- Видео 243
- Просмотров 2 110 465
داستان واقعی پادکست زندگی
Добавлен 24 янв 2024
سلام عزیزای دلم من آوام تو این کانال شما به مجموعه ای از صدها تجربه و داستان واقعی دسترسی خواهید داشت . ماجراهایی که در این کانال به اشتراک می گذاریم از جنس حقیقت هستند و به شما این امکان را می دهد که به تجربه های دیگران نزدیک شوید و از انها بهره ببرید.
از طریق کانال ماشما می توانید به داستان هایی درباره ماجرا های متنوعی از جمله عشق ،دوستی،ماجرا های خانوادگی
،تجربیات سفر موفقیت ها و شکست ها و راهنمایی های زندگی و بسیاری از موضوعات دیگر دسترسی پیدا کنید
با این ادرس جیمیل و تلگرام می توانید با ادمین کانال در ارتباط بوده و داستان های زندگی خود را با ما به اشتراک بگذارید
padcast3.tube@gmail.com
آی دی تلگرام
@Lifepadcast
از طریق کانال ماشما می توانید به داستان هایی درباره ماجرا های متنوعی از جمله عشق ،دوستی،ماجرا های خانوادگی
،تجربیات سفر موفقیت ها و شکست ها و راهنمایی های زندگی و بسیاری از موضوعات دیگر دسترسی پیدا کنید
با این ادرس جیمیل و تلگرام می توانید با ادمین کانال در ارتباط بوده و داستان های زندگی خود را با ما به اشتراک بگذارید
padcast3.tube@gmail.com
آی دی تلگرام
@Lifepadcast
داستان واقعی بزرگسال : شریک بابام مخفیانه مامانمو از پشت مامانم بار اولش بود که از پشت داستان مامانم
داستان واقعی بزرگسال : شریک بابام مخفیانه مامانمو از پشت مامانم بار اولش بود که از پشت داستان مامانم رابطه از پشت درد داشتم و قبول نمیکردم مردونگی کاملا بزرگی داشت گفت باید تحمل کنی |داستان اما من درد داشتمو تپل و چاق بودمو نمیتونستم این رابطه برام سخت بود تا اینکه شوهرم پیشنهاد عجیبی برای رابطه از عقب داد...
این داستان صوتی با اسامی غیر واقعی در استدیو پادکست زندگی ضبط شده
=====================================
www.youtube.com/@lifepadcast?sub_confrimation=1
◀️عزیزای دلم اگه میخواین داستانها بدون محدودیت براتون به نمایش در بیاد با کلیک رو لینک بالا👆کانالو سابسکرایب کنین همراه من باشید تا باهم تو تجربه های جدید شریک باشیم
====================================
ruclips.net/video/9icOu0j8c40/видео.h...
این داستان صوتی با اسامی غیر واقعی در استدیو پادکست زندگی ضبط شده
=====================================
www.youtube.com/@lifepadcast?sub_confrimation=1
◀️عزیزای دلم اگه میخواین داستانها بدون محدودیت براتون به نمایش در بیاد با کلیک رو لینک بالا👆کانالو سابسکرایب کنین همراه من باشید تا باهم تو تجربه های جدید شریک باشیم
====================================
ruclips.net/video/9icOu0j8c40/видео.h...
Просмотров: 167
Видео
مادر بیوه دوستم مردونگیمو مثل هلو تا ته ...از شدت درد از حال میرفت|رابطه با مادر بیوه دوستم از پشت
Просмотров 1,8 тыс.2 часа назад
داستان واقعی بزرگسال : مادر بیوه دوستم مردونگیمو مثل هلو تا ته ...از شدت درد از حال میرفت|رابطه با مادر بیوه دوستم از پشت رابطه از پشت درد داشتم و قبول نمیکردم مردونگی کاملا بزرگی داشت گفت باید تحمل کنی |داستان اما من درد داشتمو تپل و چاق بودمو نمیتونستم این رابطه برام سخت بود تا اینکه شوهرم پیشنهاد عجیبی برای رابطه از عقب داد... این داستان صوتی با اسامی غیر واقعی در استدیو پادکست زندگی ضبط شده...
