خییییلی عالی بود. بقیه جاهایی که برنامه میذاشتن به موضوعات اولیه تر میپرداختن اما موضوع شما یه سوال مهم بود که همیشه طرف مقابل اینو بیان میکرد و میگفت لیبرال ها جوابی ندارن در این مورد
با درود بسیار آموختم بنده در در مقام نظری و هم در مقام عملی(تجربی) زندگی در دو کشور سوسیالیتی و لیبرالیستی (اقتصاد آزاد)را تجربه کردم و قاطعانه عرض کنم که فرمایشات و مبانی دکتر غنی نژاد را تا ۹۵٪ میپذیرم. ابتدای امر مبانی نظری من به سوسیالیست نزدیک بود ولی با تجربه زندگی و مقایسه به نتیجه گیری دکتر غنی نژاد رسیدم. تنها زاویه من با دکتر این هست که تفکر سوسیالیست موجب شد در کشور های لیبرال تا حدی شاخص خط فقر بهبود ببخشند و معیارهای دست بالایی را انتخاب کنند،وگرنه بازار میتوانست بی رحم تراز حال حاضر با قشر فرودست باشد.(فرو دست تاکید میکنم نه متوسط) با تشکر
دوست عزیز به نظرم مطالعه بیشتر شمارو به این حقیقت بیشتر نزدیک میکنه که جامعه کمونیستی و سوسیالیستی نه تنها به قشر کارگر کمکی نمیکنه بلکه به آتیش فقیر تر شدن این افراد هر روز هیزم اضافه میکنه و اختلاف طبقاتی رو افزایش میده قطعا فرودستان در جامعه ی لیبرال اصلا کمتر بوجود میان تکرار میکنم "بوجود" میان که باعث میشه بخش کمتری از تمرکز دولت رو به خودشون اختصاص بدن و تمرکز دولت به طور اتوماتیک وار به سمت منفعت عمومی چرخش پیدا کنه
@@dreamer_sorooshعرض بنده هم همین بود.قطعا نظام کومونیستی به گسترش فقر کمک کرد و حتی به نوعی طبقه متوسط را به طبقه فرودست تبدیل کرد.هیچ شکی نیست برای من که زیست بشری در سایه اقتصاد لیبرالیستی رفاه بیشتری و منفعت عمومی دارد.تنها عرض من جایگیریدرست مطالبات سوسیالیستی در مقطع تاریخی هست.به زبان ساده تر اگر سوسیالیت به وجود نمیامد نتیجه سرمایه داری مطلق قرن ۱۷-۱۸ فرانسه میشد.موجب درماندگی ابدی قشر فرودست میشد.شما به نظام های آزاد و بازار نگاه کنید میبینید گوشه ای از قوانین حمایت از فرودست هست(حمایت های مالی مستقیم و کنترل شده)و این مستوجب کاهش شاخص فقر هست
دوتا کارشناس و استاد که آدم حال میکنه از سطح آگاهی و شناختشون نسبت به موضوع مورد بحث،متأسفانه چنین اشخاصی در دولت و حکومت جایگاهی ندارند و از اون طرف یکی مثل حدادیان میشه استاد دانشگاه.....نتیجه چنین امری میشه اضمحلال و نابودی جامعه.
اعتماد به بیمه گر بدون دخالت دولت برای بیمه شده مسجل نیست وعلتهای تاریخی وروان شناختی خاصی دارد که موجب پیچیدگی موضوع میشود برای رفع اینگونه نگرانیها چه می توان کرد
من چندتا نقد دارم به مباحثی که از دقیقه ۶۰ به بعد مطرح شد چون خودم اقتصاد نهادی میخونم و مطالب به نظرم دقیق نبود. یکی اینکه بحث عدم توانایی انسان در پردازش اطلاعات و تصمیم گیری به معنی توهین نیست. تحقیقات رفتاری نشون میده که ظرفیت عقلانیت انسان در حدی نیست که ما در ساختار بازار انتظار داریم و این محدودیتهایی رو برای کارایی بازار ایجاد میکنه که جای بحثه. (نمیخوام نتیجه بگیرم. میخوام بگم لزوما به این معنی نیست که گفته شد) دو اینکه مکانیزم قیمت در وجود نابرابری کارایی کمتری داره که در سالهای اخیر با فرض بازار ناکامل مشخص شده و رودریک و بلنچارد توی کتاب مبارزه با نابرابری توضیح دادن. سه اینکه در اقتصاد نهادی بحث asset specificity مطرح میشه که هرچه بالاتر باشه توان تخصیص توسط مکانیزم بازار کمتر میشه که توی صحبتها اشاره نشد. همینطور اینکه بازار محدودیتهای اخلاقی و ارزشی داره که مهمه چقدر دنبال اونها باشیم. این تا حدی در تعارض با صحبت آقای تدینی هست در دقیقه ۷۰. رقابت دائمی با دستاورد رفاه حداکثری لزوما مطلوبیت ما رو حداکثر نمیکنه که تحقیقات happiness موید اون هستن. همینطور کارهای مایکل سندل. هرچند من هم موافق لبرالیسم هستم و میدونم بخشی از چیزایی که گفتم حداقل متوجه شرایط کنونی ایران نیست و مسائل ما ساده تر هستن ولی خب بحث هرچه کاملتر باشه گفتمان قویتره. برای روشن شدن این بحثها خواهش میکنم از علی مدنی زاده و امیر کرمانی هم دعوت کنید که صحبت کنن. 🙏🌺
کامنت شما بسیار عالی بود. من به شخصه فکر میکنم هیچکدوم از طیف های چپ و راست در این تقابل هایی که بینشون میبینیم کامل نیستن و به نوعی انگاری هر کدوم نواقصی دارن. به طور مثال در اقتصاد جریان اصلی انسان همواره محوریت قرار داره و طبیعت بی چون و چرا در خدمت انسان هست و نیازمند مراقبت نیست مگر اینکه از بین رفتن طبیعت به نوعی حیات انسان رو تهدید کنه، اونجاست که باید برای حفظ طبیعت گام برداشت و نه بیشتر. یا به طور مثال اقتصاد فعلی هیچ توضیحی در باب اخلاقیات ارائه نمیده و صرفا همه چیز رو در قالب بازار مدل میکنه. در نتیجه تفاوتی بین هنجار درست و غلط وجود نداره مادامی که اون بازار وجود انسان رو تهدید کنه. با این مقدمه دوست داشتم از شما بپرسم به نظرتون مکتبی در اقتصاد وجود داره که دغدغه های واقعی انسان قرن بیست و یکمی رو در بنیان های فکریش وارد کرده باشه؟ چون به نظر میرسه حتی در اقتصاد نهادی هم باز صرفا حیات انسانی محوریت قرار داره و نه اخلاق یا طبیعت از حیث جهان شمول.
باید حداقل حقوق برابر با خط فقر تعیین شود باید حداقل سود برای کارفرما تعریف شود اگر کارفرما به حداقل سود خودش رسیده باشد موظف است حداقل حقوق را به کارگرش نیز پرداخت کند اگر مثلا 10% زیر حداقل سود، سود کرد حق دارد 10% زیر حداقل حقوق، حقوق بدهد
هر کارگری دوست نداشت، میتونه برای اون کارفرما کار نکنه. تعیین حدّاقل دستمزد، یعنی مانع تراشی برای کاهش هزینهی تولید و ارائهی کالا و خدمات. قرارداد، با توافق طرفین باید انجام بشه. رضایت هر کسی رو خودش بهتر میدونه تا شما
@@1mnyenaphar727 به دلیل بیشتر بودن کارگران به نسبت کارها، کارگران برای به دست اورد کار با هم رقابت کرده و تا جایی پیش میرن که برای یه قرص نان حاضرند کار کنند تا زنده بمانند تا بلکه یک آدم عاقلی پیدا بشه به نفع کارگر قانون حداقل حقوق رو تصویب کنه البته جواب شما اینکه کارگران مجبور نیستند کار کنند میتوانند بروند بمیرند تا مبادا ذره ای از سود کارفرما کم شود شما احتمالا کارفرما هستی یا اگر کارگر هستی در ایران زندگی نمیکنی در کشوری هستی که کارگر حقوق خوبی داره میدونی الان با حقوق دو روز کار در ایران نمیشه یک کیلو گوشت خرید؟
آقای تدینی به این نکته صراحتا اشاره کردند که قرار نیست در نظام اقتصادی همه ی اقشار ضعیف جامعه دارای رفاه نسبی باشند و مثال حقوق 10 میلیون تومان را زدند و گفتند که وقتی کف حقوق را دولت 13 تومن در نظر گرفته باشه باعث میشه تولید کننده نتواند نیروی انسانی استخدام کنه ... این صحبت نشان میده که ایشان اصلا اطلاع ندارند که صرفا 21% از کل هزینه های یک واحد تولیدی مربوط به حقوق و دستمزد نیروی انسانی و ماشین آلات میشه و اصلا نگاهی به آن 79% باقیمانده ندارند که بخش اعظم هزینه ها را در بر میگیره ... تمام هم و غم لیبرالیسم ها خدمت در جهت منافع ثروتمندان هستش .. تنها حرفی که آقای تدینی صراحتا اعلام نکردند این بود که قشر ضعیف برده های قشر سرمایه داری هستند و اوضاع همینی است که هست
کارگر حقوقش را میخواهد حالا میخواهد یه لیبرال بهش بده یا یه یه انصار طلب. مشکل عدم وجود سیستم های لیبرال , کارگرها یا حقوق بگیرها نیستند مشکل سرمایه دارها و کارافرین های انحصار طلب هستند که با سیاستمدارها همدست هستند. و اینکه این بحث تمرکزش روی کارگرها بود خیلی محلی از اعراب نداره.
بله، این مشکل وجود دارد. و برای همین هم ایدهی بازار آزاد رقابتی آمد(لیبرالیسم اقتصادی) که جلوی بازار رفاقتی و سوداگرانه (مرکانتیلیسم) را بگیرد. تا حقوق نه فقط کارگر، بلکه مصرف کننده ضایع نشود. پس، نهاد سیاست، ایدهی لیبرال دموکراسی را مطرح کرد، که از رقابت در برابر انحصار دفاع کند. اگر نکند، دیگر لیبرال دموکراسی نیست.
بیمه سلامت در ایران بهتر از آمریکاست. یک مورد ساده سرطان 1.2 میلیون دلار هزینه داشت. بسیاری از کشورهای اروپایی در زمینه مراقبت های بهداشتی بسیار موفق هستند، اما بخش مرکزی ایالات متحده آمریکا در اکثر شهرهای آمریکا محل اقامت نیست.
26:30 خوب بود این جا این هم اضافه میشد که فضیلت رقابت در این است که قیمت کالاها را در بازار پایین میآورد. و قدرت خرید کلّ جامعه را بالاتر میبرد. در نتیجه، ضعیف ترین دهکها (یا به اصطلاح طبقهی کارگر) بیشترین منفعت را از قدرت خرید بالا و کاهش قیمت خواهد برد. چون کاهش هزینهی زندگی برای ضعیف ترین دهک ها از بقیه مهم تر است. وقتی قیمت کالاها بالا باشد، دهکهای قوی چندان آسیبی نمیبینند. ولی دهکهای ضعیف به شدّت معیشتشان سخت میگردد. ولی وقتی قیمتها کاهش یابد، دهکهای ضعیف منفعت بیشتری میبرند. به قول یوهان نوربرگ، اگر ۴۰ سال پیش، یک کارگر با ۷۲ ساعت کار، قدرت خرید یک یخچال را داشت، امروز با ۳۶ ساعت اگر اشتباه نکنم، میتواند یک یخچال در نظام لیبرال دموکرات بخرد. تازه، یخچال امروزی، با انواع و اقسام امکانات و قابلیتهای عالی است که یخچال ۵۰ سال پیش نبوده است. و این کیفیت هم، محصول همان رقابت است. پس دشمن دهکهای ضعیف، دشمنان بازار آزاد رقابتی هستند نه مدافعان آن.
