- Видео 273
- Просмотров 1 041 012
radiosargozasht - رادیو سرگذشت
Добавлен 17 ноя 2023
دو هفته بعد از عروسیم خودم برای زنم دنبال شوهر گشتم اونم برای اینکه...
آنچه که از سرگذشت شد سرگذشت
حیف که بی دقت گذشت اما گذشت
آمدیم فکری کنیم بر سر گذدشت
سر در ِ خانه نوشتند، در گذشت
درود به شما دوستان و یاران عزیز
تو این کانال داستان و تجربه های تلخ و شیرین زندگی افراد رو براتون روایت می کنیم
خیلی ممنون ازلایک و کامنت های خوبتون و انتقاداتون که کمک میکنه کلیپ های بهتری بسازیم.
=====================
#رادیو_سرگذشت
#رادیو_سرنوشت
#داستان
#پادکست
#داستان_واقعی
#داستان_زندگی
#راوی
#سرگذشت
👇👇👇از اینجا عضو کانال شوید👇👇👇
bit.ly/Radiosargozasht
دو هفته بعد از عروسیم خودم برای زنم دنبال شوهر گشتم اونم برای اینکه...
==========================================
لطفا از طریق لینک زیر داستان های بیشتری از ما ببینید
پلی لیست داستان های سریالی:
ruclips.net/video/7gYnyeRUmbE/видео.html&pp=gAQBi...
حیف که بی دقت گذشت اما گذشت
آمدیم فکری کنیم بر سر گذدشت
سر در ِ خانه نوشتند، در گذشت
درود به شما دوستان و یاران عزیز
تو این کانال داستان و تجربه های تلخ و شیرین زندگی افراد رو براتون روایت می کنیم
خیلی ممنون ازلایک و کامنت های خوبتون و انتقاداتون که کمک میکنه کلیپ های بهتری بسازیم.
=====================
#رادیو_سرگذشت
#رادیو_سرنوشت
#داستان
#پادکست
#داستان_واقعی
#داستان_زندگی
#راوی
#سرگذشت
👇👇👇از اینجا عضو کانال شوید👇👇👇
bit.ly/Radiosargozasht
دو هفته بعد از عروسیم خودم برای زنم دنبال شوهر گشتم اونم برای اینکه...
==========================================
لطفا از طریق لینک زیر داستان های بیشتری از ما ببینید
پلی لیست داستان های سریالی:
ruclips.net/video/7gYnyeRUmbE/видео.html&pp=gAQBi...
Просмотров: 739
Видео
بخاطر بدهی و غرغرهای زنم مجبور شدم پیشنهاد زن صاحبخونه رو قبول کنم و خودمو...
Просмотров 1,1 тыс.23 часа назад
آنچه که از سرگذشت شد سرگذشت حیف که بی دقت گذشت اما گذشت آمدیم فکری کنیم بر سر گذدشت سر در ِ خانه نوشتند، در گذشت درود به شما دوستان و یاران عزیز تو این کانال داستان و تجربه های تلخ و شیرین زندگی افراد رو براتون روایت می کنیم خیلی ممنون ازلایک و کامنت های خوبتون و انتقاداتون که کمک میکنه کلیپ های بهتری بسازیم. بخاطر بدهی و غرغرهای زنم مجبور شدم پیشنهاد زن صاحبخونه رو قبول کنم و خودمو... #رادیو_س...
ده سال پیش زنم مرد منم رفتگر شدم تا اینکه کیف پولی دیدم که عکس زنم و یه مرد دیگه توش بود و…
Просмотров 4,6 тыс.День назад
آنچه که از سرگذشت شد سرگذشت حیف که بی دقت گذشت اما گذشت آمدیم فکری کنیم بر سر گذدشت سر در ِ خانه نوشتند، در گذشت درود به شما دوستان و یاران عزیز تو این کانال داستان و تجربه های تلخ و شیرین زندگی افراد رو براتون روایت می کنیم خیلی ممنون ازلایک و کامنت های خوبتون و انتقاداتون که کمک میکنه کلیپ های بهتری بسازیم. #رادیو_سرگذشت #رادیو_سرنوشت #داستان #پادکست #داستان_واقعی #داستان_زندگی #راوی #سرگذشت ...
