بخندم ویدیو تمومه
HTML-код
- Опубликовано: 16 сен 2024
- Send a message to this email for copyright issues : imankheyriaz007@gmail.com
.
.
لطفا لایک و کامنت یادتون نره و سابسکرایب کنید❤
.
.
.
⬇️All Social Medias⬇️
.
.
💬DISCORD : / discord
.
.
💥INSTAGRAM : / iman_deomor
.
.
✅TWITCH : / profile
.
#react #trynottolaugh #سعی_کن_نخندی
خدا بود این پارت😂😂😂❤
0:20 Black ops 6 be like
9:06 منی که نه لپتاپ نمیکشه نه کامپیوتر دارم نه پیس۴ انلاین نمیشه😂
عالی
خاطره:
توی جمع بزرگ خانواده نشسته بودم رشتم تجربی بود ازم سوال پرسیدن
بجای تاندون دست گفتم کاندوم دست😂😂😂
دقیقه 9:10 ایمان اونایی ک سیستم قوی ندارن چکار کنن😂
خاطره،،،،،،یک بار توی یک کافه بودیم بعد مرده اومد که سفارش ها رو بگیره بعد یهو به همون گفت دوست دارین براتون بزنم ما هم گفتیم آره (البته دوستان گفتن)بعد چشم هاش و گرد کرد بعد هم رفت دیگه هم نیومد آخر بار فهمیدیم داشت با ایرپاد حرف (ولی بازم بد بود)😂😂😂،،،،،،،،،چنلمم بخون😅۱۰۰ تایی شم
خاطره: یه روزی یک یتوبری به نام ایمان دئومور اتقدر گشادی به او فشار آورد که ۱۵۱ پارت سعی کن نخندی گزاشت 😂❤
9:09 ایمان ناموسا پول اکانتو بده من بازی کنم😂❤❤
خاطره خنده دار
5:54 خاطره ای که میگم آن چنان خاطره نیست ولی خب مال صبحه دیگه
فقط اینجوری بگم که امروز امتحان زبان داشتیم (یازدهم)
نهاییم بود
بعدش یه لیسنینگ گذاشتن اول تا اخرش نویز بود
دوتا از بچه ها که قلبشون مشکل داشت از شدت فشار عصبی و فشار وارده و قبول نکردن حوزه واسه ی دوباره خودندن لیسنینگ ،بندگان خدا راهی بیمارستان شدن .......خداروشکر سالمنا .....ولی خب ارزششو نداشت که بخاطر یه امتحان برن بیمارستان ....
وای من کیرم تو کس مادر مدیر مدرسه که بلندگوش انقدر کیریه ماهم لسنینگ زبان داشتیم
این دفعه سم نبود سرطان بود😂😂👏👏
داداش بخدا کانتنت دیگه ای بجز ترای نات تو لف هم وجود داره😂
واکنش تعوس و واقعی هاش 🦦💀
برادر قسمخورده است تا آخر عمر ترای نات تو لف ضبط کند و این فکر خوبی است🗿
نون تو سعی کن نخندیه😂😂
برو بلایند دیت ببین
برو روبیکا😊
خاطره:یه روز خونواده رفته بودن بیرون من جق زدم😂😂😂😂😂😂😂
9:38 😂😂😂
11:45 قلبای بولوتوثی😂
Awesome
این پارت عالی بود 😂😂😂
خاطره من نداشتن خاطرست 🗿🗿
من PC ندارم GTA آنلاین بازی کنم😂😂😂😂
خاطره
من وقتی ۱۱ سالم بود داشتم با بچهها بازی میکردم و قفس طوطی بالا سرم بود که یهو قفس افتاد رو سرم و تا دو روز هیچی به یاد نداشتم و دوباره همون اتفاق افتاد و حافظه من برگشت( هیچ وقت قفس طوطی رو آویزون نکنید)
خاطره بگم ؟!