اعتقاد دارم هر عرصه یی زبان و منطق خودش و داره بعضی عرصه ها مکمل همدیگر هستند یعنی نقاط ضعف همدیگر و پوشش میدن یا بهتر بگم همدیگر و کنترل و متعادل نگه میدارند موضوعی که جناب غنی نژاد میفرمایند به زبان منطقی اقتصاد بسیار نزدیک اما دو ضعف بزرگ وجود داره یکی قربانی شدن اخلاق و انسانیت و دیگری توسعه ی فرد گرایی در جامعه ست که خودش معضلات اجتماعی و فرهنگی ایجاد می کنه این جاست که حوزه ی فرهنگ و آموزش باید این نقصان رو کاهش و به نقطه ی تعادل برساند ،متاسفانه دولت ها هنوز جای درست و طلایی شون و در تعاملات اجتماعی پیدا نکردن یا تعارض منافع مانع این کار شده است
اخلاق و انسانیت، در فقدان آزادی ذبح میشود نه در حضور آزادی. فردگرایی هم، اصل بنیادین در تفکر لیبرالیسم است. اگر آن را قبول ندارید، پس اعتبار فرد انسان را منکرید و ننیتوانید از انسانیت دفاع کنید. فرد گرایی، یعنی تک تک انسان ها سوژه و صاحب حق هستند. حقوق خودشان را دارند و آزادند. این معنایش اتمیزه شدن جامعه نیست. این را غنی نژاد قبلا در اکوایران توصیح داده است.
آقای غنی نژاد آیا این منابع زیر زمینی ویا بطور کل چگونگی ثروت ملی وبهرور آن ودر اختیار چه کسانی قرار گیرد واز طرفی امروز دانشمندان و مخترعین وغیره چگونه است وسرانجام آیا فکر نمی کنید یک ضدیت جدید بجای کارگر هست وان الگوریتم وغیره چه دارید ودرمورد اقتقا پولی ومالی چه نظری دارید
بدون شک سرمایه داری هم در تئوری و هم در واقعیت موفق بوده است، اما ما موارد زیادی از شکست بازار داریم که مداخله دولت را ضروری می کند. 45 درصد آمریکایی ها بیمه درمانی ندارند. با وجود صرف 18 درصد از تولید ناخالص داخلی برای مراقبت های بهداشتی، بسیاری از آمریکایی ها در دریافت مراقبت های بهداشتی با مشکل مواجه هستند
شکست بازاری وجود نداره. این که سیستم امریکا بازار محوره رو نمیدونم کی تو مغز شما کرده! بله اگر با جمهوری کمونیستی خلق ایران و یا چین مقایسه کنید، حتما درسته. ولی امریکا سیستم اقتصادیش دقیقا دست همفکران شماست!!! (نئوکینزینها) که دائم از موارد شکست بازار حرف میزنند و از ایده آل های فریدمن در دههی ۸۰ عبور کردند! این ها هزینهی دولت را بالا میبرند و بعد خودشان طلبکار میشوند. کی گفته امریکا بازار محوره؟!!! کی گفته که دولت بهتر از بخش خصوصی میتونه سلامت مردم رو تضمین کنه؟! دولت فقط میتونه هزینههای مردم رو از طریقتحمیل بار مالیاتی یا بار تورمی بالا ببره. این کارکرد دولته! ثانیا وضعیت سلامت در ایالات متّحده سال ۲۰۲۰ اگر اشتباه نکنم در دنیا اوّل بود. به یک مرجع اینترنتی معتبر رجوع کنید در خصوص کیفیت زندگی. یکی از شاخص ها شاخص سلامته.
شکست بازاری وجود نداره. این که سیستم امریکا بازار محوره رو نمیدونم کی تو مغز شما کرده! بله اگر با جمهوری کمونیستی خلق ایران و یا چین مقایسه کنید، حتما درسته. ولی امریکا سیستم اقتصادیش دقیقا دست همفکران شماست!!! (نئوکینزینها) که دائم از موارد شکست بازار حرف میزنند و از ایده آل های فریدمن در دههی ۸۰ عبور کردند! این ها هزینهی دولت را بالا میبرند و بعد خودشان طلبکار میشوند. کی گفته امریکا بازار محوره؟!!! کی گفته که دولت بهتر از بخش خصوصی میتونه سلامت مردم رو تضمین کنه؟! دولت فقط میتونه هزینههای مردم رو از طریق تحمیل بار مالیاتی یا بار تورمی بالا ببره. این کارکرد دولته! ثانیا وضعیت سلامت در ایالات متّحده سال ۲۰۲۰ اگر اشتباه نکنم در دنیا اوّل بود. به یک مرجع اینترنتی معتبر رجوع کنید در خصوص کیفیت زندگی. یکی از شاخص ها شاخص سلامته.
ورشکستگی گفتمانی یعنی این. یعنی وسط بحث اقتصادی، بیای محتوای ضد فرهنگ و مقدسات اکثریت (یا حداقل اقلیت قابل توجه) بگذاری. چه بسا مردم را از چیزی متنفر کنی که میدانی هنوز از آن دست بر نداشته اند. چرا؟! جون میدانی خودشان دنبال آن محتواها نمیروند و باید درون مباحث دیگر تزریق کرد.
@@1mnyenaphar727 یک مشت تروریست دیوانه دزد و ادمکش ایران ما را به گروگان گرفتند و دولت یک شرکت تعاونی است برای چپاول کفتار ها !بیخود با این امارها و بحثها به رژیم ضد ایرانی اعتبار و قانونی بودن نبخشید وگرنه پچه های خودتون هم مهسا ها و نیکاها میشوند
در چنین مباحثی از ۲ متفکر مخالف از راست و چپ میارن معمولا که مباحثه مطرح بشه نه اینکه یک جوان رو جلوی استاد غنی نژاد بگذارید برای تأیید کردن... این مباحث رو دیگه افراد معلول جامعه هم اشراف دارند، در همه مباحث اینچنین است که از دو طیف فکری مخالف دعوت میکنند تا مخاطب مواجهه هر دو نظر را روئیت کند و استدلال قوی تر را برگزیند، کار استاد میرزاخانی که همیشه درست بوده ،متأسفانه ظاهرا برخی افراد که به دنبالِ وجه علمی و اجتماعی ميگردند از روابط دوستانه استفاده میکنند تا با بزرگانی همچون استاد غنی نژاد و مدیریت نشست های خوبی همچون دکتر کاظمی بتوانند برای خودشان جایگاه های دروغین بسازند، کسانی که در اعمال اجتماعی کمترین درکی از اصول اولیه لیبرالیسم ندارند و صرفا با چسباندن خودشان به دنبالِ وجه میگردند
@MrHatter-ol9nl چرا در جریان هستم و مطالب ایشان را برای بنده فرستادند جز ترجمه چیزی نبوده و در هیچ جای تفکرات میزس و ارنست نولته سلطنت طلبی و فحاشی به دیگران با الفاظی رکیک را در آموزه های آنها ندیدیم، ای کاش ایشان از ترجمه ها چیزی میآموختند و به کار میبستند، بیشتر مراقب تفکر و رویکرد لیبرالیسم باشید و اون را خرج این افراد نکنید، جامعه روشنفکری و اندیشمندانِ جامعه ایرانی هم همانند گزینش شما اینقدر کوته فکر و ذليل نشده که امثالِ اینها در آن دایره قرار بگیرند، بارها شده به خاطر آزرده خاطر شدن افراد در مجامع مختلف خواهش کردم که لطفا توجه به مطالب کنید که چه میگویند نه اینکه چون فلانی گفته و آدم بی ادب و یا سو استفاده گر به تعبیر اون عزیزان است پس از چیزی هم که ترجمه میکند و یا سخنی گفته پس مردود است، از لیبرالیسم که به تازگی در جامعه در حال شکوفه زدن است بیش از اینها باید مراقبت کرد، این تنها راه نجات و پویایی جامعه است نباید به خاطر ایکس و ایگرگ که در واقع میبایست هزینه خطا هایشان را خودشان بپردازند نه اینکه به نام لیبرال و لیبرالیسم تمام شود و سیاه نمایی شود
جالبه کسایی که تفکّرات مندرس و قضاوتی قدیمی دارند، از لیبرالیسم هم دفاع میکنند. آقای تدیّنی با ترجمهی این همه کتاب تخصّصی و درجه اوّل، به خاطر کم بودن سن وسال میشه یه جوانی که اومده حرفای استادو تایید کنه!!! گفتگو هم فقط وقتی خوبه که فقط دو طیف مختلف بیان با هم مجادله کنن! و نمیشه دو شخص هم نظر مطالبشون رو روی هم بذارن! خب هر کسی که نخواست میتونه بره دنبال مناظره بگرده.
من به نظرم میرسه که در هر دو طرف چپ و راست نواقصی وجود داره و هیچ کدوم در واقع کامل نیستن از اون جهت که در جفتشون انسان در محوریت قرار داره و برای مثال نقشی از طبیعت در اقتصاد دیده نمیشه مگر جایی که نابودی طبیعت موجب نابودی انسان بشه فقط اونجاست که همه از طبیعت جانبداری میکنن. ولی در مجموع دوست دارم بدونم که آیا اقتصاددان چپگرای باسواد هم در ایران داریم؟ کسی که بتونه پا به پای دکتر غنی نژاد پیش بره؟ اگر هست خیلی عالی میشه اگر همینجا معرفیشون کنین.@@tazehayedanesh
کسی اگر فکر کنه و رو راستدباشه چپ گرا نمیشه..شعار نمیدم ،شما یک بنگاه اقتصادی در دنیا پیدا کنید که با اصول کار سوسیالیستی اداره بشه و سود آور باشه و بتونه خرج و دخلش رو تامین کنه البته دریک بازار آزاد رقابتی و بدون سوسید و کمک بیرونی...اگر پیدا کردید من هم متقاعد میشم که یک چپ گرایی که یا دیوانه نباشه و یا ریاکار و دغل قابل پیدا شدنه
منم یک نام به این همه میگذارم: الیناسیون : از خود و با خود بیگانه شدند چون اروپاییها بجهت لیبرالیسم و دمکراسی موفق شدند پس ما هم کپی پیست کنیم تا موفق بشیم ما نه انی مه هستیم میشیم و نه اونکه شما با اینجنین تلاشی درراه توضیح دادن آن دارید میشویم یک چیزی بین زمین و آسمون لنگ لنگ میزنیم. چرا که زیر ساختها، فرهنگ ونگرش ما به جهان هستی و عشق و معرفت بر پایه مهرورزی بوده و ما بطور زیر بنایی با جناب آقای مارکس فرق داریم. مثلا مارل مارکس رو میز وصندلی میشته ولی ما چهار زانو میشینیم. از اینجا بگیر نا طرز خوراک، آداب و رسوم تا مردم در اون جامعه و اون زمان. من دانش فیزیک یا شمی و حتی اقتصاد که از اروپا آمده را نفی نمیکنم. میگم کپی پیست نکنیم. به جایی نمیرسیم غیر از گیجی و کجی. ما مردمی نیستیم که دیروز بوجود آمده باشیم.
آیا فرهنگ کرههی جنوبی در دههی ۶۰ میلادی با کرهی شمالی فرق داشت؟! پس چه شد که آن جا چنین شد و شمال آن چنان شد؟! به خاطر طرز نشستن و آداب و رسوم و فرهنگ بود؟! واقعا متاسفم. اقتصاد هم علم است مثل شیمی و فیزیک. آزادی ذات بشر است. ربطی به کپی و پیست کردن ندارد. آزادی، در شبه جزیرهی کره هم میتواند ظهور کند و بین دو کشور با پیشینهی تاریخی و فرهنگی کاملا یکسان، کیلومترها فاصله بیندازد. التماس یک ذره عقلانیت
بله، شاید شما رقیب نداری و بازار اتو دستته و یک میلیون اتو زغال سوز بسازی، ولی ناگهان یکی میاد اتو برقی ارائه میده و اتو های شما رو دستت میمانه، یعنی عامل نو آوری و تکنولوژی هم هست. مثل ماشینهای برقی در مقابل ماشینهای فعلی.