حامله نمیشدم تا اینکه یه شب توی امامزاده خوابم برد و دوماه بعد باردار شدم اما چیزی برملا شد که…
Просмотров 2,9 тыс.День назад
آنچه که از سرگذشت شد سرگذشت حیف که بی دقت گذشت اما گذشت آمدیم فکری کنیم بر سر گذدشت سر در ِ خانه نوشتند، در گذشت درود به شما دوستان و یاران عزیز تو این کانال داستان و تجربه های تلخ و شیرین زندگی افراد رو براتون روایت می کنیم خیلی ممنون ازلایک و کامنت های خوبتون و انتقاداتون که کمک میکنه کلیپ های بهتری بسازیم. #رادیو_سرگذشت #رادیو_سرنوشت #داستان #پادکست #داستان_واقعی #داستان_زندگی #راوی #سرگذشت ...
توی تور کویر دوستم مجبور شد به شهر برگرده و زنش به بهونه ترس اومد زیر چادر من تا اینکه نیمه شب…
Просмотров 4,2 тыс.День назад
آنچه که از سرگذشت شد سرگذشت حیف که بی دقت گذشت اما گذشت آمدیم فکری کنیم بر سر گذدشت سر در ِ خانه نوشتند، در گذشت درود به شما دوستان و یاران عزیز تو این کانال داستان و تجربه های تلخ و شیرین زندگی افراد رو براتون روایت می کنیم خیلی ممنون ازلایک و کامنت های خوبتون و انتقاداتون که کمک میکنه کلیپ های بهتری بسازیم. #رادیو_سرگذشت #رادیو_سرنوشت #داستان #پادکست #داستان_واقعی #داستان_زندگی #راوی #سرگذشت ...
شوهرم فوت کرد و زن رفیقش شدم تا اینکه هشت سال بعد شوهر اولم اومد شب هفت بچم و…
Просмотров 2,1 тыс.День назад
آنچه که از سرگذشت شد سرگذشت حیف که بی دقت گذشت اما گذشت آمدیم فکری کنیم بر سر گذدشت سر در ِ خانه نوشتند، در گذشت درود به شما دوستان و یاران عزیز تو این کانال داستان و تجربه های تلخ و شیرین زندگی افراد رو براتون روایت می کنیم خیلی ممنون ازلایک و کامنت های خوبتون و انتقاداتون که کمک میکنه کلیپ های بهتری بسازیم. #رادیو_سرگذشت #رادیو_سرنوشت #داستان #پادکست #داستان_واقعی #داستان_زندگی #راوی #سرگذشت ...
بعد از طلاق هرچقدر به راننده سرویس پسرم نخ میدادم تحویلم نمیگرفت تا اینکه یه روز…
Просмотров 6 тыс.День назад
آنچه که از سرگذشت شد سرگذشت حیف که بی دقت گذشت اما گذشت آمدیم فکری کنیم بر سر گذدشت سر در ِ خانه نوشتند، در گذشت درود به شما دوستان و یاران عزیز تو این کانال داستان و تجربه های تلخ و شیرین زندگی افراد رو براتون روایت می کنیم خیلی ممنون ازلایک و کامنت های خوبتون و انتقاداتون که کمک میکنه کلیپ های بهتری بسازیم. #رادیو_سرگذشت #رادیو_سرنوشت #داستان #پادکست #داستان_واقعی #داستان_زندگی #راوی #سرگذشت ...
