Видео

ولی من بیشتر بین برنامه نویسان وب و موبایل خیلی میبینم که از chatGPT و کلا AI ترسیدن، خیلی کم دیدم کسایی که تو زمینه برنامه نویسی بلاک چین یا حتی linux ,embedded systems یا حتی شبکه از نفوذ AI توی کارشون ترسیده باشن، شاید هنوز تو اون زمینه ها نمیتونه کد خوب تولید کنه.

در تکمیل حرفای شما اینم بگم که برای ساخت یک برنامه با هوش مصنوعی قطعا یک برنامه نویس نیازه (حداقل تا یکی دو سال آینده) وگرنه شما هرچقدر هم بخوای به یه آدمی که هیچ آشنایی با برنامه نویسی و اصولش نداره ابزاره ai بدی بازم کار در نمیاد

اینکه بگیم یکی عرضه داشته شده مهندس گوگل هم اشتباهه، تاثیر شرایط رو نباید دست کم گرفت

شما جایی آموزش میدید؟

به نظرم یکم دیدگاهتون به برنامه‌نویسی محدوده، قضیه فقط فرانت‌اند و بک‌اند نیست، اصل قضیه کاریه که اپلیکش قراره انجام بده که هوش مصنوعی تو اون واقعا در حد برنامه نویس نیست، اصلا توانایی استدلال نداره، انگاری از حفظ میگه. بهش یه پرامت بده بگو یک ساعت دیواری برات بکشه که هر ساعتی جز ده و دقیقه رو نشون بده، ببین چی میگره. الان یه سری کارای پیش افتاده رو اعصاب که بیشتر حکم پوسته کار و دارند و میتونه انجام بده، همین فرانت‌اند پیش پا افتاده و چمیدونم چارتا سرویس و اینا. اصلا تا یه ارکیتکچر جدید به جز ترسفورمر ها نیان، این کاری نمیتونه بکنه

بله کافیه عقب نمونیم با تکنولوژی بریم جلو

خسته نباشید حرفاتون کاملا درسته

مخصوصا پروژه های هوش

سخت افزاری داخل ایران خیلی محدودیت داریم.

کسی که تو امریکا برنامه نویسه با اونی که تو ایران اسمون تا زمین فرق میکنه. از تحریم و فیلتر و اینترنت و قدرت خرید سیستم و محتوا در زبان مادری و ....

سلام سینا جان یک ویدیو راجب روش یادگیری برنامه نویسی درست می‌کنی مثلا چه طوری یاد بگیریم برنامه نویسی را؟؟ و چند ساعت تمرین کنیم آیا اصلا چه طوری تمرین کنیم؟؟ چه داکیومنت هایی بخونیم چه آموزش هایی ببینیم و غیره ممنون.

من 13 سال آشپز پیتزا بودم سال 96 به خاطر تصادف دو سال خونه نشین شدم تو اون مدت سویچ کردم رو برنامه نویسی با حرفات موافقم در مورد این دو تا شغل ولی متریالی که برای هر غذایی استفاده میشه همه جا یکی نیست و هر کشوری ذاعقش و طرز پخت غذاش متفاوته

من خودم کاملا با نظر شما موافقم و سوالاتی دارم که دوست دارم از شما بپرسم .

عالی میتینگ حتما بزارید تایم و روزش اعلام کنید بی صبرانه منتظریم چه کنیم استاد 2 به صورت ساله خود اموز فلاتر دارم کار میکنم کلی رو نمونه کارام و رزومم هم کار کردم ولی کاری پیدا نمیکنم بیخیالش بشیم یا نه

درسته کاملا

یک رود مپ برای فلاتر بگو. چیز خوبی از فلاتر نمیشه پیدا کرد توی یوتیوب فارسی.