اون تکنولوژی تو بستر ""بازار آزاد"" تونسته کار کنه. بازاری که توش رقابت و انتخاب مصرف کننده ملاک باشه. بفهم. تکنولوژی به خودی خودش چیزی نیست. وگرنه دولت میتونه وارد شه بگه اتوی برقی مصرفش ممنوع! یا از اون یکی کارخونه مالیات بیشتری بگیره! یا اون یکی کارخونه رو بهش رانت بده تا رشد کنه! یا هر مداخلهی مزاحم دیگه ای
برادر یا خواهر محترم؛ 3 تا کامنت فرستادین که نمیدونم چرا؛ ولی دوست داشتم پاسخ بدم. درمورد مسئله اتومبیل برقی و درونسوز عرض کنم اولا دخالت دولتها اتفاقا بوده و هست و میتونید اخبار رو دنبال کنید؛ و ثانیا این بیاد و اون بره، نیست. بازار خودروی با موتور بنزینی و دیزلی، به هر حال هست فعلا و جایگزین نشده؛ صرفا تغییر کرده. و فرمودین مقایسه با کشورهای دیگه؛ بنده که در طی این ویدیو، یا دیدم که وضع مملکت خودمون رو آنالیز میکنن یا مباحث و مبانی تئوریک میگن و مثال میزنن. کجا گفته شد اینجا اینجوریه و اونجا هم، پس اوکیه!؟ کی و کِی همچین حرفی زده شد!؟ دقت نفرمودین احتمالا. حس میکنم یا نظرتون بایاس داره به دلایلی؛ یا حوصله نداشتین و از بیحوصلگی جسارتا غر زدین.
درمورد حیف شدن وقتتون هم عرض کنم که واقعا باید شخص والامرتبه و بسیار عالم و فرزانهای بوده باشید که این مباحث ارزنده در مقایسه با سایر امور زندگیتون، وقت تلف کردن باشن!
@@SadraZadimani بله شنیدن بحث خوب است ولی مشکلات ما در این کشور بحث ندانستن لیبرالیزم و یا فلسفه لیبرالیزم نیست. لیبرالیزم و این بحثها برای کشور و نظامی است که کشور سرو سامانی دارد و برای بهبود و بهتر کردن شرایط این مبانی بحث میشود. اما انصافا در کشور ما که نظام دزد سالار است این بحثها چه مفهومی بجز اینکه انسان فکر میکنه نظام فقط برای سرکار گذاشتن ملت این بحثهارا اینروزها رایج کرده. بقول احمدی نژاد" یعنی واقعا مشکل ما ندانست لیبرالیزمه" یا اینکه همه مبانی را تحصیل کرده های ما میدانند ولی امور در دست آنها نیست. حالا شما هی بیا از بازار آزاد صحبت کن در جائیکه سپاه انحصاری همه تجارت را در دست گرفته. جناب مارا با این بحثها سرکار گذاشته اند. ما اول باید دزد را از خانه خارج کنیم
آقای غنی نژاد با احترام به دانش شما متاسفانه شما از دید من راجع به طبقه کارگر کم لطفی می کنید ،من در بیش از پنجاه سال گذشته نظرم به جذب لیبرال در اینجا عوض نشده و هیچ حمایتی را از طرف جذب چه در نوشتها وچه در عمل ندیده ام تنها موقعی که رهبر حزب لیبرال را در یک عتصاب کارگری دیدم به کارگران گفت موفق باشید؟ عمر این وزیر کوتاه بود لیبرالها همیشه با کنسرواتیو ها همراه بودند..
دوست عزیز حرف شما درسته لیبرالها هیچوقت درجنگها ،مبارزات واعتصابات به کارگران کمک نکرده اند ، آنها درایجاد اشتغال وگسترش رفاه عمومی به کارگران کمک کرده و میکنند ، من خواهش میکنم به اوضاع ملتها وکارگران درکشورهای اروپای شرقی بعد ازسقوط دقت کنید همه چیز روشن میشود ،دولت آلمان فقط صدمیلیارد مارک صرف ساماندهی وایمن سازی صنایع مزاحم درشرق آلمان کرد ، آن دولت درتعاریف مارکسیستها ضدکارگر بود وهست اما اگراوضاع کارگر امروز آلمان وکارگرقبل ازفروپاشی رامقایسه کنید حقیقت رامیفهمید جمهوری اسلامی هم طرفدار فقراست اما عملا مولد فقراست ، امروزحتی بچه مدرسه اییهاهم گول شعارهای توده ایی را نمیخورند بهمین دلیل اتحادجماهیر فروریخت .
حرفای این بزرگواران درسته ولی یه چیز جا میندازن اونم اینه که اساسا کالاها ایجاد میشن برای راحتی انسان ولی سوال اساسی اینه انسان تا چه میزان باید به راحتی برسه ؟ چه نیازی به کالاهایی هست که نبودش ایرادی برای زندگی انسان نیست و بهای این ازادی بازار ازادی تولید ازادی واردات که ایجاد حس نیاز کاذبه رو چطوری درست میکنن؟
ما چیزی به نام نیاز کاذب نداریم! فلسفهی لیبرالیسم بر مبنای اصالت فرد هست. شخص تصمیم میگیرد که چه کالایی را بخرد یا استفاده کند. این که مشتری را فریب دادند و نیاز کاذب برایش ایجاد کردند، بی اساس است. حق و باطل را خود مشتری برای زندگی اش تعیین میکند. صاحب مال، بر میگزیند که فلان کالا را بخرد. بعد از مدّتی حسّ تعلّق خاطر به آن پیدا میکند و بدون آن اصلا نمیتواند زندگی کند. همین ۱۰ سال پیش، تو احتمالا گوشی لمسی نداشتی. احساس نیاز هم نداشتی. امروز ۲ ساعت بدون آن نمیتوانی زندگی کنی. این نیاز کاذب نیست. گوشی لمسی چندبرابر سرعت و کیفیت زندگی تو رو بالاتر برده. این یه معاملهی بُرد برده. اگر ۱۰ سال پیش میپرسیدن میگفتی نبود گوشی لمسی هیچ ایرادی تو زندگیم ایجاد نمیکنه. ولی افراد خلّاق مدّتها فکر کردن، که بتونن چیزهایی که در هر زمانی نبودنش ایرادی نداره، یه روز مثل اکسیژن بشه تا پول خوبی در بیارن و در طرف مقابل هم کیفیت زندگی مشتری چند برابر بیشتر بشه. اصالت فرد، در لیبرالیسم یک اصل فلسفی ست. اگر فرد میبیند که واقعا به چیزی نیازی ندارد، آن را نمیخرد! و تولید کننده هم ورشکست میشود و میرود سراغ تولید محصول دیگر. کاذب و صادق بودن مفاهیم واقعی نیستن. بلکه از منظر افراد مختلف جامعه داوری صورت میگیرد که چه نیازی کاذب است و چه نیست.
با تمام احترامی که برای دکتر غنی نژاد قائل هستم باید بگم که دیدگاه های شما در خصوص اینکه دولت نباید حداقل دستمزد کارگر را تعیین کند نشان می دهد که هیچ شناختی نسبت به نیروی انسانی کار ندارید . شما گفتید که اگر دولت حداقل دستمزد تعیین کند ، بنگاه ها نیروی کار ارزان افغانی استخدام می کنند .. مسئله اصلی اینجاست ! شرکت ها چرا افغانی استخدام می کنند ؟ علتش اینه که کارفرماها همیشه بر اساس استبداد می خوان حداقل دستمزد را پرداخت کنند .. همین الان با توجه به اینکه دولت حداقل دستمزذ را تعیین میکنه ، خیلی از شرکت ها این قوانین را رعایت نمی کنند و حداقل دستمزد را پرداخت می کنند و اعلام می کنند که هر کی ناراضیه میتونه کار نکنه ، و نیروی انسانی مجبوره که با حداقل دستمزد و حقوق انسانی کار کنه . دیدگاه دکتر غنی نژاد در این خصوص بسیار خطرناک هستش
سلام. شما از هزار نفر بپرسید در دولت کار کنن راضیترن یا در سیستم خصوصی که هر لحظه اخراجشون میکنه و حقوق کم میده.همه چی رو کردید خصوصی همه رو بدبخت کردید بعد میگید خصوصی نبود.سوال من اینه که بابای بازنشسته من میتونه نیشکر رو بخره؟! یا دولت؟ پس خصوصی سازی برای صنایع بزرگ وجود نداره اخر کار یه ادم سرمایه دار دولتی که جاده و کارخانه میسازه. ادم هم نه سرمایه ملی.بانک خصوصی شد دیگه به کارکناش خونه نمبده. پولهارو میدزده .مردم مبترسن پول بزارن داخلش. بانک مرکزی هم پشتیبانشه واسش پول چاپ میکنه کن اورد . حالا بگید چون خصولتیه کم نمیارید که. من فقط با باز کردن مرزها برای ورود کالا موافقم تا ایران خودرو پراسد رو کنه ۳ میلیون. ماشین های مدل بالاهم ۵۰۰ میلیون. این که میگن تولید لطمه میخوره فقط واسه انحصاره مگر میشه ما یه چیز رو تولید کنیم بعد وارداتش برامون ارزونتر در بیاد!
انقدری الان سیستم دولتی فشل شده که افراد توش کار با ۳۰ درصد توان انجام میدن، حقوق خوب هم میگیرن. شما فکر میکنین که الان مثلا شهرداری یا جای دولتی دیگه خیلی خوب و بهینه داره کار میکنه؟ برای همین بهینه نبودن و حقوق خوب گرفتن هست که کسری بودجه پیش میاد، چون اندازه پولی که میگیره، ارزش خلق نمیکنه
اگه بازار ازاد شکل بگیره چون تعداد کارگر ها بیشتر از تعداد مشاغل است عده ای برای اینکه بیکار نمانند و بتوانند زنده بمانند دائما حاضرند برای کارفرما با حقوق کمتری ساعات بیشتری کار کنند حتی سرویس جنسی بدهند چون اکثر کافرمایان دنبال سودجویی بیشتر هستند هرچه حداقل حقوق بالاتر تصویب شود کارگران بیکار امکان چانه زنی بالاتری با کارفرمایان خواهند داشت اقای غنی نژاد میگه اگر یک کارگری زیر حداقل حقوق کار کنه چون بازار غیر رسمی ایست ایراد دارد اما اگر همان کارگر با همان قیمت به طور قانونی کار کند دیگر ایرادی ندارد چون اقتصاد بازار آزاد است! مثل این میماند که بگوییم اگر قانونی بی گناهی را بکشیم چون قانونی کشتیم ایرادی ندارد مهم این است که غیر قانونی نکشیم! اقای تدینی میگه اگه حداقل حقوق بزاریم کارفرما تعدیل نیرو میکنه و کاری که از 10 نفر میکشیده الان از 7 نفر میکشه اولا اگر کارفرما میتوانست کاری که از 10 نفر میکشیده از 7 نفر بکشه که اصلا 3 نفر اضافی استخدام نمیکرد اما به فرض که حرف شما درست باشد خب اگر حداقل حقوق را برداریم کارفرما بازم همان کار رو از 7 نفر میکشه و نمیره پول بیشتری خرج کنه واسه رفاه حال کارگراش
امید وارم به اندازهی کافی بر خلاف بقیهی سوسیالیستها منطقی باشید! اوّلا کسی از قانونی شدن آدم کشی صحبت نکرد! صحبت از قرارداد بین کارگر و کارفرماست. این مثل دو سر تیز قیچی میماند. اگر کارفرما حقوق خوب ندهد، کارگر آن را قبول نمیکند و به کسب و کار دیگری مراجعه میکند. هیچ کارفرمایی، موظف نیست و مسئول سیر کردن شکم کسی هم نیست. دارایی، دارایی خودش است. او تعیین میکند برای فلان مقدار کار، این مقدار دستمزد. اگر کسی قبول نکند و کارگران بیکار بمانند و اعتصاب کنند، کارفرما میفهمد که برای چرخیدن چرخ کارخانهاش، باید دستمزد را بالاتر ببرد. اگر کارگر، طاقچه بالا بگذارد، کارفرما محاسبه میکند و اگر راندمان کارش و سودش پایین بیاید، همان اوّل قرارداد را قبول نمیکند. این فرض اوّل که کارگر بیشتر از تعداد شغل است، یک توهم است. شغل چیزی است که انسان ها و سرمایه گذاران، برای تولید کالا یا خدمتی برای مشتری ایجادش میکنند. چون همیشه، هر جامعهای بیشتر از جمعیتش نیاز دارد، نیاز به کالا یا خدمت، پس همیشه فرصت های ایجاد شغل و سرمایه گذاری بسیار است. سرمایه گذار، نیاز مردم را کشف میکند، کسب و کار راه میاندازد و فرصت شغلی ایجاد میکند. بنابراین، در شرایط عادی، هیچ فرد یا گروهی تحت جبر یا فشار قرار ندارد. فرض اولیه ذهنی هر سوسیالیست این است که جهان، از لحظه اولش عده ای را تحت فشار، رنج و جبر قرار داده و آزادی وجود ندارد! نتیجه گیری ها هم روی همان خشت اول خواهد بود. در مورد حداقل حقوق: آن کارفرما، در حالت اول ۱۰ نفر را با حقوق مورد دلخواه خودش و کارگرانش استخدام کرده است. بعد یک موجود سوسیالیست وارد مجلس میشود و قانون حداقل حقوق را تصویب میکند! فردا، آن کارفرما مجبور است حقوق آن ۱۰ نفر را بالاتر ببرد! و نمیتواند. چون سود و بازده کار غیر قابل قبول میشود. پس مجبور میشود کارگران را تعدیل کند به ۷ نفر و از آن افراد هم بیشتر از حالت عادی که کمتر حقوق میداده کار بکشد!! ضمنا داوطلب جدید هم برای کار استخدام نمیکند، چون ظرفیتش را ندارد. پس نگو چرا کارفرما همان اول تعدیل نکرد به ۷ نفر. چون حقوقشان مورد قبول کارگر و کارفرما هردو بود. ولی با دخالت دولت، وضع تغییر کرد. حال این جا موجود سوسیالیست، برای دفاع بیشتر از کارگ به حساب خودش!، قانون را شدیدتر میکند که کارفرما نتواند نیروی کارش را تعدیل کند! آن وقت، کارفرما هم بعد از مدتی، کسب و کارش را جمع کرده و کلا از کشور میرود تا بوروکرات شیرین عقل سوسیالیست، بفهمد توسعهی اقتصادی یعنی رضایت صاحب سرمایه. و اگر کارگری، رضایت نداشته باشد، با او کار نمیکند. و اقتصاد هم یعنی معامله با چانه زنی دو طرف طیف بدون دستور از بالا، و در نهایت امضای قرارداد یا انجام معامله با میل هر دو طرف نه با میل فقط یک طرف.