شوهرم پیر و از کار افتاده بود و من جوون و سرزنده تا اینکه یه شب تا صبح برادرزادهش مهمونمون شد و…
Просмотров 3,9 тыс.День назад
آنچه که از سرگذشت شد سرگذشت حیف که بی دقت گذشت اما گذشت آمدیم فکری کنیم بر سر گذدشت سر در ِ خانه نوشتند، در گذشت درود به شما دوستان و یاران عزیز تو این کانال داستان و تجربه های تلخ و شیرین زندگی افراد رو براتون روایت می کنیم خیلی ممنون ازلایک و کامنت های خوبتون و انتقاداتون که کمک میکنه کلیپ های بهتری بسازیم. #رادیو_سرگذشت #رادیو_سرنوشت #داستان #پادکست #داستان_واقعی #داستان_زندگی #راوی #سرگذشت ...
مادرزنم فیلش یاد هندستون کرده بودوپسرجوون میخواست،یه شب با پیشنهاد عجیبی که بهم داد برق از سرم پرید
Просмотров 1,7 тыс.14 дней назад
آنچه که از سرگذشت شد سرگذشت حیف که بی دقت گذشت اما گذشت آمدیم فکری کنیم بر سر گذدشت سر در ِ خانه نوشتند، در گذشت درود به شما دوستان و یاران عزیز تو این کانال داستان و تجربه های تلخ و شیرین زندگی افراد رو براتون روایت می کنیم خیلی ممنون ازلایک و کامنت های خوبتون و انتقاداتون که کمک میکنه کلیپ های بهتری بسازیم. #رادیو_سرگذشت #رادیو_سرنوشت #داستان #پادکست #داستان_واقعی #داستان_زندگی #راوی #سرگذشت ...
خواهرزن مطلقهام ده سال پیش در ازای یه شارژ دوتومنی برام کاری کرد که از صدای لذتم…
Просмотров 8 тыс.14 дней назад
آنچه که از سرگذشت شد سرگذشت حیف که بی دقت گذشت اما گذشت آمدیم فکری کنیم بر سر گذدشت سر در ِ خانه نوشتند، در گذشت درود به شما دوستان و یاران عزیز تو این کانال داستان و تجربه های تلخ و شیرین زندگی افراد رو براتون روایت می کنیم خیلی ممنون ازلایک و کامنت های خوبتون و انتقاداتون که کمک میکنه کلیپ های بهتری بسازیم. #رادیو_سرگذشت #رادیو_سرنوشت #داستان #پادکست #داستان_واقعی #داستان_زندگی #راوی #سرگذشت ...
عقیم بودم اما بعد از یه سفر کاری در کمال تعجب زنمو حامله کردم تا اینکه یه نامه زیر کمدم پیدا شد که…
Просмотров 3,4 тыс.14 дней назад
آنچه که از سرگذشت شد سرگذشت حیف که بی دقت گذشت اما گذشت آمدیم فکری کنیم بر سر گذدشت سر در ِ خانه نوشتند، در گذشت درود به شما دوستان و یاران عزیز تو این کانال داستان و تجربه های تلخ و شیرین زندگی افراد رو براتون روایت می کنیم خیلی ممنون ازلایک و کامنت های خوبتون و انتقاداتون که کمک میکنه کلیپ های بهتری بسازیم. #رادیو_سرگذشت #رادیو_سرنوشت #داستان #پادکست #داستان_واقعی #داستان_زندگی #راوی #سرگذشت ...
شوهرم جوابگوی نیازهام نبود، دیگه داشتم دیوونه میشدم که پدرشوهرم بهم پیشنهاد عجیبی داد و..
Просмотров 4,6 тыс.14 дней назад
آنچه که از سرگذشت شد سرگذشت حیف که بی دقت گذشت اما گذشت آمدیم فکری کنیم بر سر گذدشت سر در ِ خانه نوشتند، در گذشت درود به شما دوستان و یاران عزیز تو این کانال داستان و تجربه های تلخ و شیرین زندگی افراد رو براتون روایت می کنیم خیلی ممنون ازلایک و کامنت های خوبتون و انتقاداتون که کمک میکنه کلیپ های بهتری بسازیم. #رادیو_سرگذشت #رادیو_سرنوشت #داستان #پادکست #داستان_واقعی #داستان_زندگی #راوی #سرگذشت ...
نو عروس خانواده ی حاجی و معتمد محل شدم غافل از اینکه یه حجله بادوتا داماد منتظرمه و....