بطور کل کامپیوتر (اعم از برنامه نویسی و دیگر چیزهاش) رشتهء خیلی خوبیه... یعنی یکسری ویژگیهای استثنایی داره ولی خارجیها یک مزیت هایی بر امثال ما دارن یکیش که خودم تجربه کرده ام، انگلیسی زبان ها طبیعتا بر ما برتری دارن یعنی انگار کلی جلوتر از ما مسابقه را شروع میکنند، چون ما باید بخش بزرگی از وقت و انرژی مون رو سالها برای یادگیری زبان انگلیسی صرف کنیم و حتی بعدش هم یجورایی ادامه داره ولی البته با شدت به مراتب کمتر (بخاطر اینکه زبان اصلی مون انگلیسی نیست و باید مدام دوره کنیم و لغت های جدیدی یاد بگیریم و ...) بنده سالها شاید حتی حدود 50 درصد از وقت و انرژیم صرف حفظ کردن لغت های انگلیسی و بقیهء مسائل و موارد مربوطه شد... الان در این زمینه خوب هستم خدا را شکر، ولی اینطور نیست که با یک انگلیسی زبان در یک درجه باشم و گاهی شده پیش میاد که مواردی گیر میکنم البته تقریبا تمام این موارد جاهایی هست که میخوام مطالب خاصی را بیان کنم و توضیح بدم، ولی در خواندن و شنیدن تقریبا هیچ مشکلی ندارم که البته عمدتا هم نیاز همینه ولی یک مقداری مسئلهء نوشتن و سخن گفتن هم جاهایی نیاز میشه مسئلهء دیگر اینکه روشنه که مثلا دانشگاه های آمریکا و جو اونجا را نمیشه با ایران مقایسه کرده در کل نمیخوام بگم اینا مشکل خیلی بزرگی هست، ولی بالاخره وجود داره و تاثیر داره اگر بخوایم نسبت به آدمها و کشورهایی شبیه خودمون مقایسه کنیم، کامپیوتر رشتهء عالی ای هست، ولی نسبت به خارجیها و بخصوص انگلیسی زبانها ما مقداری باید بیشتر زحمت بکشیم و زمان بیشتری طول میکشه تا به یک سطح مشابه برسیم و رقابت کردن با اونها برامون سخته ولی غیرممکن نیست. مثلا بنده الان بعد از این همه سال مطالعه و یادگیری و تحقیق، تعریف از خود نباشه ولی فکر میکنم دانش و توانایی های واقعا گسترده ای پیدا کردم که بسیاری از انگلیسی زبانها هم ندارن، حتی بین اونایی که رشته شون کامپیوتر و برنامه نویسی است. ولی خیلی زمان صرف کردم در این راه... واقعا زیاد! و بنده شرایط و امکان و فرصت اینکه بتونم این راه طولانی و سخت را طی کنم داشتم، ولی خیلی آدمهای دیگر شاید در این حد نداشته باشن. بهرحال یک دلیلی که این راه را انتخاب کردم چون دیدم امکان و فرصتش برام فراهم است

سلام ببخشید با این آموزشی که میدید برای گیم هم میشه بازی ساخت؟چون اشاره ای به بازی سازی برای موبایل نکردید با یونیتی

به نظر من گریدل خیلی اذیت میکنه به خصوص وقتی میری سراغ ی پروژه قدیمی و میخوای رانش کنی من اگر جای اونا بودم توی پابسپک یامل تمام مشخصات هر کدوم از پروژهای اندروید و آی او اس و... رو قید میکردم و ی چیز درست و درمون مثل پکیج دات جی سان پروژه های نود از توش در می آوردم نظرتو میخوام بدونم سینا جان لطفا.ممنون از ویدیوهای عالیت.

سینا جان کاملا باهات موافقم ولی من احساسم اینه که شرکتا دارن دست و پاشون رو جمع میکنن و به سمت انحصار میرن و این فاجعه است راستی سینا جان دوست داریم نظرتو در مورد آینده برنامه نویسا بدونیم من احساس میکنم چند سال دیگه انقدر هوش مصنوعی پیشرفت میکنه که دیگه نیازی به برنامه نویس نباشه و هر شرکتی هر محصولی که بخواد فقط با دستورات کلامی میتونه به هوش مصنوعی بگه تا براش درست کنه همون جوری که الان کارفرما به ما میگه اینجاشو اونجوری کن اونجاشو اونجوری کن همونو به هوش مصنوعی میگه و تازه از ما بهتر بلده و همه چی رو با هم بلده و بهتر انجام میده این وسط آینده ما چی میشه؟