داستان واقعی بزرگسال : شوهرم مردونگی بزرگی داشت زن صیغه ایشو تو اتاق جلوی من از پشت |صدای جیغ زنش
Просмотров 3,2 тыс.4 часа назад
داستان واقعی بزرگسال : شوهرم مردونگی بزرگی داشت زن صیغه ایشو تو اتاق جلوی من از پشت |صدای جیغ زنش گفت باید تحمل کنی |داستان اما من درد داشتمو نمیتونستم این رابطه برام سخت بود تا اینکه پیشنهاد عجیبی برای رابطه از عقب داد... این داستان صوتی با اسامی غیر واقعی در استدیو پادکست زندگی ضبط شده www.youtube.com/@lifepadcast?sub_confrimation=1 ◀️عزیزای دلم اگه میخواین داستانها بدون محدودیت براتون به نما...
داستان واقعی بزرگسال : زن صاحبکارم بیوه سن بالا بود شدیدا داغ بود و میگفت تو حسرت/ رابطه زن صاحبکارم
Просмотров 4,5 тыс.7 часов назад
داستان واقعی زن صاحبکارم بیوه سن بالا بود شدیدا داغ و تنگ بود و میگفت تو حسرت مردونگی ...از پشت درد داشتم و قبول نمیکردم |رابطه با رئیس شرکت شوهرم فراری بود رئیس مردونگی کاملا بزرگی داشت گفت باید تحمل کنی |داستان اما من درد داشتمو تپل و چاق بودمو نمیتونستم این رابطه برام سخت بود تا اینکه شوهرم پیشنهاد عجیبی برای رابطه از عقب داد... این داستان صوتی با اسامی غیر واقعی در استدیو پادکست زندگی ضبط ش...
داستان واقعی صاحبکار بابام همشو تا آخر جا داد خیلی درد داشت داستان بزرگسال
Просмотров 5 тыс.9 часов назад
داستان واقعی بزرگسال : صاحبکار بابام همشو تا آخر جا داد خیلی درد داشت مردونگی کاملا بزرگی داشت گفت باید تحمل کنی |داستان اما من درد داشتمو تپل و چاق بودمو نمیتونستم این رابطه برام سخت بود تا اینکه پیشنهاد عجیبی برای رابطه از عقب داد... این داستان صوتی با اسامی غیر واقعی در استدیو پادکست زندگی ضبط شده www.youtube.com/@lifepadcast?sub_confrimation=1 ◀️عزیزای دلم اگه میخواین داستانها بدون محدودیت ...
داستان واقعی بزرگسال : راننده شخصی زن رئیسم بودم یه شب که رسوندمش گفت بیا بالا تنهام رابطه زن رئیسم
Просмотров 10 тыс.14 часов назад
داستان واقعی بزرگسال : راننده شخصی زن رئیسم بودم یه شب که رسوندمش گفت بیا بالا تنهام رابطه زن رئیسم رابطه از پشت درد داشتم و قبول نمیکردم مردونگی کاملا بزرگی داشت گفت باید تحمل کنی |داستان اما من درد داشتمو تپل و چاق بودمو نمیتونستم این رابطه برام سخت بود تا اینکه شوهرم پیشنهاد عجیبی برای رابطه از عقب داد... این داستان صوتی با اسامی غیر واقعی در استدیو پادکست زندگی ضبط شده www.youtube.com/@life...
داستان واقعی بزرگسال : شبایی که شوهرم ماموریت بود تو خونه تنها بودم شوهررخواهرم از پشت جا نمیشد
Просмотров 4,8 тыс.16 часов назад
داستان واقعی بزرگسال : شبایی که شوهرم ماموریت بود تو خونه تنها بودم شوهرخواهرم رابطه از پشت درد داشتم و قبول نمیکردم مردونگی کاملا بزرگی داشت گفت باید تحمل کنی |داستان اما من درد داشتمو تپل و چاق بودمو نمیتونستم این رابطه برام سخت بود تا اینکه شوهرم پیشنهاد عجیبی برای رابطه از عقب داد... این داستان صوتی با اسامی غیر واقعی در استدیو پادکست زندگی ضبط شده www.youtube.com/@lifepadcast?sub_confrimat...