Просмотров 4,5 тыс.14 дней назад
آنچه که از سرگذشت شد سرگذشت حیف که بی دقت گذشت اما گذشت آمدیم فکری کنیم بر سر گذدشت سر در ِ خانه نوشتند، در گذشت درود به شما دوستان و یاران عزیز تو این کانال داستان و تجربه های تلخ و شیرین زندگی افراد رو براتون روایت می کنیم خیلی ممنون ازلایک و کامنت های خوبتون و انتقاداتون که کمک میکنه کلیپ های بهتری بسازیم. #رادیو_سرگذشت #رادیو_سرنوشت #داستان #پادکست #داستان_واقعی #داستان_زندگی #راوی #سرگذشت ...
زنم شبا پیش پدر مریضش میموند تا اینکه یه شب وقتی اومد خونه براش پیام اومد از زنم بیشتر بهم حال دادی…
Просмотров 4,1 тыс.14 дней назад
آنچه که از سرگذشت شد سرگذشت حیف که بی دقت گذشت اما گذشت آمدیم فکری کنیم بر سر گذدشت سر در ِ خانه نوشتند، در گذشت درود به شما دوستان و یاران عزیز تو این کانال داستان و تجربه های تلخ و شیرین زندگی افراد رو براتون روایت می کنیم خیلی ممنون ازلایک و کامنت های خوبتون و انتقاداتون که کمک میکنه کلیپ های بهتری بسازیم. #رادیو_سرگذشت #رادیو_سرنوشت #داستان #پادکست #داستان_واقعی #داستان_زندگی #راوی #سرگذشت ...
بچه ام می گفت وقتی تو نیستی مامان با خاله میره حموم و اول باور نمیکردم تا اینکه
Просмотров 4,1 тыс.14 дней назад
آنچه که از سرگذشت شد سرگذشت حیف که بی دقت گذشت اما گذشت آمدیم فکری کنیم بر سر گذدشت سر در ِ خانه نوشتند، در گذشت درود به شما دوستان و یاران عزیز تو این کانال داستان و تجربه های تلخ و شیرین زندگی افراد رو براتون روایت می کنیم خیلی ممنون ازلایک و کامنت های خوبتون و انتقاداتون که کمک میکنه کلیپ های بهتری بسازیم. #رادیو_سرگذشت #رادیو_سرنوشت #داستان #پادکست #داستان_واقعی #داستان_زندگی #راوی #سرگذشت ...
به شوهرم حسی نداشتم اما تا برادر شوهر سن بالام و می دیدم نیاز زنونه ام بالا می گرفت تا اینکه یه شب
Просмотров 8 тыс.21 день назад
به شوهرم حسی نداشتم اما تا برادر شوهر سن بالام و می دیدم نیاز زنونه ام بالا می گرفت تا اینکه یه شب
دخترم شب عروسیش فرار کرد داماد گفت خودت باید به جاش بیای توی اتاقبا اینکه سالها بود بیوه بودم اما…
Просмотров 6 тыс.21 день назад
دخترم شب عروسیش فرار کرد داماد گفت خودت باید به جاش بیای توی اتاقبا اینکه سالها بود بیوه بودم اما…
برای تلافی خیانت شوهرم تصمیم گرفتم پول بگیرم ویه شب همزمان با دو نفر باشم اما با دیدن نفر سوم سر جام
Просмотров 4,2 тыс.21 день назад
برای تلافی خیانت شوهرم تصمیم گرفتم پول بگیرم ویه شب همزمان با دو نفر باشم اما با دیدن نفر سوم سر جام
نازابودم وبعدازسفرکربلاحامله شدم،خیال کردم شفا گرفتم اما توچهارماهگی بستهای که ازعراق درخونم اومد
Просмотров 17 тыс.21 день назад
نازابودم وبعدازسفرکربلاحامله شدم،خیال کردم شفا گرفتم اما توچهارماهگی بستهای که ازعراق درخونم اومد
دانشجو بودم و صاحبخونم یه زن مطلقه بود که میگفت مثل پسرشم اما یه شب اومد سر وقتم و...