موافقم با حرفت بیشتر سمت ساده سازی میره ولی دقیقا چهارچوب ها ی منطقی کلی دیگه نیست تو برنامه نویسی جدید تو ریکت همین use ها مسخره ترین قسمت ریکتن

هر زبانی و فریمورک و لایبری مسلما مزایا و معایب خودش رو داره باید یاد بگیره شخص چطور ازشون استفاده کنه و تطبیق پذیر باشه به این معنا که اگر یک روزی معماری پروداکت ما تغییر کرد سوییچ کنه و پروژه رو راه بندازه من همیشه گفتم باید بچه ها خودشون اپدیت کنن با تک های جدید و عدم سازگاری باعث میشه سخت تر مسیر شون پیش بره

این روش برنامه نویسی آدم رو یاد شرکت های تو ایران می ندازه یه شرکت انقدر ساده کدنویسی می کنه که همه چی وقتی نگاه می کنی آب خوردن و کاربردی بعد یه شرکت انقدر سخت می کنه کد نویسی رو که فقط یه هفته طول می کشه سر در بیاری بخوای نخوای تا بوده همین بوده اصول رو به خودت می سپارن اگه رعایت کردی که کردی نگه نکردی باز هم کار انجام می شه مثل انگلار و ریکت انگلار قانون داره ریکت بی قانون ولی هر دو دارن استفاده می شن

اخوی صددرصد دراشتباهی مگرتمام ماساختارمغز یکسان داریم که.....

perfect

بنظرم بهنر از اینکار اینه که مثلا پکیج ها یا ویجت و هرچیز دیگه ای که میتونه جایگزین بهتری داشته باشه معرفی کنید یا کلا تجربیات کدنویسی خودتون با تشکر

دقیقا به همین دلیل من فلاتر رو گذاشتم کنار

توی دنیای معماری نرم افزار هم اینجوری هستش، یه مدت مایکروسرویس خیلی ترند شد، خیلی از شرکتها هم جوگیر شدن رفتن سمتش درصورتی که اصلا نیاز نداشتن، بعدا با یه big ball of mud رو به رو شدن که نگه داری پروژه توش بسیار سخته و همه چیز چالش هستش، از سرویس دیسکاوری تا لودبالانسینگ، میدیریت ترنزشکن دیتابیس، مانیتورینگ پیچیده و ...، الان مجددا Amazon Prime از microservice کوچ کرده روی Monolithic ، هر معماری مزایا و معایبی داره، البته از خیلی از این تکنولوژی ها برای کمپانی های کامپیوتری درآمدهای سرشاری دارن، میکروسرویس مجددا باعث شد استفاده از cloud خصوصا تکنولوژی های SaaS, IaaS, PaaSخیلی بیشتر از قبل بشه و به تبع اون بازار HashiCorp (Terraform, Vault, Consul)، ِDocker,Kubernetes و ... بسیار داغ شد که همه اینها نهایتا سودهای بسیار سرشاری رو راهی شرکتهای بزرگ کردن.

هرچیزی کلاسیکش بهتره، چه موسیقی، چه فیلم، چه کتاب، چه برنامه نویسی...

نمیدونم

آن بلایی سر برنامه نویسان می آید که تا حالا به سر خیلی از شغل ها آمده است و بقیه شغل ها هم در صف هستند که به ترتیب در سال ها ویا ده ها سال آینده به جمع این گروه به پیوندند. روبات و محصولات جدید هوش مصنوعی در سال های آینده عملا خیلی از شغل ها را از دست انسان ها خواهند گرفت و شغل های جدید ایجاده شده هم به اندازه ای نخواهد بود که همه را شاغل بکنند. خلاصه بیکاری و بدبختی گریبان خیلی ها را خواهد گرفت و در صد کمی از برکت این محصولات جدید به پول و ثروت های انچنانی خواهند رسید. 😏😥😒

مهندس ها و توسعه دهنده های فیسبوک و گوگل و اپل اندازه تو درک و شعور ندارن؟ تو کشوری زندگی میکنی که صد سال از اونا تو تکنولوژی عقبا. میخوای تولید محتوا کنی. یه چیز به درد بخور بساز.