داستان واقعی بزرگسال : رئیسم لا.شی بود رابطه از پشت درد داشتم و قبول نمیکردم |رابطه با رئیس شرکت
Просмотров 13 тыс.19 часов назад
داستان واقعی رئیسم لاشی بود رابطه از پشت درد داشتم و قبول نمیکردم |رابطه با رئیس شرکت شوهرم فراری بود رئیس مردونگی کاملا بزرگی داشت گفت باید تحمل کنی |داستان اما من درد داشتمو تپل و چاق بودمو نمیتونستم این رابطه برام سخت بود تا اینکه شوهرم پیشنهاد عجیبی برای رابطه از عقب داد... این داستان صوتی با اسامی غیر واقعی در استدیو پادکست زندگی ضبط شده www.youtube.com/@lifepadcast?sub_confrimation=1 ◀️عز...
داستان واقعی بزرگسال : از لای در مخفیانه دیدم از پشت دوستم زنمو مردونه جا نمیشد| رابطه زنم
Просмотров 8 тыс.21 час назад
داستان واقعی : از لای در مخفیانه دیدم از پشت دوستم زنمو مردونه جا نمیشد| رابطه زنم از پشت توخونه خالی مردونگی کاملا بزرگی داشت گفت باید تحمل کنی |داستان اما من درد داشتمو نمیتونستم و میترسیدم این رابطه برام سخت بود تا اینکه پیشنهاد عجیبی برای رابطه از عقب داد... این داستان صوتی با اسامی غیر واقعی در استدیو پادکست زندگی ضبط شده www.youtube.com/@lifepadcast?sub_confrimation=1 ◀️عزیزای دلم اگه می...
داستان واقعی بزرگسال : مطلقه بودم راننده نیسان بعد طلاق با مردونگی از پشت |رابطه از پشت با
Просмотров 6 тыс.День назад
داستان واقعی : مطلقه بودم راننده نیسان میخواست از پشت توخونه خالی مردونگی کاملا بزرگی داشت گفت باید تحمل کنی |داستان اما من درد داشتمو نمیتونستم و میترسیدم این رابطه برام سخت بود تا اینکه پیشنهاد عجیبی برای رابطه از عقب داد... این داستان صوتی با اسامی غیر واقعی در استدیو پادکست زندگی ضبط شده www.youtube.com/@lifepadcast?sub_confrimation=1 ◀️عزیزای دلم اگه میخواین داستانها بدون محدودیت براتون ب...
داستان واقعی بزرگسال : مادر دوستم بیوه و تنها بود وازلینو داد دستمو گفت از پشت میخوام /مادر دوستم
Просмотров 7 тыс.День назад
داستان واقعی : مادر دوستم بیوه و تنها بود وازلینو داد دستمو گفت از پشت میخوام /مادر دوستم خیلی دلش میخواست اما من درد داشتمو تپل و چاق بودمو نمیتونستم این رابطه برام سخت بود تا اینکه شوهرم پیشنهاد عجیبی برای رابطه از عقب داد... این داستان صوتی با اسامی غیر واقعی در استدیو پادکست زندگی ضبط شده www.youtube.com/@lifepadcast?sub_confrimation=1 ◀️عزیزای دلم اگه میخواین داستانها بدون محدودیت براتون ب...