Просмотров 8 тыс.21 день назад
دانشجو بودم و صاحبخونم یه زن مطلقه بود که میگفت مثل پسرشم اما یه شب اومد سر وقتم و...
شوهرم ساده بود، دوستش رو میآورد خونه وبعدم میخوابید تا اینکه نیمه شب ازخواب بیدار شد و چیزی دید که
Просмотров 3,1 тыс.21 день назад
شوهرم ساده بود، دوستش رو میآورد خونه وبعدم میخوابید تا اینکه نیمه شب ازخواب بیدار شد و چیزی دید که
روزمرگ زنم با دیدن شناسنامهاش خشکم زد، جزمن اسم دو مرد دیگه توی شناسنامهش بود و رازی برملا شد که
Просмотров 3,2 тыс.28 дней назад
روزمرگ زنم با دیدن شناسنامهاش خشکم زد، جزمن اسم دو مرد دیگه توی شناسنامهش بود و رازی برملا شد که
پرستار بودم و زندایی خوشگلم بهم زنگ زد گفت امیر بیا آمپولم و بزن منم رفتم اما تا لباسش و دادم پایین
Просмотров 4,8 тыс.28 дней назад
پرستار بودم و زندایی خوشگلم بهم زنگ زد گفت امیر بیا آمپولم و بزن منم رفتم اما تا لباسش و دادم پایین
یه زن سن و سال دار رو تور کردم و بردم خونه اونقدر حرفهای بود که تا صبح هفت بار…بار آخر یهو
Просмотров 7 тыс.28 дней назад
یه زن سن و سال دار رو تور کردم و بردم خونه اونقدر حرفهای بود که تا صبح هفت بار…بار آخر یهو
سه هفته بعد ازمرگ شوهرم، نیاززنونهام بالا گرفت تا اینکه یه شب برادرشوهرسن پایینم مهمونم شد و با
Просмотров 9 тыс.Месяц назад
سه هفته بعد ازمرگ شوهرم، نیاززنونهام بالا گرفت تا اینکه یه شب برادرشوهرسن پایینم مهمونم شد و با
بابام مرد و پونزده سال بعد مادرم به زور شوهرم داد، داماد رو یه لحظه هم ندیده بودم تا اینکه آخرشب توی
Просмотров 4,7 тыс.Месяц назад
بابام مرد و پونزده سال بعد مادرم به زور شوهرم داد، داماد رو یه لحظه هم ندیده بودم تا اینکه آخرشب توی
مادرزن مطلقهام چهارسالی میشد تنها بود ورابطه نداشت تا اینکه وقتی زنم شیفت شب بود به بهونه آوردن غذا
Просмотров 10 тыс.Месяц назад
مادرزن مطلقهام چهارسالی میشد تنها بود ورابطه نداشت تا اینکه وقتی زنم شیفت شب بود به بهونه آوردن غذا
مجرد بودم و شبا پیش مادربزرگم میخوابیدم اما تا صبح سفتی چیزی رو توی بدنم احساس میکردم و زار میزدم
Просмотров 11 тыс.Месяц назад
مجرد بودم و شبا پیش مادربزرگم میخوابیدم اما تا صبح سفتی چیزی رو توی بدنم احساس میکردم و زار میزدم
زنم برای قهربه خونه پدرش رفته بود وزن سن بالا و خوشگل همسایه هرشب برام شام میآورد تا اینکه یه شب
Просмотров 5 тыс.Месяц назад
زنم برای قهربه خونه پدرش رفته بود وزن سن بالا و خوشگل همسایه هرشب برام شام میآورد تا اینکه یه شب
شوهرم سرد مزاج بود و اذیت میشدم، یه روز دوست شهرستانیش رو خونمون آورد و گفت دو شب مهمونمون هست، شب
Просмотров 13 тыс.Месяц назад
شوهرم سرد مزاج بود و اذیت میشدم، یه روز دوست شهرستانیش رو خونمون آورد و گفت دو شب مهمونمون هست، شب