@@1mnyenaphar727 من سوسیالیست نیستم لیبرال دموکراتم اما لیبرالی که به حقوق بشر احترام میگذارد و اجازه نمیدهد ثروتمندان به فقرا ظلم کنند عزیزم شما داستانهارو به نفع اندیشه ی خودتون تعریف میکنید اما حقیقتی که داره اتفاق میفته چیز دیگری است اگر کارفرمایی بتواند کارش را با 7 نفر انجام دهد 10 نفر استخدام نمیکند که بعدش با تصویب شدن حداقل حقوق 3 نفر را اخراج کند مگر اینکه کار 10 نفر را از 7 نفر بکشد که اینم یه ظلم دیگری است که کارفرمایان در حق کارگران میکنند که باید برای آن هم چاره ای اندیشید اینکه صرفا حداقل حقوق تصویب شود کافی نیست باید قوانین استانداردی تعیین شود تا کارفرما نتواند کار دونفر را از یک نفر بکشد میخواهد تعدیل بکند میخواهند نکند اگر برای کارفرمایی نصرفد که کالایی را تولید کند خب ازاد است که برود کسی او را مجبور نکرده که به کارگران ظلم کند در اینصورت با کاهش تولید همان کالا گران میشود و دوباره تولیدش صرف میکند و یکی دیگه میاد تولید میکنه از طرفی میتوان پرداخت حداقل حقوق را منوط کرد به حداقل سود کارفرما مثلا کارفرمایی که 10% سود کرده حتما باید حداقل حقوق را پرداخت کند اما هر 1% سود کمتر مجوز این باشد که به کارگر 5% کمتر حقوق بدهد اینطوری نمیتواند بهانه بیاورد که حقوق دادن به کارگر باعث ضرر من شد و باید به فکر افزایش سطح تکنولوژی و نو اوری باشد از طرفی کارگر میداند هرچه بهتر کار کند سود کارخانه بیشتر شده و حقوقش نیز افزایش می یابد به نظر من باید از کارگر حمایت کرد چون همه ی جای دنیا تعداد کارگران از کارها بیشتر است چون همه جا نرخ بیکاری رو اعلام میکننند نه نرخ مازاد کار رو باید با کاهش مالیات و اماده کردن زیرساختهای اقتصادی از سرمایه گذار حمایت کرد نه با خوردن خون کارگر ولی چون دولت به فکر خودشه مالیاتش رو زیاد میکنه آباد کردن زیرساختها هم سخته میمونه کارگر بدبخت که دوساله الان تورم 50 درصد است اما حداقل حقوق 20 درصد زیاد میشه شما به فکر سود سرمایه دارا هستی اما به فکر کارگران که اونا هم انسان هستند و میخواهند زندگی شرافتمندانه داشته باشند نیستی
کشور آمریکا از لحاظ ثروت سازی خیلی خوب عمل کرده ولی دربرابر اروپا توزیع خوبی نداره کل ثروت دست ۵ درصد هست و سطح اختلاف طبقاتی بالایی وجود داره آقای تدینی چطور میگه ثروت خودش توزیع میشه ؟تجربه دنیا نشون داده این ثروت به خودی خود توزیع نمیشه....
چرا باید ثروت کسانی که دو برابر دیگران ایده داشته، سرمایه گذاری کرده، و عمر صرف کرده اند، بین عامهی مردم توزیع شود؟!! چیزی که تدینی میگوید توزیع در اثر تجارت و معامله است. یعنی با هر معامله، دو طرف برنده اند. یکی پول به دست میآورد و دیگری یک کالا یا خدمت دریافت کرده و زندگی اش بهتر میشود.
یه مخالف هم میاوردید، اینکه نمیشه دوتا هم نظر بیان به به چه چه کنن! من اقتصاد و فلسفه نمیدونم، اما اگه اینقدر مساله ساده و روشنه پس مخالفین هم احمق و یا خائنن؟؟!!
مساله اینه که مخالفها هم میگن اونایی که بر ما حاکمن همین مدعیان اقتصاد بازار محور هستند. اینکه کی راست میگه و کی دروغ میگه رو صرفا از طریق مناظره میشه بهش پی برد. وگرنه یه طرفه به قاضی رفتن و راضی برگشتن که هنر نیست. وگرنه امثال فرشاد مومنی که از مخالفین جدی تفکریه که غنی نژاد اون رو ترویج می کنه سالهاست توی موسسه شون منبر میرن و یک طرفه به قاضی میرن و مدعین که کشور دچار تبعیت محض از تفکر لیبرالی شده . @@jajajaaajaaa
😂😢😮😅 مجری زیاد حرف میزنه ❤❤❤❤ اظهار فضل میکنه اصفهانیه، زرنگه، ما نیومدیم اظهار فضل ایشون رو گوش کنیم، آقای مجری نباید دیده شوی ... میفهمی,,, به شعور مخاطب احترام بذار داداش ... فرض کن فرض کن مخاطب از تو با هوش تره ... فرض محال که محال نیست،،، یه لحظه فقط گوش کن,,, خود شیفته هستی برادر,,,, هیجی نباش ،،، این یعنی احترام ... واقعا هم هیچی نیستی,,, در قیاس با مهمانان و مخاطب ،،،، هم دهاتی هات که باید برنامه ننشستند ،،، اینها رو آویزه گوشت کن... خیلی با ارزشه ... ❤😂😢😅❤❤❤
آقای غنی نژاد آیا این منابع زیر زمینی ویا بطور کل چگونگی ثروت ملی وبهرور آن ودر اختیار چه کسانی قرار گیرد واز طرفی امروز دانشمندان و مخترعین وغیره چگونه است وسرانجام آیا فکر نمی کنید یک ضدیت جدید بجای کارگر هست وان الگوریتم وغیره چه دارید ودرمورد اقتقا پولی ومالی چه نظری دارید
مطالب جالبی بیان شد. بحث آقای تدین در مورد موانع روانشناسی پذیرش لیبرالیسم جالب بود. آقای غنینژاد واقعا جنتلمنه. مجری هم حرفهای اجرا کرد.
متشکرم از برنامه خوبتون ؛ بسیار لذت بردیم و همچنین دو مهمان بسیار خردمند و با سواد و دلسوز مملکتمون ❤
ممنون ازشما چه مهمانهای محترم وخوبی .لطفا بادکتر غنی نژاد بیشتر جلسه بگذارین ممنون❤❤
به امید بازگشت فردای اقتصاد❤
از اقای غنی نژاد تشکر می کنم
اندیشه های اقای غنی نژاد باید ،هر چه بیشتر در جامعه ترویج بشه و کم کم جا بیفته
درود و سپاس ... چه خوبه این لیبرال دموکراسی
البته اینها از لیبرالیسم کلاسیک دفاع کردند. لیبرال دموکراسی چپ تر هستش.
سپاس از برگزاری گفتمان
درود بر اساتید میهندوست و باسواد، موسی غنینژاد و مهدی تدینی 🌹
سواد فقط ملاک نیست که....
I really learned and enjoyed this conversation. It all makes sense.
excellent, please continue, i learned a lot
thanks
متشکرم❤
خییییلی عالی بود. بقیه جاهایی که برنامه میذاشتن به موضوعات اولیه تر میپرداختن اما موضوع شما یه سوال مهم بود که همیشه طرف مقابل اینو بیان میکرد و میگفت لیبرال ها جوابی ندارن در این مورد
Perfect
عالی این مباحث لطفا بیشتر درباره اقتصاد آزاد بحث بذارید
به فکر طبقه کارگر باشیم
با درود بسیار آموختم
بنده در در مقام نظری و هم در مقام عملی(تجربی) زندگی در دو کشور سوسیالیتی و لیبرالیستی (اقتصاد آزاد)را تجربه کردم و قاطعانه عرض کنم که فرمایشات و مبانی دکتر غنی نژاد را تا ۹۵٪ میپذیرم.
ابتدای امر مبانی نظری من به سوسیالیست نزدیک بود ولی با تجربه زندگی و مقایسه به نتیجه گیری دکتر غنی نژاد رسیدم.
تنها زاویه من با دکتر این هست که تفکر سوسیالیست موجب شد در کشور های لیبرال تا حدی شاخص خط فقر بهبود ببخشند و معیارهای دست بالایی را انتخاب کنند،وگرنه بازار میتوانست بی رحم تراز حال حاضر با قشر فرودست باشد.(فرو دست تاکید میکنم نه متوسط)
با تشکر
دوست عزیز به نظرم مطالعه بیشتر شمارو به این حقیقت بیشتر نزدیک میکنه که جامعه کمونیستی و سوسیالیستی نه تنها به قشر کارگر کمکی نمیکنه بلکه به آتیش فقیر تر شدن این افراد هر روز هیزم اضافه میکنه و اختلاف طبقاتی رو افزایش میده قطعا فرودستان در جامعه ی لیبرال اصلا کمتر بوجود میان تکرار میکنم "بوجود" میان که باعث میشه بخش کمتری از تمرکز دولت رو به خودشون اختصاص بدن و تمرکز دولت به طور اتوماتیک وار به سمت منفعت عمومی چرخش پیدا کنه
@@dreamer_sorooshعرض بنده هم همین بود.قطعا نظام کومونیستی به گسترش فقر کمک کرد و حتی به نوعی طبقه متوسط را به طبقه فرودست تبدیل کرد.هیچ شکی نیست برای من که زیست بشری در سایه اقتصاد لیبرالیستی رفاه بیشتری و منفعت عمومی دارد.تنها عرض من جایگیریدرست مطالبات سوسیالیستی در مقطع تاریخی هست.به زبان ساده تر اگر سوسیالیت به وجود نمیامد نتیجه سرمایه داری مطلق قرن ۱۷-۱۸ فرانسه میشد.موجب درماندگی ابدی قشر فرودست میشد.شما به نظام های آزاد و بازار نگاه کنید میبینید گوشه ای از قوانین حمایت از فرودست هست(حمایت های مالی مستقیم و کنترل شده)و این مستوجب کاهش شاخص فقر هست
عنایت بفرمایید من فقط در مورد قشر فقیر عرض کردم و دو قشر مرفه و متوسط را در این مقوله بررسی نکردم
فوق العاده بود
درود بر شما جناب تدینی عزیز❤
دوتا کارشناس و استاد که آدم حال میکنه از سطح آگاهی و شناختشون نسبت به موضوع مورد بحث،متأسفانه چنین اشخاصی در دولت و حکومت جایگاهی ندارند و از اون طرف یکی مثل حدادیان میشه استاد دانشگاه.....نتیجه چنین امری میشه اضمحلال و نابودی جامعه.