داستان واقعی بزرگسال : بیوه تنها بودم بعد فوت شوهرم دامادم رو تخت به شدت از پشت |داستان رابطه از پشت
Просмотров 11 тыс.День назад
داستان واقعی : بعد فوت شوهرم دومادم مردونگی کاملا بزرگی داشت گفت باید تحمل کنی دلم میخواست اما از پشت درد داشت من درد داشتمو نمیتونستم این رابطه برام سخت بود تا اینکه پیشنهاد عجیبی برای رابطه از عقب داد... این داستان صوتی با اسامی غیر واقعی در استدیو پادکست زندگی ضبط شده www.youtube.com/@lifepadcast?sub_confrimation=1 ◀️عزیزای دلم اگه میخواین داستانها بدون محدودیت براتون به نمایش در بیاد با کلی...
داستان واقعی بزرگسال : شبای بی شوهری به شدت دلم میخواست برادر شوهرم میگفت برگرد فقط از پشت|پادکست
Просмотров 7 тыс.14 дней назад
داستان واقعی : برادر شوهرم مردونگی کاملا بزرگی داشت گفت باید تحمل کنی |داستان شبای بی شوهری به شدت دلم میخواست اما از پشت درد داشت من درد داشتمو نمیتونستم این رابطه برام سخت بود تا اینکه پیشنهاد عجیبی برای رابطه از عقب داد... این داستان صوتی با اسامی غیر واقعی در استدیو پادکست زندگی ضبط شده www.youtube.com/@lifepadcast?sub_confrimation=1 ◀️عزیزای دلم اگه میخواین داستانها بدون محدودیت براتون به ...
داستان واقعی بزرگسال : رئیس شرکتم به شدت داغ بود میگفت فقط برگرد از پشت اولش درد داشتم اما بعدش
Просмотров 7 тыс.14 дней назад
داستان واقعی : رئیس شرکتم به شدت داغ بود میگفت فقط برگرد از پشت اولش درد داشتم اما بعدش داستان داشتم من درد داشتمو تپل و چاق بودمو نمیتونستم این رابطه برام سخت بود تا اینکه رئیس پیشنهاد عجیبی برای رابطه از عقب داد... این داستان صوتی با اسامی غیر واقعی در استدیو پادکست زندگی ضبط شده www.youtube.com/@lifepadcast?sub_confrimation=1 ◀️عزیزای دلم اگه میخواین داستانها بدون محدودیت براتون به نمایش در ...
داستان واقعی بزرگسال : بیوه بودم کارگر خونمون ...اولش درد داشت اما میگفت باید تحمل کنی|داستان مطلقه
Просмотров 10 тыс.14 дней назад
کارگر خونم مردونگی کاملا بزرگی داشت گفت باید تحمل کنی |داستان اما من درد داشتمو تپل و چاق بودمو نمیتونستم این رابطه برام سخت بود تا اینکه شوهرم پیشنهاد عجیبی برای رابطه از عقب داد... این داستان صوتی با اسامی غیر واقعی در استدیو پادکست زندگی ضبط شده www.youtube.com/@lifepadcast?sub_confrimation=1 ◀️عزیزای دلم اگه میخواین داستانها بدون محدودیت براتون به نمایش در بیاد با کلیک رو لینک بالا👆کانالو س...