باشه خاطره
5:45 یروز از حموم اومدم بیرون لخت بودم خوانوادم رفته بودن بیرون تو پذیرایی بودم یهو دیدم در باز شد خوانوادم با مهمون اومدن منو لخت دیدن 😂
AWESOM
عالی 🤍🫀
1:40
😶😐🙂😈
0:17 😂😂😂😂
👍🏻👍🏻
خاطره: یادم چند سال پیش حدود هفت هشت سال پیش وقتی بچه بودم بابام برای من و پسرخالم یه اسب اجاره کرد ( برای ده دقیقه یارو خودش اسب رو حرکت میداد چون ما بچه بودیم ) بعد من به مرده میگفتم یه کاری کن اسبه تند تر بره بعد پسرخالم ترسید چون پشتر سر من نشته بود روم شاشید غیر ارادی منم لیز خوردم نردیک بود بیوفتم
❤❤
5:47 رفتیم سفر وسط راه متوجه نبود شیشه ی عقب پراید شدیم 🗿🗿🗿
Cringst خاطره dosnt exi…
عالی متفاوت مثل همیشه
خیلی متفاوت بود فقط اینکه این پارت ۱۵۱ ٱم سعی کن نخندیه😂
یبار دوچرخه دوستمو گرفته بودم بعد لاشی نگفت ترمز نداره داشتم با سرعت میرفتم بعد یهو دو تا بچه ۳ یا ۴ ساله داداش بودن اومدن یهویی جلو راهم هرچی ترمز گرفتم ترمز نمیگرفت بعد اره دیگه
خاطرم رو بگم بخدا دستگیر میشم:)
خاطره:بچه فامیل یجور زدم باباش دید گفتم پاش سر خورد
الان عذاب وجدان کیری دارم
وسط امتحان گوزیدم فقط خودم و پش سریم فهمیدیم زدیم زیر خنده وسط تقلب
ایول
ایمان ویدیو هات و محتوات خیلی خوبه چرا لایک و ویوت اتقد پایینه❤
9:14
نت قوی و اکانت جی تی ای وی انلاین یا پولشو بده چشم👍
عالی❤
Nice
من بازی نکردم gta onlone
چون سیستم نمیکشه 😢
سلامتی کسایی پیسی ندارن طنز دارک خیلی دارک 😢😂😢😂😢
مراقب امتحانمون سر امتحان داشت راه میرفت که گوزید . چند دقیقه بعد معاونمون اومد با رکیت تمام گفت : آقای احمدی بیا چاییی بخور
پاشدم گفتم ایمان حتما ویدیو گذاشته ، تیز اومدم یوتوب
لایک کنید ویدیو رو 👍🏼
ایمان من PC ندارم که بخواهم جی تی ای بازی کنم 😢😢😢
Really good
very nice babe
حاجی خاطره بخوام بگم بچه تر که بودم مثلا فکر کنم 6 یا 5 یا 7 سالم که بود یک ذره با مامان بزرگم زبان کار میکردم بعد قدیما یک سری سیدی های خیلی قدیمی اشپزی مامان بزرگم داشت که زبونشون اینگلیسی بود ولی کلا برای اموزش اینگلیسی اینا بود بعد توی این سیدی 6 رو به اینگلیسی من سکس میشنیدم بعد من همش میگفتم سکس سکس بعد مامان بزرگم اینطوری بود که نه نگو حرف زشتیه فلانه بهمانه منم برای اذیت کردن مرض ریختن همش میگفتم بعد برگشت بهم گفت که نمیدونم مثل فلان کلمه فلان کلمه اس و اینم خاطره ما اقا ایماننن البته از این بد شنیدنا من بازی دارم یک دفعه توی کلاس ادبیات بودیم بعد معلممون برگشت گفت زندگی کونی البته که کونی نبوده ولی نمیدونم واقعا کلمه ش چی بوده ولی من از این بد شنیدنا زیاد خاطره دارم
good video iman❤😂🎉
5:45 یه بار معلم شیمیمون از همکلاسیم سوال کرد عناصر اصلیو نام ببر
همکلاسیم گفت آب خاک آتش ...