عالی بود 🎉
برنامه بسیار عالی، دکتر غنی نژاد نمود کامله یک انسان خردمنده
فقیر و ثروتمند در ایالات متحده از مراقبت های بهداشتی خوبی برخوردار هستند اما طبقه متوسط پایین با مشکل مواجه هستند.
عالی بود
سوال
دوران گذر از اقتصاد انحصاری به بازار آزاد را چگونه میبینید؟
به به چه ترکیبی❤
ایکاش استاد مالجو هم در این بحث حضور داشتند،خیلی جالب و آموزنده میشد.
زنده باد استاد گرانقدر و فهیم جناب آقای غنی نژاد
اعتماد به بیمه گر بدون دخالت دولت برای بیمه شده مسجل نیست وعلتهای تاریخی وروان شناختی خاصی دارد که موجب پیچیدگی موضوع میشود برای رفع اینگونه نگرانیها چه می توان کرد
بحث فوق العاده ابرشاهکار
بیشتر از جناب تدینی دعوت کنید.
ایشان در خیلی از مسائل صاحب نظر هستن
بی نظیر
موسی غنی نژاد مصداق کامل آدم با سوادی که میتونه با مهارت سوادش رو به دیگران بیاموزه و منتقل کنه
سپاس فراوان از اقای غنی نژاد
فردای اقتصاد کجایی 😭
عالللللییییییی
درود بر لیبرالیسم ❤
یه دونه پایه میکروفن نداشتی؟
نوکیا هم یه زمانی در بازار موبایل به انحصار رسیده بود ولی وجود رقابت باعث شد پودر بشه
اقا کاندیداهای ریاست جمهوری یاد بگیرند خصوصا اقایون جلیلی ، قالیباف ، زاکانی و قاضی زاده که اصول مناظره و بحث در یک مورد خاص رابیاموزند .
من چندتا نقد دارم به مباحثی که از دقیقه ۶۰ به بعد مطرح شد چون خودم اقتصاد نهادی میخونم و مطالب به نظرم دقیق نبود.
یکی اینکه بحث عدم توانایی انسان در پردازش اطلاعات و تصمیم گیری به معنی توهین نیست. تحقیقات رفتاری نشون میده که ظرفیت عقلانیت انسان در حدی نیست که ما در ساختار بازار انتظار داریم و این محدودیتهایی رو برای کارایی بازار ایجاد میکنه که جای بحثه. (نمیخوام نتیجه بگیرم. میخوام بگم لزوما به این معنی نیست که گفته شد)
دو اینکه مکانیزم قیمت در وجود نابرابری کارایی کمتری داره که در سالهای اخیر با فرض بازار ناکامل مشخص شده و رودریک و بلنچارد توی کتاب مبارزه با نابرابری توضیح دادن.
سه اینکه در اقتصاد نهادی بحث asset specificity مطرح میشه که هرچه بالاتر باشه توان تخصیص توسط مکانیزم بازار کمتر میشه که توی صحبتها اشاره نشد.
همینطور اینکه بازار محدودیتهای اخلاقی و ارزشی داره که مهمه چقدر دنبال اونها باشیم. این تا حدی در تعارض با صحبت آقای تدینی هست در دقیقه ۷۰. رقابت دائمی با دستاورد رفاه حداکثری لزوما مطلوبیت ما رو حداکثر نمیکنه که تحقیقات happiness موید اون هستن. همینطور کارهای مایکل سندل.
هرچند من هم موافق لبرالیسم هستم و میدونم بخشی از چیزایی که گفتم حداقل متوجه شرایط کنونی ایران نیست و مسائل ما ساده تر هستن ولی خب بحث هرچه کاملتر باشه گفتمان قویتره.
برای روشن شدن این بحثها خواهش میکنم از علی مدنی زاده و امیر کرمانی هم دعوت کنید که صحبت کنن. 🙏🌺
این دو استاد هر دو اتریشی و بازارگرا هستند و مخالف نهادگرایی حتّی از نوع لیبرال
کامنت شما بسیار عالی بود. من به شخصه فکر میکنم هیچکدوم از طیف های چپ و راست در این تقابل هایی که بینشون میبینیم کامل نیستن و به نوعی انگاری هر کدوم نواقصی دارن. به طور مثال در اقتصاد جریان اصلی انسان همواره محوریت قرار داره و طبیعت بی چون و چرا در خدمت انسان هست و نیازمند مراقبت نیست مگر اینکه از بین رفتن طبیعت به نوعی حیات انسان رو تهدید کنه، اونجاست که باید برای حفظ طبیعت گام برداشت و نه بیشتر. یا به طور مثال اقتصاد فعلی هیچ توضیحی در باب اخلاقیات ارائه نمیده و صرفا همه چیز رو در قالب بازار مدل میکنه. در نتیجه تفاوتی بین هنجار درست و غلط وجود نداره مادامی که اون بازار وجود انسان رو تهدید کنه. با این مقدمه دوست داشتم از شما بپرسم به نظرتون مکتبی در اقتصاد وجود داره که دغدغه های واقعی انسان قرن بیست و یکمی رو در بنیان های فکریش وارد کرده باشه؟ چون به نظر میرسه حتی در اقتصاد نهادی هم باز صرفا حیات انسانی محوریت قرار داره و نه اخلاق یا طبیعت از حیث جهان شمول.
باید حداقل حقوق برابر با خط فقر تعیین شود
باید حداقل سود برای کارفرما تعریف شود
اگر کارفرما به حداقل سود خودش رسیده باشد موظف است حداقل حقوق را به کارگرش نیز پرداخت کند
اگر مثلا 10% زیر حداقل سود، سود کرد حق دارد 10% زیر حداقل حقوق، حقوق بدهد
هر کارگری دوست نداشت، میتونه برای اون کارفرما کار نکنه. تعیین حدّاقل دستمزد، یعنی مانع تراشی برای کاهش هزینهی تولید و ارائهی کالا و خدمات. قرارداد، با توافق طرفین باید انجام بشه. رضایت هر کسی رو خودش بهتر میدونه تا شما
@@1mnyenaphar727 به دلیل بیشتر بودن کارگران به نسبت کارها، کارگران برای به دست اورد کار با هم رقابت کرده و تا جایی پیش میرن که برای یه قرص نان حاضرند کار کنند تا زنده بمانند تا بلکه یک آدم عاقلی پیدا بشه به نفع کارگر قانون حداقل حقوق رو تصویب کنه
البته جواب شما اینکه کارگران مجبور نیستند کار کنند میتوانند بروند بمیرند تا مبادا ذره ای از سود کارفرما کم شود
شما احتمالا کارفرما هستی یا اگر کارگر هستی در ایران زندگی نمیکنی در کشوری هستی که کارگر حقوق خوبی داره
میدونی الان با حقوق دو روز کار در ایران نمیشه یک کیلو گوشت خرید؟
آقای تدینی به این نکته صراحتا اشاره کردند که قرار نیست در نظام اقتصادی همه ی اقشار ضعیف جامعه دارای رفاه نسبی باشند و مثال حقوق 10 میلیون تومان را زدند و گفتند که وقتی کف حقوق را دولت 13 تومن در نظر گرفته باشه باعث میشه تولید کننده نتواند نیروی انسانی استخدام کنه ... این صحبت نشان میده که ایشان اصلا اطلاع ندارند که صرفا 21% از کل هزینه های یک واحد تولیدی مربوط به حقوق و دستمزد نیروی انسانی و ماشین آلات میشه و اصلا نگاهی به آن 79% باقیمانده ندارند که بخش اعظم هزینه ها را در بر میگیره ... تمام هم و غم لیبرالیسم ها خدمت در جهت منافع ثروتمندان هستش .. تنها حرفی که آقای تدینی صراحتا اعلام نکردند این بود که قشر ضعیف برده های قشر سرمایه داری هستند و اوضاع همینی است که هست
کم جک بگو.
درود بر شرفت❤❤
آن کارگرانیک وضع مالی خوبی داشتند
کارگران یقه سفید
بودند
دکتر غنی نژاد رو بیشتر دعوت کنین
دیروز ۲۸ فروردین ۱۴۰۳ خبر رسید که همراه اول که سهامدار اصلی اش ستاد اجرایی فرمان امام هست قصد خرید دیجیکالا را دارد.
33:00
اونجا مگر مارجم نداریم: آنتر پرنور : پیش بردن اهداف اقتصادی
نمیشه گفت بازاری؟
سپاس
❤
🙏🌷
کارگر حقوقش را میخواهد حالا میخواهد یه لیبرال بهش بده یا یه یه انصار طلب. مشکل عدم وجود سیستم های لیبرال , کارگرها یا حقوق بگیرها نیستند مشکل سرمایه دارها و کارافرین های انحصار طلب هستند که با سیاستمدارها همدست هستند. و اینکه این بحث تمرکزش روی کارگرها بود خیلی محلی از اعراب نداره.
بله، این مشکل وجود دارد. و برای همین هم ایدهی بازار آزاد رقابتی آمد(لیبرالیسم اقتصادی) که جلوی بازار رفاقتی و سوداگرانه (مرکانتیلیسم) را بگیرد. تا حقوق نه فقط کارگر، بلکه مصرف کننده ضایع نشود. پس، نهاد سیاست، ایدهی لیبرال دموکراسی را مطرح کرد، که از رقابت در برابر انحصار دفاع کند. اگر نکند، دیگر لیبرال دموکراسی نیست.
بیمه سلامت در ایران بهتر از آمریکاست. یک مورد ساده سرطان 1.2 میلیون دلار هزینه داشت. بسیاری از کشورهای اروپایی در زمینه مراقبت های بهداشتی بسیار موفق هستند، اما بخش مرکزی ایالات متحده آمریکا در اکثر شهرهای آمریکا محل اقامت نیست.
اقای تدینی لباس خیلی شیک و خوب پوشیده.
26:30
خوب بود این جا این هم اضافه میشد که فضیلت رقابت در این است که قیمت کالاها را در بازار پایین میآورد. و قدرت خرید کلّ جامعه را بالاتر میبرد. در نتیجه، ضعیف ترین دهکها (یا به اصطلاح طبقهی کارگر) بیشترین منفعت را از قدرت خرید بالا و کاهش قیمت خواهد برد. چون کاهش هزینهی زندگی برای ضعیف ترین دهک ها از بقیه مهم تر است. وقتی قیمت کالاها بالا باشد، دهکهای قوی چندان آسیبی نمیبینند. ولی دهکهای ضعیف به شدّت معیشتشان سخت میگردد. ولی وقتی قیمتها کاهش یابد، دهکهای ضعیف منفعت بیشتری میبرند. به قول یوهان نوربرگ، اگر ۴۰ سال پیش، یک کارگر با ۷۲ ساعت کار، قدرت خرید یک یخچال را داشت، امروز با ۳۶ ساعت اگر اشتباه نکنم، میتواند یک یخچال در نظام لیبرال دموکرات بخرد. تازه، یخچال امروزی، با انواع و اقسام امکانات و قابلیتهای عالی است که یخچال ۵۰ سال پیش نبوده است. و این کیفیت هم، محصول همان رقابت است.
پس دشمن دهکهای ضعیف، دشمنان بازار آزاد رقابتی هستند نه مدافعان آن.
