گاهی دست وپایم رابا زنجیر میبستندو گروهی به سرم میریختند/روایت هولناک دختری که از دست داعش فرارکرد

Поделиться
HTML-код
  • Опубликовано: 15 янв 2025

Комментарии • 9

  • @Fereshteh-u7k
    @Fereshteh-u7k Месяц назад

    😭😭😭😭😭😭😭😭😭

  • @یاسربهادریمهر-ك4ز
    @یاسربهادریمهر-ك4ز Месяц назад

    خیلی درد آور بود از حقایق ننگین داعش 😢😢😢😢😢

  • @faezebandani-tq9vq
    @faezebandani-tq9vq 11 дней назад

    واقعا چفدر درد کشیدن و چقذر ترسیدن زیر دست اونهمه داعشی و هیچ پناهی ندارن جان😢😢

  • @faezebandani-tq9vq
    @faezebandani-tq9vq 11 дней назад

    صذاتون عالیه ارامشبخش تروخداادامه بده چقد سبکتو دوس دازم میشینم بااین نماهنگش ب فکر فرو میرم بادیدن ویدیوتون و ناراحت میشم 😢😢😢 ب امید میلیونی شدنت عزیزم❤❤

    • @BehtarinHa-h3r
      @BehtarinHa-h3r  10 дней назад

      ممنون عزیزم 🙏 پیام پر مهرتون باعث شادی و دلگرمی ام برای ادامه راه شد🙏🙏❤️

  • @BehtarinHa-h3r
    @BehtarinHa-h3r  Месяц назад

    سرنوشت هولناک دخترانی که به دست پشم و لجن و اعتقاد اسیر شدند😢😢

  • @یاسربهادریمهر-ك4ز
    @یاسربهادریمهر-ك4ز Месяц назад

    فقط تونستم گریه کنم چون منم یه زنم خیلی زجر آوره تجاوز به زور 😢😢😢😢😢😢