بعد معلم شیمیمون گفت مگه آواتاره؟😐
منی که نه پیسی خوب ندارم باهاش جی تی ای بازی کنم و اصلا نبااااید به جی تی ای انلاین فکر کنم
❤
داشتم جلو مهمون راه میرفتم یهو پسر عموم پام با پاش خورد افتاد زارررت یدونه سه گوش ول داد تا سال ها داریم بهش میخندیم😂
9:10 i dont have pc
Nice😂
خاطره : آقا ما یه دوست دختر داشتیم از این عجیجم دوشت دالم چندش نچسب یه دوسالی باهاش بودم همشم دنبال بهونه برای کات کردن بودم که دیدم نه خیلی پایبنده طوری که دلم نمیومد بگم از این رفتارت ناراحتم ولی هفته بعدش به خاطر کار بابام مجبور شدیم نقل مکان کنیم آمل منم گفتم قالش بزارم برم بعد دو هفته رفتم یه کافه دیدم گارسون کیه برگام ریخت اونم اومده بود اینجا بعد یک ماه اعصاب خوردی بابام کارش نا موفق بود رفتیم مشهد اونجام اتاق جلوی هتلمون بود این ادامه داشت اهواز بندر عباس گیلان تبریز ایلام لرستان کاشان این مارو تعقیب میکرد آخرم خبر فوت یکی از اقوامش اومد برگشت تهران ماهم بی خبر دیگه به صورت دائمی نقل مکان کردیم ساری. امیدوارم اینو نبینه
عالی ایمان❤❤🎉🎉
Perfect ❤
۶ ۷ سالم بود بعد می خواستم شنا یاد بگیرم با بابا بزرگم رفتم دریا بعد بابا بزرگم گفت می خوای یاد بگیری منم مثلا گفتم اره و اینا بعد منو انداخت تو آب گفت خودت یاد بگیر 😂😂😂من همین جوری میرفتم پایین میومدم بالا هی کمک کمک کردم آوردم بیرون 😂
یه بارم از روزهایی که خودم یاد گرفته بودم برم دستشویی
رفتم دستشویی کارم تموم شد اومدم خودمو بشورم بعد اون موقع خیلی تو فاض بن تن بودم
آقا اومدم آب و وا کردم سمت داغ بود آبجوشو گرفتم زیر کونم بعد بلند شدم زدم رو دستم گفتم موجود عظیم و جسته یه مشت زدم تو دیوار 😂😂😂😂🤣🤣
خاطره : یه بار یکی خواست با عموم کورس بندازه بعد عموم تا ته گازو فشار داد ازش جلو زد
یه ۳۰ ثانیه بعد دیگه گاز ماشین نکشید ترمز فشار داد رفت کنارش گفت روت کم شد ؟ حالا بیا برو بیا برو
بعد مرده عصبانی شد گازو گرفت رفت
یعنی ما اونموقع پاره شدیم از خنده 😂😂
پیسی نمیکشه ایمان برای gta انلاین
خاطر . من زمان گزشت خواب بودم بعد بیدار شدم داشتم میرفتم دسشویی بعد یه چیزی دیدم بعد رفتم جلو دیدم یک ادم بعد خوردم بحش بعد من سریع رفتم بگیرم بخوابم بعد هیچ هیچ صدای دری نیمد بعد به هسی بهم میگه روح بود
10
به سلامتی کامنت های اولیه ❤
شما چیکار میکنید کامنتتون لایک میگیره؟😢
میشه بس کنید این بساط کسشعرتونو
مایی که جی تی ای آنلاین بازی نکردیم چون تا حالا پی سی کنسول نداشتیم
قزوینیا لایک
حاجی من اون موقعه هنوز با جق آشنا نشده بودم داشتم پتو میکردم یهو بابام از در اومد گفت داری چیکار میکنی گفتم این کمرم میخاره اومدم بخارونمش گفت پس برا چی پتو گذاشتی گفتم برا اینکه دلم رو قالی زخمی میشه قبول کرد رفت
دانیال تضاد
وای حاجی یه بار تو مدرسه زمین فوتبال بودیم من دروازه بودم بعد یکی از بچه ها محکم ترین زربه رو زد و همون با سرعت نور خورد تو صورتم💀💀💀💀💀💀 تا چند دقیقه الزایمر گرفته بودم 😂
عالی
Nice
Perfect ❤❤❤
Perfect ❤❤