اعتقاد دارم هر عرصه یی زبان و منطق خودش و داره بعضی عرصه ها مکمل همدیگر هستند یعنی نقاط ضعف همدیگر و پوشش میدن یا بهتر بگم همدیگر و کنترل و متعادل نگه میدارند موضوعی که جناب غنی نژاد میفرمایند به زبان منطقی اقتصاد بسیار نزدیک اما دو ضعف بزرگ وجود داره یکی قربانی شدن اخلاق و انسانیت و دیگری توسعه ی فرد گرایی در جامعه ست که خودش معضلات اجتماعی و فرهنگی ایجاد می کنه این جاست که حوزه ی فرهنگ و آموزش باید این نقصان رو کاهش و به نقطه ی تعادل برساند ،متاسفانه دولت ها هنوز جای درست و طلایی شون و در تعاملات اجتماعی پیدا نکردن یا تعارض منافع مانع این کار شده است
اخلاق و انسانیت، در فقدان آزادی ذبح میشود نه در حضور آزادی. فردگرایی هم، اصل بنیادین در تفکر لیبرالیسم است. اگر آن را قبول ندارید، پس اعتبار فرد انسان را منکرید و ننیتوانید از انسانیت دفاع کنید. فرد گرایی، یعنی تک تک انسان ها سوژه و صاحب حق هستند. حقوق خودشان را دارند و آزادند. این معنایش اتمیزه شدن جامعه نیست. این را غنی نژاد قبلا در اکوایران توصیح داده است.
تبدیل کالای تجملی به عمومی نتیجه اقتصاد نیست ؟ فکر میکنم حل نیاز جامعه و مردم کار اقتصاد باشه
آقای غنی نژاد آیا این منابع زیر زمینی ویا بطور کل چگونگی ثروت ملی وبهرور آن ودر اختیار چه کسانی قرار گیرد واز طرفی امروز دانشمندان و مخترعین وغیره چگونه است وسرانجام آیا فکر نمی کنید یک ضدیت جدید بجای کارگر هست وان الگوریتم وغیره چه دارید ودرمورد اقتقا پولی ومالی چه نظری دارید
وقتی که بازار آزاد نباشه همه چی دستوری باشه حتی اگ اخوند هم نباشه کمیتمون لنگ میزنه
1:07:50
☝️👆👌
بدون شک سرمایه داری هم در تئوری و هم در واقعیت موفق بوده است، اما ما موارد زیادی از شکست بازار داریم که مداخله دولت را ضروری می کند. 45 درصد آمریکایی ها بیمه درمانی ندارند. با وجود صرف 18 درصد از تولید ناخالص داخلی برای مراقبت های بهداشتی، بسیاری از آمریکایی ها در دریافت مراقبت های بهداشتی با مشکل مواجه هستند
شکست بازاری وجود نداره. این که سیستم امریکا بازار محوره رو نمیدونم کی تو مغز شما کرده! بله اگر با جمهوری کمونیستی خلق ایران و یا چین مقایسه کنید، حتما درسته. ولی امریکا سیستم اقتصادیش دقیقا دست همفکران شماست!!! (نئوکینزینها)
که دائم از موارد شکست بازار حرف میزنند و از ایده آل های فریدمن در دههی ۸۰ عبور کردند! این ها هزینهی دولت را بالا میبرند و بعد خودشان طلبکار میشوند. کی گفته امریکا بازار محوره؟!!! کی گفته که دولت بهتر از بخش خصوصی میتونه سلامت مردم رو تضمین کنه؟! دولت فقط میتونه هزینههای مردم رو از طریقتحمیل بار مالیاتی یا بار تورمی بالا ببره. این کارکرد دولته!
ثانیا وضعیت سلامت در ایالات متّحده سال ۲۰۲۰ اگر اشتباه نکنم در دنیا اوّل بود. به یک مرجع اینترنتی معتبر رجوع کنید در خصوص کیفیت زندگی. یکی از شاخص ها شاخص سلامته.
شکست بازاری وجود نداره. این که سیستم امریکا بازار محوره رو نمیدونم کی تو مغز شما کرده! بله اگر با جمهوری کمونیستی خلق ایران و یا چین مقایسه کنید، حتما درسته. ولی امریکا سیستم اقتصادیش دقیقا دست همفکران شماست!!! (نئوکینزینها)
که دائم از موارد شکست بازار حرف میزنند و از ایده آل های فریدمن در دههی ۸۰ عبور کردند! این ها هزینهی دولت را بالا میبرند و بعد خودشان طلبکار میشوند. کی گفته امریکا بازار محوره؟!!! کی گفته که دولت بهتر از بخش خصوصی میتونه سلامت مردم رو تضمین کنه؟! دولت فقط میتونه هزینههای مردم رو از طریق تحمیل بار مالیاتی یا بار تورمی بالا ببره. این کارکرد دولته!
ثانیا وضعیت سلامت در ایالات متّحده سال ۲۰۲۰ اگر اشتباه نکنم در دنیا اوّل بود. به یک مرجع اینترنتی معتبر رجوع کنید در خصوص کیفیت زندگی. یکی از شاخص ها شاخص سلامته.
ruclips.net/video/khile95OwS0/видео.html
ورشکستگی گفتمانی یعنی این. یعنی وسط بحث اقتصادی، بیای محتوای ضد فرهنگ و مقدسات اکثریت (یا حداقل اقلیت قابل توجه) بگذاری. چه بسا مردم را از چیزی متنفر کنی که میدانی هنوز از آن دست بر نداشته اند. چرا؟! جون میدانی خودشان دنبال آن محتواها نمیروند و باید درون مباحث دیگر تزریق کرد.
@@1mnyenaphar727 یک مشت تروریست دیوانه دزد و ادمکش ایران ما را به گروگان گرفتند و دولت یک شرکت تعاونی است برای چپاول کفتار ها !بیخود با این امارها و بحثها به رژیم ضد ایرانی اعتبار و قانونی بودن نبخشید وگرنه پچه های خودتون هم مهسا ها و نیکاها میشوند
رای ما دکتر جلیلی ❤❤❤❤❤
در چنین مباحثی از ۲ متفکر مخالف از راست و چپ میارن معمولا که مباحثه مطرح بشه نه اینکه یک جوان رو جلوی استاد غنی نژاد بگذارید برای تأیید کردن... این مباحث رو دیگه افراد معلول جامعه هم اشراف دارند، در همه مباحث اینچنین است که از دو طیف فکری مخالف دعوت میکنند تا مخاطب مواجهه هر دو نظر را روئیت کند و استدلال قوی تر را برگزیند، کار استاد میرزاخانی که همیشه درست بوده ،متأسفانه ظاهرا برخی افراد که به دنبالِ وجه علمی و اجتماعی ميگردند از روابط دوستانه استفاده میکنند تا با بزرگانی همچون استاد غنی نژاد و مدیریت نشست های خوبی همچون دکتر کاظمی بتوانند برای خودشان جایگاه های دروغین بسازند، کسانی که در اعمال اجتماعی کمترین درکی از اصول اولیه لیبرالیسم ندارند و صرفا با چسباندن خودشان به دنبالِ وجه میگردند
@MrHatter-ol9nl چرا در جریان هستم و مطالب ایشان را برای بنده فرستادند جز ترجمه چیزی نبوده و در هیچ جای تفکرات میزس و ارنست نولته سلطنت طلبی و فحاشی به دیگران با الفاظی رکیک را در آموزه های آنها ندیدیم، ای کاش ایشان از ترجمه ها چیزی میآموختند و به کار میبستند، بیشتر مراقب تفکر و رویکرد لیبرالیسم باشید و اون را خرج این افراد نکنید، جامعه روشنفکری و اندیشمندانِ جامعه ایرانی هم همانند گزینش شما اینقدر کوته فکر و ذليل نشده که امثالِ اینها در آن دایره قرار بگیرند، بارها شده به خاطر آزرده خاطر شدن افراد در مجامع مختلف خواهش کردم که لطفا توجه به مطالب کنید که چه میگویند نه اینکه چون فلانی گفته و آدم بی ادب و یا سو استفاده گر به تعبیر اون عزیزان است پس از چیزی هم که ترجمه میکند و یا سخنی گفته پس مردود است، از لیبرالیسم که به تازگی در جامعه در حال شکوفه زدن است بیش از اینها باید مراقبت کرد، این تنها راه نجات و پویایی جامعه است نباید به خاطر ایکس و ایگرگ که در واقع میبایست هزینه خطا هایشان را خودشان بپردازند نه اینکه به نام لیبرال و لیبرالیسم تمام شود و سیاه نمایی شود
اتفاقاً از اون مناظره هاي بيخود زياد بوده بنظرم ادمهاي دلسوز وهمنظر وايران دوست عقل هاشون رو روهم بذارند وگره ها رو باز كنند
جالبه کسایی که تفکّرات مندرس و قضاوتی قدیمی دارند، از لیبرالیسم هم دفاع میکنند. آقای تدیّنی با ترجمهی این همه کتاب تخصّصی و درجه اوّل، به خاطر کم بودن سن وسال میشه یه جوانی که اومده حرفای استادو تایید کنه!!!
گفتگو هم فقط وقتی خوبه که فقط دو طیف مختلف بیان با هم مجادله کنن! و نمیشه دو شخص هم نظر مطالبشون رو روی هم بذارن!
خب هر کسی که نخواست میتونه بره دنبال مناظره بگرده.
31:56
نظر جناب دکتر غنی نژاد دربارهی تعیین حداقل حقوق بسیار صائب و مجرب است
اگر واقعا راست میگید هدف خوبی از این لیبرالیسم دارید یک اقتصاددان چپ گرا و باسواد دعوت کنید...
پرفسور درخشانی خوبه؟
@@alipersiangulf شما فقط درخشانی می شناسید... خخخ
من به نظرم میرسه که در هر دو طرف چپ و راست نواقصی وجود داره و هیچ کدوم در واقع کامل نیستن از اون جهت که در جفتشون انسان در محوریت قرار داره و برای مثال نقشی از طبیعت در اقتصاد دیده نمیشه مگر جایی که نابودی طبیعت موجب نابودی انسان بشه فقط اونجاست که همه از طبیعت جانبداری میکنن. ولی در مجموع دوست دارم بدونم که آیا اقتصاددان چپگرای باسواد هم در ایران داریم؟ کسی که بتونه پا به پای دکتر غنی نژاد پیش بره؟ اگر هست خیلی عالی میشه اگر همینجا معرفیشون کنین.@@tazehayedanesh
متاسفانه کسی که چپه قید عقلانیت رو خیلی وقته که زده پس همچین کسی وجود نداره
کسی اگر فکر کنه و رو راستدباشه چپ گرا نمیشه..شعار نمیدم ،شما یک بنگاه اقتصادی در دنیا پیدا کنید که با اصول کار سوسیالیستی اداره بشه و سود آور باشه و بتونه خرج و دخلش رو تامین کنه البته دریک بازار آزاد رقابتی و بدون سوسید و کمک بیرونی...اگر پیدا کردید من هم متقاعد میشم که یک چپ گرایی که یا دیوانه نباشه و یا ریاکار و دغل قابل پیدا شدنه
منم یک نام به این همه میگذارم:
الیناسیون : از خود و با خود بیگانه شدند
چون اروپاییها بجهت لیبرالیسم و دمکراسی موفق شدند پس ما هم کپی پیست کنیم تا موفق بشیم
ما نه انی مه هستیم میشیم و نه اونکه شما با اینجنین تلاشی درراه توضیح دادن آن دارید میشویم
یک چیزی بین زمین و آسمون لنگ لنگ میزنیم. چرا که زیر ساختها، فرهنگ ونگرش ما به جهان هستی و عشق و معرفت بر پایه مهرورزی بوده و ما بطور زیر بنایی با جناب آقای مارکس فرق داریم. مثلا مارل مارکس رو میز وصندلی میشته ولی ما چهار زانو میشینیم. از اینجا بگیر نا طرز خوراک، آداب و رسوم تا مردم در اون جامعه و اون زمان.
من دانش فیزیک یا شمی و حتی اقتصاد که از اروپا آمده را نفی نمیکنم. میگم کپی پیست نکنیم. به جایی نمیرسیم غیر از گیجی و کجی.
ما مردمی نیستیم که دیروز بوجود آمده باشیم.
شما ایده ها رو از کجا کپی می کنید؟ عربستان و روسیه و چین؟
آیا فرهنگ کرههی جنوبی در دههی ۶۰ میلادی با کرهی شمالی فرق داشت؟! پس چه شد که آن جا چنین شد و شمال آن چنان شد؟! به خاطر طرز نشستن و آداب و رسوم و فرهنگ بود؟! واقعا متاسفم. اقتصاد هم علم است مثل شیمی و فیزیک. آزادی ذات بشر است. ربطی به کپی و پیست کردن ندارد. آزادی، در شبه جزیرهی کره هم میتواند ظهور کند و بین دو کشور با پیشینهی تاریخی و فرهنگی کاملا یکسان، کیلومترها فاصله بیندازد. التماس یک ذره عقلانیت
بازگشت به خویشتن 🤮
انترپرنور : فقط به فکر سود خودش است ، چرا میگی برای قشر کارگر؟
هر انسانی باید به فکر سود خودش باشد. البته در چارچوب حفظ حقوق اولیه دیگران.