خر کدخدا بمیردوگرگهای محل جشن گرفتند
چرررررت و پرت
❤❤❤❤❤❤
سلام عزیزم عالی مثه همیشه عالی❤❤❤🎉🎉
❤❤❤
❤❤👏👏👏
👌👌👌
❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉
کلیشه ایی ترین داستان
سلام درود فراوان مثل همیشه عالی 🎉🎉🎉🎉
❤❤❤ ❤❤❤
سلام ودرودفراوان خدمت راوی گرامی ❤❤❤❤
اولین لایک و کامنت 😊😊😊😊
❤❤
متاسفم برای مادر پدرایی که زندگی یه بچه رو اینجوری تباه میکنن
افرین به نسیم جون خوشبخت بشید؟❤
داستان بیخودی بود
مردان خائن حقشون همینه
هیچ کس با پول جوشکاری نمیتونه اینقدر پولدار بشه . داستان باور کردنی نیست
سلام در عمرم هیچ داستانی به این حد منو چطوری بگم متحول،ویا دگرگون ،ویا....نکرده بود،البته البته البته،میبایستی اولش از چرخ گردون،که میگویند خالق مهربان هرآنچه را که بخواهد،واینکه بخواهی ووووبرایت در عین ناباوری،ومیگویند خواست واراده پروردگار دخیل بوده،وفقط در قدرت،بی حد ودر باور ما انسانها نمیگنجد،باید باور داشت،ولی هیچ اندازه،ومقداری،ومیزانی،نمیشود برایش،اندازه ویا تصور کرد که این هم،خودش مکروه،وگناه است،ولی اینکه خداوند ناظم ونظام دهنده مطلق،توانا،مقتدر،بسیار آگاه،وووومهربان،بخشنده،با گذشت،نعمت دهنده،وووواست که گفتم در مغز وفکر کوچک ما نمیگنجد،حتی یک در میلیارد میلیارد ثانیه،کمک وووبخشندگی خالق،ووووخداوندا شکر وسپاس تورا که واحد هستی
احسنت آفرین عالی بود بسیار صدای دلنشین و گیرایی دارید موفق وسلامت باشید.
اگه شوهر اول پیدا بشه ازدواج دوم باطله😅
اینا کار خدایه = حرفهایی که تقریبا همه میگن / نه اینکه من هم موافق نباشم یا فکر کنید کفر میگم نـــــــــــــــه اصلا و ابدا اما. این چیز دیگه ای داشته نون دل پاکشو میخورده میتونسته راحت پول یا هر چیز بدرد بخورشو برداره و بندازش سطل آشغال ووووووو من یه شرکتی کار میکردم تو شیفت شب صبح ساعت 4 تعطیل میکردیم تا شیفت رور دوباره ساعت 7 صبح شروع به کار میشدن شیفت روز اشخاصی که وسیله شخصی داشتیم همون موقع میومدیم خونه منم موتور داشتم تقریبا ساعت شده بود 5 صبح زمانیکه دور اون میدان رسیدم و صحنه ای رو دیدم که طرف آمبولانس سوار کرده بود و داشت میرفت منم یواش دور میدان داشتم دور میزدم که یهو چشم افتاد به کیف سامسونگی که لای چمنها افتاده بود یه دور دیگه دور میدان زدم و یهو پریدم کیف برداشتم و گازشو گرفتم سمت خونم کاری ندارم که چقدر دلار داخلش همراه کلی مدارک ووووو یه قطعه عکس سیاه سفید 3*4 کهنه که با جرات میگم واسه خودم بود اون عکس دقیقآ عکس خودم بود چرا که یه دونه دیگه در همون ابعاد و همون طور سیاه سفیدشو منم داخل کیف پول جیبی همراهم همیشه داشتم ........................................... . وقتی رفتم طرف پیداش کردم از روی آدرس و مشخصات و مدارکاش و بیمارستانیکه هنوز بستری بود اونجا بود که فهمیدم..........!(!؟!