به نظرم مهم خروجی سریع تر و با کیفیت تره و بشه به راحتی بعدا توسعه اش داد و نگه داریش کرد خیلی مهم نیست از روشی استفاده میکنیم برای اینکه یک پروژه رو نگه داری کنیم و توسعه اش بدیم . اگه جنبه مثبت اش رو نگاه کنیم میشه گفت تخصصی تر میشه و دیگه مفهوم فول استک کمرنگ میشه و کسایی که میدونن میخوان ۵ سال از زندگی شونو مثلا ریکت بزنن میتونن کار رو دست بگیرن. از طرفی مثلا فلاتر که oop رو رعایت میکنه هم خیلی توسعه سریع و خروجی خفنی هم داره و نگه داریش هم اوکیه . به نظرم دو تا دیدگاه خوبن و در نهایت به این نباید فکر کنیم که فریمورک فلان چرا اینطوری عمل میکنه ، مهم سه تا اصل نگه داری ، توسعه پذیری و خوانایی کد هست دمت گرم بابت اینکه سوال خوبی ایجاد کردی ❤

جالب بود. ی قسمتاییش رو سریال مستر ربات نشون میدادن ب لحاظ روانی

زبان برنامه نویسی مثل همه چی در معرض تفکر انتقادیه چرا باید اصول رعایت بشه در صورتی که راحت تر و دوزاری تر کار جمعه چت جی پی تی داداشم - یه خنگه کدنویسی رو استاد میکنه شی گرایی دیگه جواب نی با پروژه های جدید و فریم ورک های جدید تازگی و طراوت رو میارن وسط تا برنامه نویس بشه اپراتور کمااینکه شده کی برنده ست؟ ولی ما تا جا داره باید انعطاف نشون بدیم و جلو بریم بله هر چیزی اصول داره ولی اصول جاشو به بینظمی میده که اونم منظمه در واقع شی گرا بودن دورانش گذشته فریم ورکها میگن ما عشقمون میکشه و اینه داستان و اینم خودش یه سبکه مثل شی گرا بودن اصول اینیه که مامیگیم تموم شد و رشت

به نظرم وقتی مفاهیم oop و الگوهای طراحی مناسب به کار گرفته بشن و همچنین تیم هم همه این مفاهیم رو بلد باشه میتونن طولانی مدت یک پروژه رو توسعه بدن و نگه داری کنند. اما اومدن تکنولوژی ها و روش های جدید توسط زبان های برنامه نویسی مختلف که الزاما تطبیق پذیری با روش های ما ندارند انکار ناپذیر هستش و کار برنامه نویس ها و مدیران رو در نگه داری بلند مدت پروژه ها به چالش میکشن.

به نظرم وقتی مفاهیم oop و الگوهای طراحی مناسب به کار گرفته بشن و همچنین تیم هم همه این مفاهیم رو بلد باشه میتونن طولانی مدت یک پروژه رو توسعه بدن و نگه داری کنند. اما اومدن تکنولوژی ها و روش های جدید توسط زبان های برنامه نویسی مختلف که الزاما تطبیق پذیری با روش های ما ندارند انکار ناپذیر هستش و کار برنامه نویس ها و مدیران رو در نگه داری بلند مدت پروژه ها به چالش میکشن.

به نظرم وقتی مفاهیم oop و الگوهای طراحی مناسب به کار گرفته بشن و همچنین تیم هم همه این مفاهیم رو بلد باشه میتونن طولانی مدت یک پروژه رو توسعه بدن و نگه داری کنند. اما اومدن تکنولوژی ها و روش های جدید توسط زبان های برنامه نویسی مختلف که الزاما تطبیق پذیری با روش های ما ندارند انکار ناپذیر هستش و کار برنامه نویس ها و مدیران رو در نگه داری بلند مدت پروژه ها به چالش میکشن.