هدف از حمایت از کارگران فقط کاره؟ حالت خوبه؟ هدف، اینه که کارگر یک شرایط انسانی رو تجربه کنه نه بردگی. اسم خودت هم گذاشتی لیبرالیست
برای ثروت زیاد فقط باید رانت داشته باشی.
پس سعی کن همیشه فقیر باشی! تا هیچ وقت دامنت به رانت آلوده نشه
بله، شاید شما رقیب نداری و بازار اتو دستته و یک میلیون اتو زغال سوز بسازی، ولی ناگهان یکی میاد اتو برقی ارائه میده و اتو های شما رو دستت میمانه، یعنی عامل نو آوری و تکنولوژی هم هست. مثل ماشینهای برقی در مقابل ماشینهای فعلی.
اون تکنولوژی تو بستر ""بازار آزاد"" تونسته کار کنه. بازاری که توش رقابت و انتخاب مصرف کننده ملاک باشه.
بفهم. تکنولوژی به خودی خودش چیزی نیست.
وگرنه دولت میتونه وارد شه بگه اتوی برقی مصرفش ممنوع! یا از اون یکی کارخونه مالیات بیشتری بگیره! یا اون یکی کارخونه رو بهش رانت بده تا رشد کنه! یا هر مداخلهی مزاحم دیگه ای
برادر یا خواهر محترم؛
3 تا کامنت فرستادین که نمیدونم چرا؛ ولی دوست داشتم پاسخ بدم.
درمورد مسئله اتومبیل برقی و درونسوز عرض کنم اولا دخالت دولتها اتفاقا بوده و هست و میتونید اخبار رو دنبال کنید؛ و ثانیا این بیاد و اون بره، نیست. بازار خودروی با موتور بنزینی و دیزلی، به هر حال هست فعلا و جایگزین نشده؛ صرفا تغییر کرده.
و فرمودین مقایسه با کشورهای دیگه؛ بنده که در طی این ویدیو، یا دیدم که وضع مملکت خودمون رو آنالیز میکنن یا مباحث و مبانی تئوریک میگن و مثال میزنن. کجا گفته شد اینجا اینجوریه و اونجا هم، پس اوکیه!؟ کی و کِی همچین حرفی زده شد!؟ دقت نفرمودین احتمالا.
حس میکنم یا نظرتون بایاس داره به دلایلی؛ یا حوصله نداشتین و از بیحوصلگی جسارتا غر زدین.
درمورد حیف شدن وقتتون هم عرض کنم که واقعا باید شخص والامرتبه و بسیار عالم و فرزانهای بوده باشید که این مباحث ارزنده در مقایسه با سایر امور زندگیتون، وقت تلف کردن باشن!
@@SadraZadimani بله شنیدن بحث خوب است ولی مشکلات ما در این کشور بحث ندانستن لیبرالیزم و یا فلسفه لیبرالیزم نیست. لیبرالیزم و این بحثها برای کشور و نظامی است که کشور سرو سامانی دارد و برای بهبود و بهتر کردن شرایط این مبانی بحث میشود. اما انصافا در کشور ما که نظام دزد سالار است این بحثها چه مفهومی بجز اینکه انسان فکر میکنه نظام فقط برای سرکار گذاشتن ملت این بحثهارا اینروزها رایج کرده. بقول احمدی نژاد" یعنی واقعا مشکل ما ندانست لیبرالیزمه" یا اینکه همه مبانی را تحصیل کرده های ما میدانند ولی امور در دست آنها نیست. حالا شما هی بیا از بازار آزاد صحبت کن در جائیکه سپاه انحصاری همه تجارت را در دست گرفته. جناب مارا با این بحثها سرکار گذاشته اند. ما اول باید دزد را از خانه خارج کنیم
این درست نیست و نمی تواند درست باشد که کارفرمایان به رفاه کارگران اهمیت می دهند مگر اینکه قانون آنها را ایجاب کند.
خب که چی؟! اصلا لیبرالیسم مدافع حاکمیت قانونه
آقای غنی نژاد با احترام به دانش شما متاسفانه شما از دید من راجع به طبقه کارگر کم لطفی می کنید ،من در بیش از پنجاه سال گذشته نظرم به جذب لیبرال در اینجا عوض نشده و هیچ حمایتی را از طرف جذب چه در نوشتها وچه در عمل ندیده ام تنها موقعی که رهبر حزب لیبرال را در یک عتصاب کارگری دیدم به کارگران گفت موفق باشید؟ عمر این وزیر کوتاه بود لیبرالها همیشه با کنسرواتیو ها همراه بودند..
دوست عزیز حرف شما درسته لیبرالها هیچوقت درجنگها ،مبارزات واعتصابات به کارگران کمک نکرده اند ، آنها درایجاد اشتغال وگسترش رفاه عمومی به کارگران کمک کرده و میکنند ، من خواهش میکنم به اوضاع ملتها وکارگران درکشورهای اروپای شرقی بعد ازسقوط دقت کنید همه چیز روشن میشود ،دولت آلمان فقط صدمیلیارد مارک صرف ساماندهی وایمن سازی صنایع مزاحم درشرق آلمان کرد ، آن دولت درتعاریف مارکسیستها ضدکارگر بود وهست اما اگراوضاع کارگر امروز آلمان وکارگرقبل ازفروپاشی رامقایسه کنید حقیقت رامیفهمید جمهوری اسلامی هم طرفدار فقراست اما عملا مولد فقراست ، امروزحتی بچه مدرسه اییهاهم گول شعارهای توده ایی را نمیخورند بهمین دلیل اتحادجماهیر فروریخت .
فعلا که حزب چپول آلمان که در شعار حامی حقوق کارگره به تر تر افتاده و هفته به هفته اعتصابه
آقا مهدی تدینی حسودیم شد به ذهنت
جناب آقای تدینی بسیاررررر زیاد صحبت کردن . اخلاقی تر بود جلوی استاد کمتر صحبت میکردن . خیلی خیلی کمتر
ک
اول رفاه بعد ایسم و ازادی و..
حرفای این بزرگواران درسته ولی یه چیز جا میندازن اونم اینه که اساسا کالاها ایجاد میشن برای راحتی انسان ولی سوال اساسی اینه انسان تا چه میزان باید به راحتی برسه ؟ چه نیازی به کالاهایی هست که نبودش ایرادی برای زندگی انسان نیست و بهای این ازادی بازار ازادی تولید ازادی واردات که ایجاد حس نیاز کاذبه رو چطوری درست میکنن؟
ما چیزی به نام نیاز کاذب نداریم! فلسفهی لیبرالیسم بر مبنای اصالت فرد هست. شخص تصمیم میگیرد که چه کالایی را بخرد یا استفاده کند. این که مشتری را فریب دادند و نیاز کاذب برایش ایجاد کردند، بی اساس است. حق و باطل را خود مشتری برای زندگی اش تعیین میکند. صاحب مال، بر میگزیند که فلان کالا را بخرد. بعد از مدّتی حسّ تعلّق خاطر به آن پیدا میکند و بدون آن اصلا نمیتواند زندگی کند. همین ۱۰ سال پیش، تو احتمالا گوشی لمسی نداشتی. احساس نیاز هم نداشتی. امروز ۲ ساعت بدون آن نمیتوانی زندگی کنی. این نیاز کاذب نیست. گوشی لمسی چندبرابر سرعت و کیفیت زندگی تو رو بالاتر برده. این یه معاملهی بُرد برده.
اگر ۱۰ سال پیش میپرسیدن میگفتی نبود گوشی لمسی هیچ ایرادی تو زندگیم ایجاد نمیکنه. ولی افراد خلّاق مدّتها فکر کردن، که بتونن چیزهایی که در هر زمانی نبودنش ایرادی نداره، یه روز مثل اکسیژن بشه تا پول خوبی در بیارن و در طرف مقابل هم کیفیت زندگی مشتری چند برابر بیشتر بشه.
اصالت فرد، در لیبرالیسم یک اصل فلسفی ست. اگر فرد میبیند که واقعا به چیزی نیازی ندارد، آن را نمیخرد! و تولید کننده هم ورشکست میشود و میرود سراغ تولید محصول دیگر. کاذب و صادق بودن مفاهیم واقعی نیستن. بلکه از منظر افراد مختلف جامعه داوری صورت میگیرد که چه نیازی کاذب است و چه نیست.
پیش استاد ،ایکاش کمتر حرف میزدی
آخه نمی فهمم بچه کونه خایمال یه بار با دقت حرف های استادت گوش می دادی همچین گوهی نمی خوردی
با تمام احترامی که برای دکتر غنی نژاد قائل هستم باید بگم که دیدگاه های شما در خصوص اینکه دولت نباید حداقل دستمزد کارگر را تعیین کند نشان می دهد که هیچ شناختی نسبت به نیروی انسانی کار ندارید . شما گفتید که اگر دولت حداقل دستمزد تعیین کند ، بنگاه ها نیروی کار ارزان افغانی استخدام می کنند .. مسئله اصلی اینجاست ! شرکت ها چرا افغانی استخدام می کنند ؟ علتش اینه که کارفرماها همیشه بر اساس استبداد می خوان حداقل دستمزد را پرداخت کنند .. همین الان با توجه به اینکه دولت حداقل دستمزذ را تعیین میکنه ، خیلی از شرکت ها این قوانین را رعایت نمی کنند و حداقل دستمزد را پرداخت می کنند و اعلام می کنند که هر کی ناراضیه میتونه کار نکنه ، و نیروی انسانی مجبوره که با حداقل دستمزد و حقوق انسانی کار کنه . دیدگاه دکتر غنی نژاد در این خصوص بسیار خطرناک هستش
سلام. شما از هزار نفر بپرسید در دولت کار کنن راضیترن یا در سیستم خصوصی که هر لحظه اخراجشون میکنه و حقوق کم میده.همه چی رو کردید خصوصی همه رو بدبخت کردید بعد میگید خصوصی نبود.سوال من اینه که بابای بازنشسته من میتونه نیشکر رو بخره؟! یا دولت؟ پس خصوصی سازی برای صنایع بزرگ وجود نداره اخر کار یه ادم سرمایه دار دولتی که جاده و کارخانه میسازه. ادم هم نه سرمایه ملی.بانک خصوصی شد دیگه به کارکناش خونه نمبده. پولهارو میدزده .مردم مبترسن پول بزارن داخلش. بانک مرکزی هم پشتیبانشه واسش پول چاپ میکنه کن اورد . حالا بگید چون خصولتیه کم نمیارید که. من فقط با باز کردن مرزها برای ورود کالا موافقم تا ایران خودرو پراسد رو کنه ۳ میلیون. ماشین های مدل بالاهم ۵۰۰ میلیون. این که میگن تولید لطمه میخوره فقط واسه انحصاره مگر میشه ما یه چیز رو تولید کنیم بعد وارداتش برامون ارزونتر در بیاد!
انقدری الان سیستم دولتی فشل شده که افراد توش کار با ۳۰ درصد توان انجام میدن، حقوق خوب هم میگیرن. شما فکر میکنین که الان مثلا شهرداری یا جای دولتی دیگه خیلی خوب و بهینه داره کار میکنه؟ برای همین بهینه نبودن و حقوق خوب گرفتن هست که کسری بودجه پیش میاد، چون اندازه پولی که میگیره، ارزش خلق نمیکنه
شما کاملا درست میگید. همه چیز در ایران خصوصی است. دو بعلاوهی دو هم میشود صفر!
