگاری می کرد
درود عزیزم ، نباید تلافی میکردی میگذاشتی که کارما ، یعنی زمونه ازش انتقام بگیره ، حالا اتفاقیی که افتاده ولی سعی که پرونده خاطرات مجید رو ببندی و زندگی رو از نو شروع کنی ، و لطفا دیگه با نقشه جلو نرو ، همه چیز با صبر کردن درست میشه ، خدا رو فراموش نکن ، ورزش کن تا زندگی سالمی داشته باشی ، برات دعا میکنم عزیزم 💝🌹
ظاهراً تو عادت داری خودت رو آویزون مردا بکنی
یکبار جاوید یکبار مجید .بگرد دنبال سومی و چهارمی
در تعجبم با این همه زرنگی چطور نتوانستی جاوید را که دوستت داشت نگه داری. حق آزیتا بود که این بلا را سرش بیاری. اون کارما هم که یکی از مشترکین گفت توسط خودت اجرا شد. کارما یعنی همین. اما راوی از برادر صدف نگفت. الان چند سال گذشته و مجید هنوز تو رو میخواد. بنظرم بعنوان یک کیس ازدواج بهش فکر کن. از عاشقیت که نتیجه نگرفتی پس به یک ازدواج منطقی و عقلی نه دلی فکر کن. موفق باشی .
اصلا کارت درست نیست و آدم بدی هستی چون همه ی کارات رو با نقشه پیش بردی و تازه رسیدی به اینجا از اونجا رونده از اینجا مونده ،کار نا درست عاقبت خوبی نداره😊
خودتو آویزون جاوید کردی
زندگی مجید رو از هم پاشیدی
حالا بشین تا مثل آدم برات خواستگار بیاد
آویزون نکرد دله که عاشق جاوید شد اینم سادگی دلش خورد عاشق شد با یک نگاه
@@محمدمحمدی-ق8ث 😂😂😂😂نکنه خودت هستی قهرمان داستان
@@محمدمحمدی-ق8ث جاوید هم عاشق بود
پس این میشه اویزون
این داستان اگه حقیقت داشته باشه .فرانک خیلی آدم پاره و به درد نخوریه .خودشو به فاک داده که چیو ثابت کنه ؟