سلام بخاطر زن فاسدی وخواب خودت نابود نکن کاری کن که روزی هزار با لعنت به خودش بفرسته چرا اینکار کرده انسان ضعیف هیچکس وهیچ موجودی کوچکترین احت امی نمیگذارند فکر کن چرا اما توانسته نیازشون آینده هم باختی من بعداز ۱۲ سال فهمیدم عقیمم پس ۲توله س بود ۲باز سکته کردم اما با توکل بخدا بهترازشاه زندگیمه میدانم اتفاق وحشتناکی اما باید ردش کنی وگرنه؟؟
چطور شما بعد از نه ماه حامله شدى حتما بچه از شوهرته
اخه این از آدمای با سواد مون دعا راز و نیاز امام زاده انقدر خرافات بسه دیگه
سلام عزیزم خداقوت❤🙏🥰🥰
عجب داستان عجیب و باور نکردنی
نسیم یه احمقه
❤❤❤ ❤❤❤
💜💜💜
ممنون راوی جان از داستانهای قشنگت
آره چقدر آدمهای ما بیسواد و احمق هستند خاک بر سرتون بچه یکی دیگه رو به دیگری نسبت بدی خدا میبخشه زیر خاک چه میکنی
❤❤❤❤
افرین بهترین کار را کردی باگفتنش فقط زندگی دخترت وشوهرتو نابود میکنی . این حرفهای احمقانه که حق الناسه وغیره... رو هم فراموش کن بعضی وقتها ندونستن بهتر از دونستنه ضمن اینکه اینده دخترت رو نابود میکنی با گفتنش. امید وارم همیشه خوب زندگی کنید❤
سلام شما اصلا مقصر نبودی انشاالله همیشه خوب خوش پایدار باشید ❤❤❤❤❤
یعنی چی برا چی نادر نذاشت پیگیری کنی و دیه رو از جیب خودش بهت داد بخدا نفهمیدم
عقاید و اعمال رو تصحیح کنین، هیچ کس جز خدا نمیتونه کاری کنه و اسبابی که در اختیار ما گذاشته مثل دارو و دکتر، و از، امامزاده هیچ کاری ساخته نیست، جز اینکه با توسل به اونا گناه شرک رو برای خود میخرین
❤❤❤
آخه چه کار کثیفی هست که تیتر اروتیک میزنی اما داستانت غمگینه، این ذات پست راوی رو نشون میده
عجب دنیای شده وایییی 😢
بسیار بسیلر بعید و غیر محتمل به نظر میرسه. انڱـــار که : تمام اجزاء هستی دست به دست هم داده باشند تا چنین رخداد عجیبی رقم بخوره! والله علیـــــــــم بذات الصدور (نه تکذیب و نه تأیید میکنم)
نه عزیزم،پیش زمینه خیانت رو داشتی ودجار کارما شدی،،خودت رو گول نزن،اولین خیانت کار خودتی،ب شعور دیگران توهین نکن
خیلی کار خوبی کردی که نصف پول دیه همسرتو به خیریه دادی خدا هم سمیرا رو برات فرستاده الانم خوش باش❤❤❤
چیزی هم ازش ماند😅😅😅😅هر جایی که می رفت هوایش میکرد
منم یه خانوم شوگر مامای میخام
داداش یک بار سستی کردی توباید همان موقع که پدرش بازور میخواست شوهر بایددست نوارا میگرفتی فرار میکردی ولی سستی کردی ولی الان دیگه امروز فردا نکن برو خاستگاری دستش بگیر ومحبت کن اونقدر سیراب محبت کن که گذشته اش را فراموش کنه وانشالا خوشبخت بشی درکنارهمدیگر❤❤❤❤
داستانش واقعی نبود
نابود ونیست بشه دروغگو وکلاهبردار وسودجو،،،بی وجدان کسیه که یک چیزی مینویسه یک چیزه دیگه تعریف میکنه
😂😂ریدم به اون اعتقاداتت،گوه خوردی رفتی دنبال جادو جمبل