اوسکلیا دانشمندا نمیدونن تو میدونی؟

سلام من خودم 12 ساله برنامه نویسم زبان های مختلفی تست کردم سی شارپ جاوا واسه اندروید فرانت اند البته همینا دو سال سه سال کار کردم تا رسیدم که فرانت اند وب و بک اند لاراول ثابت نگه داشتم و داثم ازش استفاده میکنم وقتی پروژه وب باشه و واسه جاوا کاتلین وقتی گذاشتم که فلاتر رو دیدم تقریا 4 سال پیش تا الان تا این لحظه که دارم پروژه ویندوز موبایل انجام میدم با همین فلاتره یعنی من کلا فرانت اند و بک اند لاراول و هم نود جی اس واسه موبایل ویندوز هم فلاتر انجام میدم میخوام بگم که فلاتر واقعا مثل جاوا که قبلا کار میکردم تغییری نکرده وهمون مدل oop استفاده میکنه وهم خیلی ساده تره از این فریم ورک فلاتر راضیم چون عوض نمرده و همون استاندارد همیشگیش مونده و ابدیت همیشهمیده ولی کل ساختار رو عوض نمیکنه

دانشگاه ما هم خبر خاصی نبود، ولی بطور کل نباید انتظار زیادی داشت، بخصوص از دانشگاههای ایران آمریکا که نیست 😆 در کل رفتنش بد هم نیست... نری انگار یک جزیی از وجودت کمه... ولی بنده هم مثل شما نصفه و نیمه ام، چون تا کاردانی بیشتر نرفتم و اما ریاضیات و این مسائل تئوریک و علوم پایه را هم دست کم نگیر... بله البته اگر دیدگاه و هدف شما فقط برنامه نویسی بازاری و تجاری باشه، بدون اینها هم میتونی به هدفت برسی، چون مواردی که نیاز اساسی به این چیزها نداشته باشه کم نیست، اما بطور کل علوم کامپیوتر و برنامه نویسی از این حرفها خیلی گسترده تره و در بعضی حیطه ها و موارد خاص، اینطور علوم و دانش و توانایی ها خیلی مهمتر و حتی ضروری میشه. یکیش که خودم شخصا برخورد کردم، در زمینهء علم رمزنگاری بود که ریاضیات درش اساسی است و ریاضیات پیشرفته ای هم داره. هرچند در بعضی جاهای دیگر هم همچنین و نه فکر کنی در دنیای برنامه نویسی عادی جایی نداره. اونی که اون دانش و توانایی را داره، یک ابزار قدرتمندی در جعبهء ابزارش داره که یه جاهایی واقعا نیازه و باعث میشه یک سر و گردن از دیگران بالاتر قرار بگیره. مثلا بعضی باگها را کسی که ریاضیش خوب باشه خیلی راحت تر میفهمه و میتونه حل کنه، چون یجورایی به مسائل ریاضی ارتباط دارن (قبلا یه نمونه برخورد کرده بودم و هرچی هم به دیگران توضیح دادم ظاهرا کسی متوجه نشد، چون بر اساس محاسبات ریاضی و احتمالاتی بود). یا مثلا برنامه هایی که در مقیاسهای خیلی بزرگ هستند نیازهای خاص دارن و از بعضی محاسبات و روشهای ریاضی خاصی باید استفاده کنن. البته برای اینها ممکنه اکثرا فریمورک ها و کتابخانه هایی موجود باشه و برنامه نویس عادی زیاد نیازی به داشتن دانش و توانایی اش نداشته باشه، ولی خب خود کسانی که این فریمورک ها و کتابخانه ها را درست میکنن هم بالاخره چه کسانی هستند و آیا دانش و توانایی عمیق تری در برنامه نویسی نداشته اند؟ فکر کن کامپایلرها را، زبانهای برنامه نویسی را، و خیلی دیگر از امکاناتی که ما برنامه نویسان معمولی براحتی استفاده میکنیم، آدمهایی هم باید باشن و بوده اند که اینها را درست کرده اند و آپدیت و نگهداری میکنند... خب اون هم درواقع یک بخش و حیطه ای از همین علوم کامپیوتر و برنامه نویسی است دیگر. نباید فکر کنیم که برنامه نویسی یعنی فقط این چهارتا برنامهء بازاری و کلیشه ای که ما میشناسیم. اونایی که سخت افزارها و فیرمور را درست میکنن... تمام اینها دانش و توانایی های استراتژیک است و کسانی و کشورهایی که اینها را داشته باشند، یک سر و گردن بالاتر قرار میگیرن. اونایی که سیستم عامل گنو/لینوکس و کرنل لینوکس را توسعه میدن... شخصا علاقه داشتم از همون سطح برنامه های سخت افزار تا بالاترین سطوح برنامه نویسی را بفهمم. یعنی این درجهء کامل از خورگی را داشتم. میگم اون چیزی که هر انسان هایی قادر بودن که بفهمن، منم باید بفهمم، و اگر موفق نشم خب ضد حال میخورم 😁