داستان واقعی بزرگسال : شوهرم فراری بود صاحبخونه مردونگی کاملا بزرگی داشت گفت باید تحمل کنی |داستان
Просмотров 18 тыс.14 дней назад
داستان واقعی بزرگسال : شوهرم فراری بود صاحبخونه مردونگی کاملا بزرگی داشت گفت باید تحمل کنی |داستان
داستان واقعی بزرگسال : شوهرم رابطه از پشت میخواست تپل بودمو نمیتونستم تا اینکه پیشنهاد عجیبی داد
Просмотров 13 тыс.14 дней назад
داستان واقعی بزرگسال : شوهرم رابطه از پشت میخواست تپل بودمو نمیتونستم تا اینکه پیشنهاد عجیبی داد
مطلقه بودم چیز نگهبانم نفسمو بند آورده بود |داستان واقعی بزرگسال رابطه با نگهبان باغبون
Просмотров 4 тыс.14 дней назад
مطلقه بودم چیز نگهبانم نفسمو بند آورده بود |داستان واقعی بزرگسال رابطه با نگهبان باغبون
داستان واقعی بزرگسال : شبایی که شوهرم ماموریت بود تنها بودم دوستشو التماسش میکردم ادامه بده / پادکست
Просмотров 15 тыс.14 дней назад
داستان واقعی بزرگسال : شبایی که شوهرم ماموریت بود تنها بودم دوستشو التماسش میکردم ادامه بده / پادکست
داستان واقعی بزرگسال : خواهر زنم رو از پشت جوری ..که نمیتونست راه بره | رابطه از پشت با خواهرزنم
Просмотров 6 тыс.21 день назад
داستان واقعی بزرگسال : خواهر زنم رو از پشت جوری ..که نمیتونست راه بره | رابطه از پشت با خواهرزنم
داستان واقعی بزرگسال دختر خالم مطلقه بود لباسای تنگ جوری که طاقت نیاوردمو از پشت|رابطه از پشت
Просмотров 2,4 тыс.21 день назад
داستان واقعی بزرگسال دختر خالم مطلقه بود لباسای تنگ جوری که طاقت نیاوردمو از پشت|رابطه از پشت
داستان واقعی بزرگسال : دوست مطلقه ام به شدت داغ بود شوهرم از پشت دوست مطلقمو تا انتها |پادکست صوتی
Просмотров 11 тыс.21 день назад
داستان واقعی بزرگسال : دوست مطلقه ام به شدت داغ بود شوهرم از پشت دوست مطلقمو تا انتها |پادکست صوتی
داستان واقعی بزرگسال : رئیس هیکلی شرکت رابطه از پشت میخواست |اولین رابطه ام با رئیس شرکت از پشت که..
Просмотров 14 тыс.21 день назад
داستان واقعی بزرگسال : رئیس هیکلی شرکت رابطه از پشت میخواست |اولین رابطه ام با رئیس شرکت از پشت که..
داستان واقعی بزرگسال : کارگر سیم کش صیغم کردو به اجبار اولین بارم بود از پشت | داستان صیغه با کارگرم
Просмотров 12 тыс.21 день назад
داستان واقعی بزرگسال : کارگر سیم کش صیغم کردو به اجبار اولین بارم بود از پشت | داستان صیغه با کارگرم
مطلقه و تنها بودم صیغه میشدم تا اینکه یه شب | بیوه بودم و یه شب از پشت...|داستان واقعی بزرگسالان
Просмотров 3,8 тыс.21 день назад
مطلقه و تنها بودم صیغه میشدم تا اینکه یه شب | بیوه بودم و یه شب از پشت...|داستان واقعی بزرگسالان
داستان واقعی : شبایی که شوهرم ماموریت بود تنها بودم دوست شوهرم از پشت |داستان رابطه از پشت با دوست
Просмотров 12 тыс.28 дней назад
داستان واقعی : شبایی که شوهرم ماموریت بود تنها بودم دوست شوهرم از پشت |داستان رابطه از پشت با دوست
بیوه کم سن بودم رئیسم از پشت میخواست اولین بارم بودو تا یه هفته نمیتونستم راه برم| داستان
Просмотров 6 тыс.28 дней назад
بیوه کم سن بودم رئیسم از پشت میخواست اولین بارم بودو تا یه هفته نمیتونستم راه برم| داستان
داستان واقعی بزرگسال : بیوه بودم صیغه دوست شوهرم شدم | بعد از جدایی و طلاقم صیغه شدم
Просмотров 2,9 тыс.28 дней назад
داستان واقعی بزرگسال : بیوه بودم صیغه دوست شوهرم شدم | بعد از جدایی و طلاقم صیغه شدم
داستان واقعی بزرگسال : دوست بابام مخفیانه مامانمو از پشت بار اولش بودو |وقتی مخفیانه از لای در
Просмотров 73 тыс.28 дней назад
داستان واقعی بزرگسال : دوست بابام مخفیانه مامانمو از پشت بار اولش بودو |وقتی مخفیانه از لای در
