Видео

ضرب المثل مرغش یک پا دارد ضرب المثل مرغش یک پا دارد در مورد کسی به کار برده می شود که برای کارهایش دلایل غیر منطقی می آورد و روی آن پافشاری می کند. #داستان #داستان_جالب #داستان_کوتاه #زبانزد #ضرب_المثل #ویدانا #vidana

داستان تاجر و طوطی ها تاجری به روستایی وارد شد و به روستاییان اعلام کرد که برای خرید هر طوطی 20 سکه به آن ها خواهد داد. مردم روستا هم که دیدند اطرافشان پر از طوطیست، به جنگل رفتند و... #داستان #داستان_جالب #داستان_کوتاه #ویدانا #vidana

داستان طنز دروغ‌گوی طمع‌کار روزی شخصی که به طمع کاری و شوخ طبعی مشهور بود، از کوچه ای عبور می کرد. چند بچه در کوچه مشغول بازی بودند... #داستان #داستان_طنز #داستان_جالب #داستان_کوتاه #ویدانا #vidana

داستان طنز سازگاری دو غذا طبیبی، مرد شوخ طبعی را دید که دو نوع غذای سنگین را با هم می خورد. به او گفت: این دو خوراکی با هم سازگاری ندارند. فردای آن روز باخبر شد که آن شخص بیمار شده است، به بالین او رفت و گفت: نگفتم این دو با هم نمی سازند؟ او در جواب گفت: اتفاقاً خوب با هم ساخته اند تا مرا از میان بردارند! #داستان #داستان_طنز #داستان_جالب #داستان_کوتاه #ویدانا #vidana

ضرب المثل براى یک دستمال، قیصریه را آتش می زند! پسر جوانی شاگرد مغازه پارچه فروشی بود. یکی از روزها نامزدش به مغازه او آمد و تا چشمش به یکی از پارچه های خوش رنگ افتاد، از پسر خواست که پارچه را به او هدیه دهد. پسر متوجه شد که آن پارچه، گران قیمت است و توان پرداخت پولش را ندارد. #ضرب_المثل #داستان #داستان_جالب #داستان_کوتاه #زبانزد #پادکست #پادکست_فارسی #ویدانا #vidana

حکایت او را به کجا می برند؟ پیری در خانه خود نشسته‌ بود و دخترش نیز پیش‌ او بود. ناگهان‌ جنازه ای‌ از دور پیدا شد. دخترک گفت‌: این‌ چیست‌؟ پیرمرد گفت‌: آدمی‌ مُرده‌ است‌. گفت‌: او را به‌ کجا می برند؟ گفت‌: جایی‌ که‌ نه‌ شمع‌ است و نه چراغ‌، نه‌ نور است و نه صفا، نه‌ فرش‌ است و نه روشنایی‌، نه‌ خورش‌ و نه پوشش‌، نه‌ آب‌ و نه غذا‌. گفت‌: پس‌ او را به‌ خانه‌ ما می آورند! #حکایت #طنز #داستان #داستا...

هم سفره شدن با نابینا شخصی پرخور، با کوری هنگام ناهار، هم سفره شد. از قضا كور، بسیار شكم‌خوار بود و مجال به او نمی داد! هنگام رفتن، پرخور به صاحب خانه گفت: خانه ات آباد. من امشب دو دفعه از تو شاد شدم. #حکایت #طنز #داستان #داستان_جالب #پادکست #پادکست_فارسی #ویدانا #vidana

ستاره شناس ماهر شخصی می گفت: من و مادرم هر دو ستاره شناس های ماهری هستیم! و در حکمی که می دهیم هیچ وقت خطا نمی شود! گفتند: این ادعای بزرگی است! از کجا چنین چیزی می گویی؟ #حکایت #طنز #داستان #داستان_جالب #داستان_آموزنده #پادکست #پادکست_فارسی #ویدانا #vidana

دوقلو زایید! بسیاری از فارسی زبانان تصور می کنند، بخش اول واژه دوقلو، عدد 2 است و منظور؛ دو نوزادی است که در یک زمان به دنیا آمده اند و به همین دلیل، به کار بردن عبارت سه قلو، چهار قلو و... را صحیح می دانند. در حالیکه واژه دوقلو، کلمه ای است ترکی و از دو جزء "دُوق" و "لو" تشکیل شده است که جزء اول آن یعنی "دُوق" به معنی زادن و "لو" علامت نسبت، در زبان ترکی است که این دو جز، روی هم، معنی جفت و هم...