بنده کامپیوتر و برنامه نویسی را بخاطر همین دوست دارم که یک نفر به تنهایی میتونه درش کارهای بزرگ و کامل و سودمندی انجام بده، حتی شده پروژه های شخصی برای خودش. اصلا عشقم قدرت شخصیه. خورهء دانش و توانایی هستم. طبیعتا هم کسی که میخواد تنها و شخصی کار کنه، باید بتونه از پس همه چیز بربیاد، اگر بخواد که بتونه همه کاری بکنه. جلو، عقب، وسط... صفر تا صد 😁 ولیکن ما را ببخشید چون بنده هم برنامه نویس هستم و هم نیستم 🤣 برنامه نویس به اون معنای مهندسی و دانشگاهی و تجاری و بازاری و خلاصه استاندارد نیستم، چون هیچوقت هدفم استخدام شدن یا بطور کل اینکه شغل و درآمدم از راه برنامه نویسی باشه نبود، ولی میخواستم این دانش و توانایی را در حدی داشته باشم که هروقت بخوام بتونم چیزهایی را که میخوام بسازم و از پسش بربیام، حالا نهایت یک مدتی هم آموزش و تجربه ای برای بعضی موارد شاید لازم باشه، بخصوص اگر جایی درگیر برنامه نویسی حرفه ای و تجاری این حرفها شدم... یعنی یک گوشهء چشمی هم به شغل و درآمد و بازار داشتم، ولی ترجیح دادم دنبال علایق خودم باشم. به همین علت دستم باز بوده و هست و به خیلی حیطه ها دستبرد زدم و چیزهای خیلی گسترده و متنوع یاد گرفتم، ولی مواردی را که برای کاربرد شخصی ضروری و حیاتی نبودن، چندان دنبالش نرفتم... مثلا کد مینویسم آزادم، واسه خودم یجور ساختار و سازماندهی درست میکنم خلاصه، مهم نیست شیء گرا باشه یا رویه ای یا هر طور دیگر و حتی در بعضی پروژه ها چند روش را با هم ترکیب کردم یجورایی. رشتهء کامپیوتر و برنامه نویسی عالی بودنش و برتری اش بر خیلی رشته های دیگر بنظر بنده همینه که نیازی نداری تا حتما کارخانه و سرمایه داشته باشی یا برای چنین افرادی و در چنین جاهایی کار کنی و تنها یک عضو و یک جزء و یک قسمت باشی و نیازمند اجزای دیگر باشی تا بشه یک چیزی مثلا ساخته بشه... خودت تنهایی میتونی حتی یک سیستم عامل درست کنی، گرچه کار بسیار سخت و زمانبری است ولی لزوما نشدنی هم نیست. ولی بحث شغل و درآمد و بازار یک چیز دیگری است و عملا آدم را اکثر وقتها یجورایی محدود میکنه بنظر بنده! چون شما نمیتونی و وقت و انرژی آزاد کافی و اولویت و اختیار کافی نداری که هروقت هرچی خواستی را بری دنبالش و یاد بگیری. بخاطر همین بعضی چیزهایی که بنده بلد هستم فکر نکنم حتی اکثر قوی ترین برنامه نویسهای ایران هم بدونن و بتونن از پسش بربیان. یعنی رفتم توی دل و رودهء بیت ها و بایت ها و از سخت افزار و فیزیک و ... اسمبلی و سی و پایتون و سی++ و اچ تی ام ال و جاوااسکریپت و امنیت و رمزنگاری و پی اچ پی و ... همینطور به هرچی برمیخوردم و بنظرم خفن بود و قدرت و کاربرد واقعی درش بود، شروع میکردم مطالعه و تحقیق و یادگیری... بدون هیچ سر و ته و هدف و ساختار مشخصی بخاطر همین هم خیلی از کارهایی که کردم و مشکلاتی را که حل کردم و بعضی برنامه های خاصی که درست کردم، افراد خیلی کمی هستند که از پسش بربیان... حتی در کل دنیا. چون نیاز به دانش بسیار گسترده و متنوعی در فیلدهای مختلف داره ویندوز، لینوکس... حتی داس یک زمانی... فرایند یادگیری و تحصیل بنده بی پایان است و همچنان ادامه داره... حداقل بیش از دو دهه بقیه اش میخواستم توضیح بدم اما یخورده شخصی است و وارد مسائل روانشناسی و اجتماعی و فلسفی و عرفانی میشه که مسئولیت و خطراتی داره، لذا دیگه از ادامهء مقاله صرفنظر کردم 😆