داستان واقعی بزرگسال : زن دوستم شدیدا بود بار اول درد داست با دستام کاری کردم دردش از بین رفت|پادکست
Просмотров 7 тыс.Месяц назад
داستان واقعی بزرگسال : زن دوستم شدیدا بود بار اول درد داست با دستام کاری کردم دردش از بین رفت|پادکست
Assuming that this sory is true and not made up, I would definitly say GROW UP! You have a distorted idea about each person’s boundaries of their autonomy. She is your mother she is not you subject or your slave. She has fatefully adhered to her responsibilities raising your sister and you to complete fruition. You have no business in being in her private life and deciding for her. She is done! That is it. Why are you still hanging from her bosom asking for milk? Our culture has a serious problem with these issues and needs a major overhaul. You should have been proud of her and thankful for her sacrifices but you are acting as if she still owes you the attention that a toddler needs. Thanks
از همون اول دلیل جدایی ارسلان بازنش مشخص بود 😢😢مادرت حق زندگی داره اما از راه درستش شاید بخاطر مخالفت شما از راه نادرستش وارد شده پس بذار از راه درستش زندگی کنه
چه داستان زیبایی ، توکل کن ، همه چیز اون چیزی هست که خودت می خواهی.
بنظر من مادرت هم حق زندگی داره کاش اصلا به روش نمیاوردی وخردش نمیکردی ولی الان هم برای جبران دیر نیست
مامانت سالها واس شما زحمت کشید الان هم هردوتون سر خونه و زندگی خودتونید مادرت الان جوانه و فرصت داره وقتی پیر شه بیشتر محتاج همدم و همراه میشه پس مخالفت تو خیانته به همه محبتهای مادرانه
سلام نه بمان تا بمیره و با پول زیادش عشق کن
رابطه از پشت در اسلام خرامه هست جز گناهان کبیره است زن و شوهر می توانند از بدن همدیگر لذت ببرند فقط دو مورد یکی از عقب جنسی حرامه بعد زمان قاعدگی
عجب نادانی بود اون زن خواست از این مرد نقطه ضعف بگیرد که این مرد بازی خورد به هیچ زنی هرگز نباید اعتماد کنی شیطان باید اموزش از زنها به بیند زهره بازار ازاد کار میکرد این شخص بازی از هر دوتا زن خورد ولی این شخص دنبال این بود که ازاد کار باشد توبا قبول این کار خودت را نابود کردی وقتی یک زن به مردش همچین پیشنهادی دارد میدهد یا مشگل دارد یا دنبال یک مطلب برای خودش شما بآ رفتن در رختخواب پیش زنت عملا زندگی را نابود کردی ولی جداشو هرگز نباید اجاز میدادی زنت از دهانش هم چین حرفی دربیاد
نه حتما مردانگی بزرگ دلت می خواست وقتی نگاه می کردید غش می کردی ولی باروش زنانگی فیلم بازی می کردی وهروقت هم دیدی از حال می رفتی امان از بعضی از خانم ها وروشهای .....
۷ سال زیاده ولی مشکل زا نخواهد بود اگر عشق واقعی باشه 🎉
یاداستاناتون ژله ای وآب حمامی وبی محتوان،یا احیانااگه سرگذشت خوبیم باشه اونقده بداجرا میشه که ژله ای وکش دار بنظربیادبعضی گوینده ها حرفاشونوطوری کشناک ادامیکنن که آدم یادبزاق مترشحه ازاندام تناسلی یا آب بینی وچرک وعفونت جوشهای چرکی میافته. مرسی ازهمه زحمتایی که واسه مخاطب میکشین ولی خواهشااگه ناراحت نمیشین لطفاجمع کنین این بساطو ازجلوی چشای مردم بریدخفه شین گم شین.بذاریدهوابیاد. اینم شدطریقه صحیح مزاحمت ؟یاوقت ملتوهدر دادن؟والامااگه بدفعه عمل کردمونوبازبینی کنیم دیگه توآینه روی نگاه کردن بخود رونداریم.شماچطور پشت سرهم محتوای توخالی وبدگفتاری پخش میکونین؟ اعتمادبنفسو!!😮
میتونی بمونی باهاش مشکلی نیست. ولی باید بدونی که بچه دار نخواهی شد بخاطر سن خانم. اگر خودت هم بچه نمیخوای پس مشکلی نیست. ❤
بیمه هستی اول بیمه بعد صداقت که داشته باشی خدا با شما هست
الان که ده هزار نفر دیگه هم فهمیدند، امیدوارم اگر اصل داستان راست باشد، لااقل اسامی فیک باشند.