داستان نجار زندگی نجار پیری به ایام بازنشستگی از کار، نزدیک می‌شد. صاحب‌کار او ناراحت بود و سعی می کرد او را از بازنشست شدن منصرف کند، اما نجار تصمیم داشت، هرچه زودتر بازنشست شود و به استراحت بپردازد... #داستان #داستان_آموزنده #داستان_کوتاه #داستان_جالب #داستان_پندآموز #پادکست #پادکست_فارسی #ویدانا #vidana

اصطلاح کج دار و مریز - کج دار و مریض کج دار و مریض یا کج دار و مریز؟ کدام صحیح است؟ عبارت کج دار و مریز برای وصف رفتارِ همراه با احتیاط و مدارا به کار برده می شود و کنایه از دست به عصا رفتن و بااحتیاط عمل کردن است. البته در برخی مواقع، این عبارت به معنی انجام کار محال و غیرممکن است. موسیقی: میم رسولی (آقای مسلم رسولی) ruclips.net/channel/UC1CSOKyEn27Y3iHZCNlznYQ #ضرب_المثل #کجدارومریض #کجدارومر...

هدیه گرفتن از خسیس شخصی‌ به‌ خسیسی‌ گفت‌: انگشترت‌ را به‌ من‌ ده‌ تا هرگاه‌ به‌ آن‌ نگاه‌ كنم‌ یاد تو افتم و به‌ این‌ دلیل‌ همیشه‌ در یاد من‌ باشی‌. موسیقی: میم رسولی (آقای مسلم رسولی) @MimRasoulism ruclips.net/channel/UC1CSOKyEn27Y3iHZCNlznYQ #حکایت #داستان #قصه #خسیس #هدیه #داستان_جالب #داستان_آموزنده #طنز #خنده_دار #جالب #داستان_صوتی #پادکست #پادکست_فارسی #ویدانا #Dastan #Hekayat #farsi #vidana

ضرب المثل تب کرد و مرد! زبانزد یا ضرب المثل تب کرد و مرد، زمانی به کار می برند که کسی بخواد از توضیح ماجرایی خودداری کند و یا هنگامیکه فردی بخواهد به دیگری بفهماند که حرفش را خلاصه کند، از این ضرب المثل استفاده می کند. #ضرب_المثل #حکایت #داستان #تب_کرد #داستان_جالب #داستان_آموزنده #طنز #جالب #داستان_صوتی #پادکست #پادکست_فارسی #ویدانا #Dastan #Hekayat #farsi #vidana

سخاوت خسیس! عده ای نزد خسیسی رفتند و گفتند: ما جمعی از فقیران، به امیدی به در خانه تو آمده ایم و از تو، دو حاجت داریم. می خواهیم که ناامید از این در باز نگردیم. خسیس گفت: آنچه از دست من برآید انجام می دهم. حال بگویید آن دو حاجت کدام است؟ #حکایت #داستان #قصه #خسیس #فقیر #داستان_جالب #داستان_آموزنده #طنز #خنده_دار #جالب #داستان_صوتی #پادکست #پادکست_فارسی #ویدانا #Dastan #Hekayat #farsi #vidana

حکایت عبور جماعت کوران از رودخانه

ضرب المثل هم پیاز را خورد، هم فلک شد، هم پول داد

حکایت طنز اسب سیاه از عبید زاکانی

داستان خاک گور

داستان کوتاه گنجشک و آتش

اصطلاح زیرآب کسی زدن

حکایت طنز اسب لاغر از عبید زاکانی

شعر طنز دکتر تازه کار از ابوالقاسم حالت

ضرب المثل صد من یه غاز!

داستان زن زشت و شوهر کور از تحفة الاحرار جامی

داستان دختر زیبا و مرد حیله گر

ضرب المثل دو قورت و نیمش باقیست!

حکایت طنز دزد پیاز از عبید زاکانی

اصطلاح پهلوان پنبه

ضرب المثل برگ سبزی است تحفه ی درویش