حرفتون کاملا درسته مسخره شده به شدت. من هنوز جاوا و سی پلاس رو به خاطر شی گرایش دوست دارم. منطق داره

معمولا وقتی تعاریف کد جدید مخصوص یک محصول ساخته میشه منطقیش اینه یک مبدل کد استاندارد به کد همون محصول هم ارائه بشه و اگر نیست به ناچارار یک مبدل طراحی کنید تا چند سال بتونید ازش استفاده کنید و میتونید این کد مبدل رو در سطح جهانی بفروشید الان که هوش مصنوعی اومده خیلی میتونه کمک کنه شاید مستقیم تبدیل کنه یا براتون یک کد مبدل در مدت کوتاه بسازه

واقعا استفاده از oop توی یه لول دیگس، انقدر که کد رو تمیز و قابل فهم میکنه و چه ساختار ها و معماری های خفنی که میشه باهاش پیاده کرد

مفاهیم ابحکت اورینتد رفته توی دل فریمورک ...

جواب سادس OOP مثل شمشیر دو لبس اگر ازش خوب استفاده نشه خیلی دردسر های زیادی خواهد داشت از طرفی junior تر ها میان وارد OOP میشن و کد نابود میشه اما اگه ساده باشه همه چی inheritance polymorph و ... نباشه خیلی دردسر ها کمتر میشه

توسعه داده شده که راحت باشه هم یادگیری هم استفاده حالا اینکه شخصی مثل شما نمیخواد اصول تغییر کنه به نظر مشکل خودشه چیری که ۲۰ سال پیش بوده الان راحت شده و بهتر میتونن یاد بگیرن سیستم پیشرفت کرده که فوکس روی یک بخش باشه. مثلا کسی که انروید کاره فقط اندروید کار که ولی با دانش عمیق نه یه دریا با عمق ۱ سانت البته این مورد اگر در ایران کار ساز نیست مشکل این مملکته و قطعا اصول داره و اینکه ما اصول را قبول نداریم نمیشه بگیم نداره خلاصه کارتو کن چون نتیجه مهمه

حالا من زیاد با تجربه نیستم ولی یه نظر میدم من قبلا ری اکت کلاس بیس میزدم و الان فنکشنال میزنم از لحاض راحتی و حتی عملکرد فنکشنال خیلی بهتره . فکر کنم هدف نهایی هم همین هست ما قرار نیست زیاد از این این زبان و تکنولوژی به اون زبان و تکنولوژی مهاجرت کنیم که حالا یه رویه مشخص نیاز داشته باشیم که همه جا کار کنه نظر شخصیمه ولی به نظرم تو این دوره زمونه که همه چیز هی داره به سرعت توسعه پیدا می کنه و پیچیده تر میشه ما باید یه چیز انتخاب کنیم و تو همون اکوسیستم پیش بریم من خودم اکوسیستم جاوااسکریپتم انتخاب کردم ولی دیگه می دونم اینده من تو همینه توی همین عمیق می شم و کاری به مثلا اندروید و ای او اس و مابقی ندارم

هیچ روشی و متدی 100% خوب نیست هر روش و متدی خوبی ها وبدی های خودش را دارد هر زبان برنامه نویسی مزایا و معایب خودش رو دارد