سلام از راوی محترم بابت روایت زیبا تشکر میکنم و اما چرا این خانم قبل از ازدواج از پوریا تحقیق نکرد
اگه خیانت بکنه دیگه نمیتونه اون کارو ترک بکنه و اصلاً اون موقع میشه یه ج*** خیابونی
با عرض ادب خدمت راوی محترم نظر من اینه که موقعی که یک خانم با یک شخص دیگه برای اولین بار این کارو یعنی خیانت انجام داد
برو خانم توکه تونیسته به شوهرت خیانت کنی به خواهرت هم خیانت مکنی
بهترین را همه چی رو فراموش کن زندگی تو بچسب اگرچی خیلی تلخ است اما آینده درخشانی داری
متاسفم آخه بعضی ازخانوم هاچیقدرساده هست همچین مردهاروبایدازخشتک دارش زدمردکه نمیشه گفت بهش نره خربیگه بهتره
لااقل یع مقدار در مورده موضوعی که شنوده را ترغیب کرده اومد تو کانالت حرف میزدی نکونه این که کیر بزرگی داشت رو خودت تجزیه کردی. سوا از داستان نوشتی نوش جونت تا جونی از همه جور سایز رنگ لذت ببر😂
لطفا بدون سانسورباشه واسم ببرید❤❤❤❤
بعضی اتفاقها واقعا سخته ولی خب بعضی شرها یه خیری برای انسان داره و این تجربه برای بیشتر افراد اتفاق افتاده. 🎉
عالی ❤❤
چرا چرت میگی اخه مگه ادم اینقدر احمق هم هست تودنیا
حتما تف برایه گ ا ی ش ه اون یکی زنهارو هم بهش میداری
سلام عزیزم الان ازدواج میکنی
چقد ساده ی خانم ای داد و بیداد کاشکی میومدی زن خودم میشدی
راوی دوسداشتنی با صدای ناز❤❤❤
عزیزم از تجربه هایی که بدست آوردی استفاده کن و مواظب آیند خودت باش آرزوی شادی و سلامتی و موفقیت میکنم ❤❤❤
خانم خییییییلللللللییی ساده ای
واقعا جذاب صداتون
عجب،ادمی بودی
کار بسیار بدی کردی او به تو کار،جا ،حقوق وخودش را در اختیار توگذاشت ولی تو چی ، دزدی یا خیانت،آیا حقش بود، لعنت به تو که قدر محبت را ندانستی،آخه حق داشتی از یک جا اومدی شاید انسانیت وجود نداشته،متاسفم خیلی هم متاسفم
مثل اینکه اصلا متوجه نیستی یک کناه کبیره انجام. دادی حتا خدا هم تورا نبخشه تو به شوهر مظلوم که شرافتمندانه داره زحمت میکشه کاری سخت میکنه آنوقت تو زیر شوهر میخوابی ومیگی کهچکار بکنم آخر پس فردا این بزرگ بشه. چطوری میخواهی به به اون بگی بخاطر مدیون زیر خواب پرویز شدهم تورا زنده نمیزاره خودت تو به قانون. خدادهنکجی کردی حالا به شوهر مدیون هستی در آخر فکر میکنم دلت میخواست
همیشه محشره داستانها
حقت بود منگل