اگه بازار ازاد شکل بگیره چون تعداد کارگر ها بیشتر از تعداد مشاغل است عده ای برای اینکه بیکار نمانند و بتوانند زنده بمانند دائما حاضرند برای کارفرما با حقوق کمتری ساعات بیشتری کار کنند حتی سرویس جنسی بدهند
چون اکثر کافرمایان دنبال سودجویی بیشتر هستند
هرچه حداقل حقوق بالاتر تصویب شود کارگران بیکار امکان چانه زنی بالاتری با کارفرمایان خواهند داشت
اقای غنی نژاد میگه اگر یک کارگری زیر حداقل حقوق کار کنه چون بازار غیر رسمی ایست ایراد دارد
اما اگر همان کارگر با همان قیمت به طور قانونی کار کند دیگر ایرادی ندارد چون اقتصاد بازار آزاد است!
مثل این میماند که بگوییم اگر قانونی بی گناهی را بکشیم چون قانونی کشتیم ایرادی ندارد مهم این است که غیر قانونی نکشیم!
اقای تدینی میگه اگه حداقل حقوق بزاریم کارفرما تعدیل نیرو میکنه و کاری که از 10 نفر میکشیده الان از 7 نفر میکشه
اولا اگر کارفرما میتوانست کاری که از 10 نفر میکشیده از 7 نفر بکشه که اصلا 3 نفر اضافی استخدام نمیکرد
اما به فرض که حرف شما درست باشد
خب اگر حداقل حقوق را برداریم کارفرما بازم همان کار رو از 7 نفر میکشه و نمیره پول بیشتری خرج کنه واسه رفاه حال کارگراش
امید وارم به اندازهی کافی بر خلاف بقیهی سوسیالیستها منطقی باشید! اوّلا کسی از قانونی شدن آدم کشی صحبت نکرد! صحبت از قرارداد بین کارگر و کارفرماست. این مثل دو سر تیز قیچی میماند. اگر کارفرما حقوق خوب ندهد، کارگر آن را قبول نمیکند و به کسب و کار دیگری مراجعه میکند. هیچ کارفرمایی، موظف نیست و مسئول سیر کردن شکم کسی هم نیست. دارایی، دارایی خودش است. او تعیین میکند برای فلان مقدار کار، این مقدار دستمزد. اگر کسی قبول نکند و کارگران بیکار بمانند و اعتصاب کنند، کارفرما میفهمد که برای چرخیدن چرخ کارخانهاش، باید دستمزد را بالاتر ببرد. اگر کارگر، طاقچه بالا بگذارد، کارفرما محاسبه میکند و اگر راندمان کارش و سودش پایین بیاید، همان اوّل قرارداد را قبول نمیکند. این فرض اوّل که کارگر بیشتر از تعداد شغل است، یک توهم است. شغل چیزی است که انسان ها و سرمایه گذاران، برای تولید کالا یا خدمتی برای مشتری ایجادش میکنند. چون همیشه، هر جامعهای بیشتر از جمعیتش نیاز دارد، نیاز به کالا یا خدمت، پس همیشه فرصت های ایجاد شغل و سرمایه گذاری بسیار است. سرمایه گذار، نیاز مردم را کشف میکند، کسب و کار راه میاندازد و فرصت شغلی ایجاد میکند. بنابراین، در شرایط عادی، هیچ فرد یا گروهی تحت جبر یا فشار قرار ندارد. فرض اولیه ذهنی هر سوسیالیست این است که جهان، از لحظه اولش عده ای را تحت فشار، رنج و جبر قرار داده و آزادی وجود ندارد! نتیجه گیری ها هم روی همان خشت اول خواهد بود.
در مورد حداقل حقوق:
آن کارفرما، در حالت اول ۱۰ نفر را با حقوق مورد دلخواه خودش و کارگرانش استخدام کرده است. بعد یک موجود سوسیالیست وارد مجلس میشود و قانون حداقل حقوق را تصویب میکند! فردا، آن کارفرما مجبور است حقوق آن ۱۰ نفر را بالاتر ببرد! و نمیتواند. چون سود و بازده کار غیر قابل قبول میشود. پس مجبور میشود کارگران را تعدیل کند به ۷ نفر و از آن افراد هم بیشتر از حالت عادی که کمتر حقوق میداده کار بکشد!! ضمنا داوطلب جدید هم برای کار استخدام نمیکند، چون ظرفیتش را ندارد. پس نگو چرا کارفرما همان اول تعدیل نکرد به ۷ نفر. چون حقوقشان مورد قبول کارگر و کارفرما هردو بود. ولی با دخالت دولت، وضع تغییر کرد.
حال این جا موجود سوسیالیست، برای دفاع بیشتر از کارگ به حساب خودش!، قانون را شدیدتر میکند که کارفرما نتواند نیروی کارش را تعدیل کند! آن وقت، کارفرما هم بعد از مدتی، کسب و کارش را جمع کرده و کلا از کشور میرود تا بوروکرات شیرین عقل سوسیالیست، بفهمد توسعهی اقتصادی یعنی رضایت صاحب سرمایه. و اگر کارگری، رضایت نداشته باشد، با او کار نمیکند.
و اقتصاد هم یعنی معامله با چانه زنی دو طرف طیف بدون دستور از بالا، و در نهایت امضای قرارداد یا انجام معامله با میل هر دو طرف نه با میل فقط یک طرف.
@@1mnyenaphar727
من سوسیالیست نیستم لیبرال دموکراتم
اما لیبرالی که به حقوق بشر احترام میگذارد و اجازه نمیدهد ثروتمندان به فقرا ظلم کنند
عزیزم شما داستانهارو به نفع اندیشه ی خودتون تعریف میکنید اما حقیقتی که داره اتفاق میفته چیز دیگری است
اگر کارفرمایی بتواند کارش را با 7 نفر انجام دهد 10 نفر استخدام نمیکند که بعدش با تصویب شدن حداقل حقوق 3 نفر را اخراج کند مگر اینکه کار 10 نفر را از 7 نفر بکشد که اینم یه ظلم دیگری است که کارفرمایان در حق کارگران میکنند که باید برای آن هم چاره ای اندیشید
اینکه صرفا حداقل حقوق تصویب شود کافی نیست باید قوانین استانداردی تعیین شود تا کارفرما نتواند کار دونفر را از یک نفر بکشد میخواهد تعدیل بکند میخواهند نکند
اگر برای کارفرمایی نصرفد که کالایی را تولید کند خب ازاد است که برود کسی او را مجبور نکرده که به کارگران ظلم کند
در اینصورت با کاهش تولید همان کالا گران میشود و دوباره تولیدش صرف میکند و یکی دیگه میاد تولید میکنه
از طرفی میتوان پرداخت حداقل حقوق را منوط کرد به حداقل سود کارفرما
مثلا کارفرمایی که 10% سود کرده حتما باید حداقل حقوق را پرداخت کند اما هر 1% سود کمتر مجوز این باشد که به کارگر 5% کمتر حقوق بدهد
اینطوری نمیتواند بهانه بیاورد که حقوق دادن به کارگر باعث ضرر من شد و باید به فکر افزایش سطح تکنولوژی و نو اوری باشد
از طرفی کارگر میداند هرچه بهتر کار کند سود کارخانه بیشتر شده و حقوقش نیز افزایش می یابد
به نظر من باید از کارگر حمایت کرد چون همه ی جای دنیا تعداد کارگران از کارها بیشتر است چون همه جا نرخ بیکاری رو اعلام میکننند نه نرخ مازاد کار رو
باید با کاهش مالیات و اماده کردن زیرساختهای اقتصادی از سرمایه گذار حمایت کرد نه با خوردن خون کارگر
ولی چون دولت به فکر خودشه مالیاتش رو زیاد میکنه آباد کردن زیرساختها هم سخته
میمونه کارگر بدبخت که دوساله الان تورم 50 درصد است اما حداقل حقوق 20 درصد زیاد میشه
شما به فکر سود سرمایه دارا هستی اما به فکر کارگران که اونا هم انسان هستند و میخواهند زندگی شرافتمندانه داشته باشند نیستی
کشور آمریکا از لحاظ ثروت سازی خیلی خوب عمل کرده ولی دربرابر اروپا توزیع خوبی نداره کل ثروت دست ۵ درصد هست و سطح اختلاف طبقاتی بالایی وجود داره آقای تدینی چطور میگه ثروت خودش توزیع میشه ؟تجربه دنیا نشون داده این ثروت به خودی خود توزیع نمیشه....
اطلاعات شما صحیح نیست آدرس غلط میدهید.بیایید با مقاله و مستند صحبت کنیم نه شعار
چرا باید ثروت کسانی که دو برابر دیگران ایده داشته، سرمایه گذاری کرده، و عمر صرف کرده اند، بین عامهی مردم توزیع شود؟!! چیزی که تدینی میگوید توزیع در اثر تجارت و معامله است. یعنی با هر معامله، دو طرف برنده اند. یکی پول به دست میآورد و دیگری یک کالا یا خدمت دریافت کرده و زندگی اش بهتر میشود.
یه مخالف هم میاوردید، اینکه نمیشه دوتا هم نظر بیان به به چه چه کنن!
من اقتصاد و فلسفه نمیدونم، اما اگه اینقدر مساله ساده و روشنه پس مخالفین هم احمق و یا خائنن؟؟!!
والا با مخالفان این نظریه سالهاس دست و پنجه نرم میکنیم و بر ما حاکمن...
نظر مخالفان رو الان داری توش زندگی میکنی. این چنل برای اقتصاد لیبرال سرمایهداری برنامه میسازه نه برای سوسیالیست ها.
مساله اینه که مخالفها هم میگن اونایی که بر ما حاکمن همین مدعیان اقتصاد بازار محور هستند. اینکه کی راست میگه و کی دروغ میگه رو صرفا از طریق مناظره میشه بهش پی برد. وگرنه یه طرفه به قاضی رفتن و راضی برگشتن که هنر نیست. وگرنه امثال فرشاد مومنی که از مخالفین جدی تفکریه که غنی نژاد اون رو ترویج می کنه سالهاست توی موسسه شون منبر میرن و یک طرفه به قاضی میرن و مدعین که کشور دچار تبعیت محض از تفکر لیبرالی شده . @@jajajaaajaaa
دو تا دشمن مزدبگیران و ایدئولوگ و جاده صاف کن فکری تاراج منابع ملی را نشانده اند که اندر فواید نطام بازار خیالی شان داستان ببافند .
خیلی بد بود.
مهدی تدینی اومده بود تکه بندازه؟
خب یک چپگرا رو جلوش بیارید نه یکی بدتر از خودش.
😂😢😮😅 مجری زیاد حرف میزنه ❤❤❤❤
اظهار فضل میکنه
اصفهانیه، زرنگه، ما نیومدیم اظهار فضل ایشون رو گوش کنیم، آقای مجری نباید دیده شوی ... میفهمی,,, به شعور مخاطب احترام بذار داداش ...
فرض کن فرض کن مخاطب از تو با هوش تره ... فرض محال که محال نیست،،، یه لحظه فقط گوش کن,,, خود شیفته هستی برادر,,,, هیجی نباش ،،، این یعنی احترام ... واقعا هم هیچی نیستی,,, در قیاس با مهمانان و مخاطب ،،،، هم دهاتی هات که باید برنامه ننشستند ،،، اینها رو آویزه گوشت کن... خیلی با ارزشه ... ❤😂😢😅❤❤❤
چه ربطی به شهرش داره. مگه یکی از یه شهر دیگه نمیتونه اینجوری باشه. متاسفم برای طرز فکرت
یه کمونیست میآوردید نه دوتا لیبرال
روس و چین هستن میتونیم اونا رو نگاه کنیم...
بله واضحه لیبرالیسم بیشتر به نفع کارگره. ولی کسی که مخالفه نمیاد این برنامه رو ببینه. دو نفر موافق با هم گفتگو کردن چه فایده داره؟
اخه هیچ کدومشون نمیتونن با آقای غنی نژاد رقابت کنن نمیان داداش
کمونیستها در پاستور مشغول آبیاری کردن تپّههای اقتصادی کشور هستند به مدّت بیش از ۴ دهه! تا اطّلاع ثانوی مزاحم نشوید
❤
آقای غنی نژاد آیا این منابع زیر زمینی ویا بطور کل چگونگی ثروت ملی وبهرور آن ودر اختیار چه کسانی قرار گیرد واز طرفی امروز دانشمندان و مخترعین وغیره چگونه است وسرانجام آیا فکر نمی کنید یک ضدیت جدید بجای کارگر هست وان الگوریتم وغیره چه دارید ودرمورد اقتقا پولی ومالی چه نظری دارید